هشتاد روز از آن صبحی که محمدعلی نجفی دست به اسلحه شد میگذرد. هشتاد روز از وقتی میترا استاد به ضرب گلوله او کشته شد. هشتاد روز از وقتی که نجفی با اتوبوس به قم رفت و برگشت. هشتاد روز از وقتی که خودش را به کلانتری میدان شاپور تسلیم کرد و هشتاد روز از وقتی که اسمش سر زبانها افتاد، میگذرد. حالا بعد از هشتاد روز بالاخره حرف و حدیثها تمام شد و خانوادهی استاد رضایت دادند. رضایتی که مسعود استاد، برادر میترا راجع به آن گفت: «خرسندیم که هیچ معاملهای با خون آن بزرگوار نکردیم».
از روزی که میترا استاد به ضرب گلوله توسط محمدعلی نجفی کشته شد و اولیای دم قاطعانه در دادگاه ایستادند و تقاضای قصاص کردند، گمانهزنیهایی در مورد قصاص یا بخشش او مطرح شد. وقتی مهیار، پسر میترا استاد، ۱۶ ساله، لاغر و کشیده و سیاهپوش در دادگاه حاضر شد و گفت «تقاضای قصاص خون مادرم را دارم»، از وقتی که در جلسهی آخر دادگاه محمدعلی نجفی پریشانتر از همیشه ایستاد و گفت؛ «أُفَوِّضُ أَمْری إِلَی اللَّهِ آن اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِبادِ» و از خانوادهی استاد تقاضای بخشش کرد.
با این حال تا همین چند روز پیش خانوادهی استاد کوتاه نیامدند و هربار که خبری منتشر شد که نشان از بخشش نجفی داشت، مسعود استاد قاطعانه آن را رد کرد. مثل همان دو هفته پیش که علیزاده طباطبایی، وکیل معزول نجفی اعلام کرد که خبر خوبی دارد؛ «رضایت خانواده استاد از قصاص نجفی» که البته با واکنش تند مسعود استاد همراه شد: «کذب محض است. این آقا از روز اول به دنبال دشمنی با ما بود. او به خاطر انتشار برخی اخبار از پرونده عزل شد. عزل شدن از این پرونده برای علیزاده طباطبایی خیلی گران تمام شد و برای همین سعی میکند خودش را بزرگ نشان دهد و اینگونه اظهارنظر میکند».
۸ تا ۱۷ میلیارد شایعه بود!
حتی چند روز قبل، یعنی ۷۳ روز بعد از فاجعه که مسعود استاد پا روی دلش گذاشته بود و رفته بود خانهی خواهرش تا اسباب و وسایل او را جمع کند هم هنوز خبری از رضایت نهایی نبود. همان روز که رفته بود خانه میترا و غذاهای فریزر کردهاش را دیده بود، همان روز که به گفتهی خودش همه جای خانه خواهرش را دیده بود و جلوی در حمام بغض امانش را بریده بود. مسعود همانجا در مورد رضایت هم فکر کرده بود و به حادثه ۲۴ گفته بود: «اگر بخواهیم رضایت بدهیم فقط و فقط و فقط به خاطر رضای خدا و شادی روح خواهرم است. هر چند حرفهایی میشنوم که خیلی اذیتم میکند. در فضای مجازی موضوع ۸ میلیارد یا ۱۷ میلیارد تومان پول مطرح و ادعا شده که ما با گرفتن این مبلغ رضایت دادهایم. هرکس هر رقمی که دلش میخواهد در فضای مجازی مطرح میکند. اما همه اینها شایعهای بیش نیست. نه خانواده و وکلای نجفی بحث پول را مطرح کردهاند و نه ما اگر یک زمان رضایت بدهیم پولی دریافت خواهیم کرد. راستش را بخواهید ماندهایم بر سر یک دوراهی. اگر نجفی را ببخشیم و رضایت بدهیم مردم میگویند پول کلان گرفت و رضایت داد، اگر اصرار بر قصاصش کنیم میگویند اولیای دم به خاطر مسائل سیاسی قصاصش کردند و به هدفشان رسیدند. در صورتیکه نمیدانند این حرفها چقدر شرایط ما را بدتر میکند. ای کاش فقط لحظهای خودشان را جای ما میگذاشتند. من در این لحظه درست روبهروی حمامی نشستهام که وقتی پسرخواهرم مهیار از مدرسه برگشت جسد مادرش را در آنجا دید. چه کسی میداند که او چه حالی شده است؟ او دیگر مهیار سابق نیست و هربار که چهره مظلومش را میبینم بیشتر عذاب میکشم. خیلی سخت است خیلی».
