سحر خدایاری دختر هوادار تیم استقلال که برای حضور در استادیوم و تماشای بازی تیم محبوبش دستگیر شده و چند روز پیش برای پیگیری پروندهاش به دادسرا مراجعه و بعد خودسوزی کرده بود؛ درگذشت.
خبرها و پیامهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی و رسانههای آنلاین رسمی مانند خبر آنلاین؛ حکایت از آن دارد که این دختر جوان بعد از اینکه برای گرفتن تلفن همراهش به دادسرا مراجعه کرده و میشنود که برای تحمل ۶ماه حبس به زندان خواهد رفت برآشفته شده و از دادسرا خارج و به گفته شاهدان درحالیکه فریاد اعتراض سر میداده است، اقدام بهخودسوزی کرده و با ۹۰ درصد سوختگی از نوع درجه ۳ به بیمارستان منتقل میشود. البته هنوز مسئولان قضایی و دادسرا به موضوع خودسوزی سحر خدایاری هیچ واکنش رسمی نشان ندادهاند و هیچگونه جزئیات دقیقی از پرونده او و مراحل رسیدگی به آن منتشر نشده است اما شنیده میشود که در روز حادثه مسئول رسیدگی به پرونده حضور نداشته است و او از افراد حاضر در دادسرا شنیده که برای او حکم ۶ماه حبس صادر خواهد شد.
به اعتقاد کارشناسان حقوقی، مسئولان دستگاه قضا و بازرسی این نهاد باید این موضوع را مورد بررسی قرار دهند که چه فرد یا افرادی در شرایطی که هنوز قاضی و مسئولان قضایی در دادگاه به این پرونده رسما رسیدگی نکردهاند؛ اقدام به گمانهزنی درباره حکم و سرنوشت پرونده کرده و با ترس و التهابی که در سحر خدایاری بهوجود آورده، به این حادثه دامن زده است.
خودسوزی و درگذشت این دختر هوادار تیم استقلال که اتهامش تماشای فوتبال در استادیوم است واکنشهای بسیار زیادی در بین مسئولان دولتی، نمایندگان مجلس، فعالان مدنی و سیاسی، فعالان حقوق زنان، هنرمندان، بازیکنان فوتبال، هواداران تیمها و مردم عادی بهدنبال داشته است. معصومه ابتکار، معاون امور زنان رئیسجمهور در توییتی نوشت:«براساس شواهد و ضرورت با ریاست قوه قضاییه مکاتبه شد به انتظار اینکه این رویهها ادامه پیدا نکند.»
همچنین معاونت زنان ریاستجمهوری در اطلاعیهای گزارشی از پیگیری پرونده سحر خدایاری داد و نوشت: «معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده هفته گذشته پس از اطلاع از موضوع خودسوزی خانم سحر خدایاری و بررسی صحت و سقم موضوع در جلسه چهارشنبه دولت، به دستیار ویژه حقوق شهروندی خود، خانم شهناز سجادی ماموریت داد تا در محل بیمارستان حاضر و موضوع را شخصا بررسی کند. خانم سجادی روز پنجشنبه ۱۴ شهریور در بیمارستان با مادر و خواهر سحر دیدار و جزئیات ماجرا را همان روز بهطور کتبی گزارش کرد.
این گزارش روز شنبه به پیوست نامهای رسمی به امضای معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده برای رئیس محترم قوه قضاییه ارسال شد.در جلسه دولت روز یکشنبه نیز موضوع مطرح شد و وزیر ورزش و جوانان در مورد اقدامات صورت گرفته برای حضور خانمها در مسابقات توضیح داد.» همچنین محمدجواد آذریجهرمی، وزیر ارتباطات در بخش کامنتهای توییتر خود و در پاسخ به مخاطبی که گفته بود چرا در مقابل درگذشت سحر خدایاری که جرمش« فقط عاشق فوتبال بود» سکوت کرده است، نوشت:« کار من و امثال من موضعگیری و محکومیت نیست. ما مسئولیم و پاسخگو، در دولت این اتفاق بسیار تلخ رو پیگیری میکنیم.»
علاوه بر مسئولان دولتی برخی از نمایندگان مجلس هم به درگذشت سحر خدایاری واکنش نشان دادند؛ پروانه سلحشوری عضو فراکسیون زنان مجلس در توییتی نوشت:« او تنها دختر آبی نبود. سحر دختر ایران بود. درجایی که مردانش برای زنان تکلیف تعیین میکنند و ابتداییترین حقوق انسانی را از آنها سلب میکنند، و زنانی که علیه زنان در این ظلم آشکار مردان را همراهی میکنند، همه ما در حبس و سوختن سحرهای این سرزمین مسئولیم.»