قصه سرآمد
گرچه تصور قصاص نجفی برای خیلیها سخت و غیرقابل باور بود اما با همهی این حرفها همه منتظر اعلام نظر نهایی خانوادهی استاد بودند تا اینکه دیروز مسعود استاد در صفحهی اینستاگرامش یادداشتی نسبتا طولانی نوشت و طی آن از بخشش نجفی خبر داد. از قصهای گفت که دیگر به قول خودش سرآمده است؛ «قصه ما به سر رسید، قصهیتان بیغصه باد. هفتم خرداد ۹۸ تلفنم زنگ خورد و زندگیمان چرخی خورد، خبر کوتاه بود و خبرنگاران زیاد. تا به خود آمدم خواهرم بود و خون و جنازه و مردی مشهور به سیاست، وزیری خوشنام، شهردار پرطمطراق سابق و معاون و مشاوری امین برای بالاترین مقام اجرایی کشور، حامی حقوق زنان، ولی قاتل زن خودش. سخت بود برایم مدیریت بچهای که با جنازه خونآلود مادرش روبهرو شده بود و جامه از تن دریده بود.
سخت بود برایم ضجههای مادری که شاید تا دیروز داماد خود را دولتمردی شریف میدید و امروز قاتل عزیز خود. سخت بود برایم اشکهای پدری که همیشه فرزندان خود را از ظلم به دیگران پرهیز میداد و امروز سینه دخترش را سوراخ به گلوله داماد خود میدید. کمی شاید ترسیده بودم از آن همه قدرت مرد سیاستمدار که تا دیروز فکر میکردم قدرتش پشت گرم خانواده مظلومم میشود و امروز همه آن قدرت در مقابل من و خانواده مظلومم بود. آری خواهرم با سلاحی کشته شده بود که قرار بود مقابل سلاح ناجوانمردان باشد».
او در انتهای یادداشت خود نوشت: «در آخر داستانمان به واسطه پادرمیانی بزرگان کرمانشاه و کشور و همچنین وکلای عزیزمان آقای مسعود افرازه و محمود حاجلویی، پدرم، مادرم و مهیارمان آقای محمدعلی نجفی را بخشیدیم و از خون عزیزمان گذشتیم و خرسندیم که هیچ معاملهای با خون آن بزرگوار نکردیم و امیدوارم آقای محمدعلی نجفی در این چند صباح باقی مانده، به دور از سیاست، به تزکیه نفس بپردازد. اجر همه خیرخواهان و هدایت همه بدخواهان به راه راست را از درگاه خداوند متعال مسئلت دارم».
تایید خبر بخشش
بخشش نجفی خبری بود که از سوی وکلای اولیای دم میترا استاد هم تایید شد. کمی بعد از انتشار پست اینستاگرامی مسعود استاد، مسعود افرازه، وکیل مدافع اولیادی دم میترا استاد خبر بخشش نجفی از سوی خانواده میترا استاد را تایید کرد و به باشگاه خبرنگاران جوان گفت که «رضایت خانواده استاد اعلام شده است».
وکیل نجفی: پرونده هنوز ابهاماتی دارد
حمید گودرزی، وکیل محمدعلی نجفی در مورد چند و چون بخشش موکلش از سوی خانوادهی استاد به «سازندگی» میگوید: «بعد از چندین جلسه مذاکره با خانوادهی استاد، موفق شدیم از نظر روحی به آنها نزدیک شده و دغدغههایشان را بررسی کنیم. در نهایت در روز ۲۲ مرداد ۹۸، با وصول رضایت در دفتر اسناد رسمی اسباب رضایت توسط پدر، مادر و ولی قهری مرحوم استاد امضا شد. دیروز آخر وقت هم این رضایتنامه را به دادگاه تقدیم کردیم. امیدواریم با ورود به رضایتها انشاالله بتوانیم مساعدت دادگاه را برای فک قرار بازداشت موقت و تامین دیگری برای آزادی موکل فراهم کنیم». او در مورد فرجامخواهی در این پرونده میگوید: «روز هشتم رای به ما ابلاغ شده و وقت اعتراض ما ۲۸ مرداد تمام میشود. پس ما باید تا هفتهی آینده فرجامخواهیمان را هم به دادگاه ابلاغ کنیم تا پرونده را به دیوان عالی کشور بفرستند. ما موضوع را قتل شبهعمد میدانیم و این پرونده نواقص و ابهاماتی داشته که برطرف نشده و کماکان به قوت خودش باقی است؛ مانند رسیدگی به مبحث کارشناسی اسلحه و کمیسیون پزشکی قانونی که میتواند راهگشای کشف حقایق در این پرونده باشد. امیدواریم دیوان عالی کشور با ورود به این مباحث و نقد دادنامه، اسباب رفع نقص و رسیدگی مجدد را برای این پرونده باز کند».
او در مورد جنبهی عمومی جرم میگوید: «با توجه به اینکه رای صادر شده، دادگاه به رسیدگی ماهیتی ورود نمیکند. باید اول رای نقض شود تا دادگاه به این رسیدگی ورود کند. البته جنبهی عمومی قتل ممکن است به قوت خود باقی باشد؛ اگر که دادگاه بحث اخلال در نظم و اینها را در نظر بگیرد. موضوعی که البته با شخصیت دکتر نجفی هم سازگار نیست. با همه اینها دادگاه اختیار دارد و میتواند موضوع را از مصادیق ماده ۶۱۲ بداند. در این صورت ما هم دفاع خواهیم کرد. آن موقع اگر پرونده دوباره به دادگاه ارجاع شود، مجددا رسیدگی شده و تعیین تکلیف خواهد شد. اما اگر دیوان عالی کشور مصادیق ما را بپذیرد و دادگاه قانع شود که قتل عمد نبوده و شبهعمد بوده، دادگاه میتواند به ماده ۶۱۲ ورود نکند».
نجفی پس از بخشش، چه میشود؟
با وجود بخشش نجفی از سوی اولیای دم، جنبهی عمومی جرم به قوت خود باقی است. کاوه راد، حقوقدان و وکیل دادگستری، در اینباره به «سازندگی» میگوید: «جنبهی عمومی جرم برای وقتی است که قانونگذار احساس میکند در بعضی از جرائم به واسطهی جریحهدار شدن افکار و احساسات عمومی، در صورت رضایت شاکی باز هم میتواند رسیدگی به جرم را ادامه دهد. قانونگذار در مورد قصاص نفس، بین ۳ تا ۱۰ سال حبس پیشبینی کرده است. به عبارتی گفته که مجرم میتواند از باب جنبهی عمومی جرم ۳ تا ۱۰ سال حبس شود».
او با اشاره به پروندهی محمدعلی نجفی میگوید: «در این پرونده با توجه به شرایط خاص و پروندهی شخصیتی که برای ایشان تشکیل شد، تصورم این است که حبس ایشان قطعی نیست. به ویژه اینکه قانونگذار در اینباره از کلمهی «میتواند» استفاده کرده است؛ گفته در صورتیکه رفتار مجرمانه موجب متاثر شدن جامعه شود، قاضی میتواند این مجازات را تعیین کند. به هرحال ممکن است شرایط ویژهای برای ایشان در نظر گرفته شود. چون به هر حال قاضی اجباری در این رابطه ندارد که حتما چنین مجازاتی را تعیین کند و در واقع این مسئله جزء اختیارات اوست. حالا باید ببینیم که آیا قاضی چنین چیزی را تشخیص میدهد یا خیر. به هرحال پروندهی آقای نجفی پروندهی ویژهای است و تصمیمگیری در آن کار راحتی نیست. به هر حال اجباری وجود ندارد و قاضی میتواند ایشان را از باب جنبهی عمومی جرم، به ۳ تا ۱۰ سال حبس محکوم کرده و یا اصلا محکوم نکند».
او در مورد مجازات حمل سلاح هم میگوید: «این جرم هم جزو مجازاتهایی است که قابلیت تعلیق دارد. ظاهرا ایشان اعتراض هم کردهاند و باید دید در مرحلهی فرجام چه خواهد شد. به ویژه اینکه آقای نجفی مدعی شدهاند که اطلاعی نداشتهاند که مجوز سلاحشان منقضی شده است. با توجه به اینکه ایشان در این موضوع سوءنیت نداشتند، باید دید قاضی این مجازات را برای ایشان نگه میدارد یا خیر. ولی در صورتیکه هر دو مجازات برایشان باقی بماند، مجازات اشد اجرا میشود».
یادداشت مسعود استاد
دیروز مسعود استاد طی یادداشتی در اینستاگرام خود، از بخشش نجفی خبر داد. او عکسی گذاشت مزین به آیه ۱۳۴ سوره آل عمران؛ « الَّذِینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ؛ متقین کسانی هستند که در راحت و رنج انفاق میکنند و خشم خود را فرو میبرند و از «خطای» مردم میگذرند و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد». استاد در پست خود نوشت:«ترسیده بودم زمانی که پلیس، قاتل را با گرمی استقبال میکرد و فارغ شده بود که این تصاویر برای خانواده یک شهروند عادی، داغ بر داغ میافزاید. اما فردای آن روز ساعت ۹ صبح در دادسرا با اولیاء دم نزد دادستان عادل جناب آقای دکتر شهریاری حاضر شدیم. مرد باشوکت دیروزمان را، بیچاره مرد گرفتار در پنجه عدالت دیدم که حتی قادر به تکلم صریح دیروز نبود. پدرم زیر گوشم گفت حضرت عزرائیل توسط این مرد جان دخترم را گرفت و من تسلیم اراده خداوند هستم، مادرم نیز چشم در چشم او شد و گفت به خدا واگذارت کردم. فرزند مقتول هم از دادستان محترم تقاضای قصاص کرد. از آن پس بود که آماج حمله خبرنگاران همخط سیاستهای آن مرد قرار گرفتم و سؤالات آنها از ما به گونهای بود که ظن کشته شدن دکتر محمدعلی نجفی توسط خانواده و خواهر ما صورت پذیرفته بود و به جای مقتول باید پاسخ میدادیم که چرا کشته شدهایم!
ناجوانمردانهترین قسمت داستان این روزهای ما، زمانی شروع شد که وکیل افراد سیاسی زبردست وارد میدان شد و فراموش کرد که به عنوان یک بال کبوتر عدالت، باید به یاری قاضی بشتابد.
آموزشی که این وکیل باوجدان به موکل خود داد در کنار مطبوعات مغرض، کمرمان را خرد کرد و اگر نبود توکل به خداوند متعال، شاید زبان در دهان میچرخید و رازهایی برملا میگشت و پرده از معمای چرایی قتل میافتاد.
جناب آقای علیزاده طباطبایی، امیدوارم کارآموزان قضاییتان تاریخ وکالتتان را نخوانند و ندانند که حب خط سیاسی، چگونه استادشان را بهرغم چهره موجهاش، ملعبه دنیادوستی کرد و حتی از موکل خود با آن همه دبدبه و کبکبه عبرت نگرفت. شما تا آنجا فرار رو به جلو فرمودید که همسر رفیق گرمابه و گلستان خود را، پرستو و در یک کلام مهدورالدم خواندید و فکر نکردید که فرض آنکه حتی موکل از قصاص در این دنیا نجات یابد، در محکمه عدالت خداوند، خود و موکل باید پاسخ دهید و این چند روز باقیمانده عمرتان در قبال حیات همیشگی، خسران ابدی برایتان دارد.
خوشبختانه موکل شما هوشمندتر از شما بود و در جلسه دوم دادگاه، عزلتان کرد و کمترین دفاعیات شما را کانلمیکن نمود. شما آنقدر این پرونده قتل برایتان جذاب بود که حتی در زمانی که سمتی در پرونده نداشتید، باز در کنار فرزند معزول آیتالله خزعلی اظهارنظر نمودید. امیدوارم به خود بیایید و توبه بفرمایید والا عمر برف است و آفتاب تموز!
و، اما جناب نجفی، به خبرسازان همخطی خود گفتی که صداهایت را نهاد امنیتی به همسرت میداد و ظن پرستوبازی را با کمک خبررسانهایت چرخاندی. بدان و آگاه باش پرستوی شما کلاغی بود و در قامت شخص مورد اطمینانت که دست بر قضا در دادگاه هم حضور داشت، این مهم را انجام میداد و در تماسهای شما، فایلهای خالهزنانه را به همسرت میرساند که اگر مایل بودی در یک جلسه خصوصی، اسم شخص را به شما خواهم گفت بلکه در ملاءعام آبرویی از کسی نریخته باشیم.
نکته دیگر با حامیان زنان میگویم! مشاورین و نمایندگان بانوان کشورم، خواهرم در نگاه شما زن نبود؟ که عریان در داخل حمام توسط همسرش به قتل رسید و یک کلام در موردش نگفتید؟ آیا سیاستتان فقط به شما اجازه میدهد در مورد حق تحصیل و حق کار، نفقه و سهم کابینه، وامصیبتا سر دهید؟ قتل بانوی ایرانی برایتان ارزش نداشت که قدماً یا قلماً یا کلاماً از او یاد کنید؟ باشد مردمانمان در دورههای بعدی انتخاباتتان، قضاوتتان کنند.
و، اما در مورد خودم که روزی سردار گمنام و روزی سردار سپاه نام گرفتم، میگویم که الان نه شغلی دارم و نه رسمی که از کسی گرفته باشم. فقط فرزند روستازادهای به نام کاکابرار از دیار کرمانشاهم. از کودکی از پدر و مادرم مهرورزی آموختم و تا درجه دکتری تخصصی هواوفضا در معتبرترین دانشگاههای کشور و بدون رانت تحصیل کردم. در بهمن سال ۹۳ خانه هواوفضای ایران را در شهرداری تهران تأسیس نمودم و الان نیز فقط مدرس دانشگاه هستم».
- 14
- 5
کاربر مهمان
۱۳۹۸/۵/۲۶ - ۲:۰۱
Permalink