سیدفرید موسوی، نماینده اصلاحطلب تهران هم در متنش در شبکه اجتماعی خواستار پایان دادن به تبعیضها شد:«حل برخی مسائل ساده چنان دیر میشود که زخم مهلک به روان جامعه میزند و برایشان پاسخی به تاریخ نداریم. مردسالاری، تبعیض جنسی، منع ورود زنان به ورزشگاهها و نهایتا مرگ دردناک دختر آبی حلقههای یک زنجیر است.»
همچنین بخشی از هنرمندان، بازیگران، کارگردانان و... هم به درگذشت سحر خدایاری واکنش نشان دادند و تعدادی هم جملاتی را به یاد او نوشتند. «بیشترین و بهترین لذت من تماشای فوتبال بود، حالا دیگر چگونه ادامه دهم وقتی دیگر تیمها و لباسهایشان رنگارنگ نیست و همه را #آبی خواهم دید.» این جمله رسول صدرعاملی، کارگردان سینما بود. همچنین مهناز افشار هم غم خود را از درگذشت سحر خدایاری اینگونه بروز داد:« و تو میمانی با وجدانت سحر هم مُرد...»
درگذشت سحر خدایاری این سؤال را در افکار عمومی مطرح کرده که چرا باید موضوعی همانند ورود زنان به استادیومها که با مدیریت مسئولان میتواند حل و حتی به پتانسیلی برای شادی و نشاط اجتماعی بدل شود، در نهایت بهخودسوزی و مرگ دختری جوان، اندوه اجتماعی، سرخوردگی و افسردگی بخشی از افکار عمومی در جامعه منجر شود. همشهری در گفتوگو با کارشناسان به بررسی این سؤال و موضوع پرداخته است.
تغییرات و دگرگونی در جامعه را بپذیریم
الهه کولایی/ فعال حقوق زنان
آنچه که در روزهای اخیر در ارتباط با نفی تقاضای مشروع و قانونی یک دختر جوان برای حضور در ورزشگاه شاهد بودیم، نشان میدهد که برخی مسئولان و تصمیمگیران حاضر نیستند تا تغییرات اجتماعی و فرهنگی را قبول کرده و براساس آن سیاستهای مناسب را در جامعه برنامهریزی و اجرا کنند.
اینکه یک دختر جوان تقاضا داشته باشد برای تماشای مسابقه فوتبال تیم مورد علاقهاش به ورزشگاه برود با هیچ معیار شرعی و عرفی تناقض و تعارض ندارد و این ممانعت فقط سلیقه، عادت و یا خواسته برخی افراد را تأمین میکند که حاضر نیستند در جامعه شاهد دگرگونی باشند. جامعه ما نیز همانند دیگر جوامع در حال دگرگونی و ایجاد تغییرات است. مرگ دلخراش سحر خدایاری هشداری است تا مسئولان با ایجاد شرایط مناسب به خواستههای قانونی و مطالبات برحق زنان، جوانان و دیگر گروههای اجتماعی توجه کنند و با آنها وارد گفتوگو شوند. بر این اساس میتوان فضای ورزشگاهها را بهگونهای طراحی کرد تا دختران و زنان جوانی که مایل به حضور در استادیومها و ورزشگاهها هستند هم بتوانند در جایگاه و شرایط مناسب و امن و باتوجه به فضای دینی و مذهبی کشور در این اماکن حضور داشته باشند؛ همانطور که در سراسر جهان زنان نیز به ورزشگاهها میروند و از این فرصت همانند مردان بهرهمند میشوند؛ اتفاقی که میتواند اثرات مثبت اجتماعی به همراه داشته باشد. حضور زنان در ورزشگاهها تقاضای زیاد و غیرمعقولی نیست ولی باید توجه لازم و کافی از سوی تصمیمگیرندگان و مسئولان به این مسئله شود تا وجدان جامعه زخمی نشود.
بدون تردید حضور زنان در ورزشگاهها تقاضای سخت و پرهزینه و مسئلهای پیچیده و غیرقابل حل نیست، در بحث مدیریت در سراسر جهان یک باور عمومی وجود دارد که قبل از وقوع حوادث تلخ و زیانآور و بحران اجتماعی باید مسیر شکلگیری این حوادث و بحرانها را بست و راهکار مناسبی را برای بهوجود نیامدن آنها اندیشید و جلوی وقوع این مصیبتها را مسدود کرد؛ سؤال اصلی این است که چرا باید جامعه هزینهای سنگین پرداخت کند؟ باید از این حادثه بسیار تلخ بهگونهای درس گرفته شود و مسئولان در برابر تقاضاهای مشروع و قانونی جامعه و تأمین حقوق و آزادیهای فردی تدابیر مناسبی را بیندیشند و با ایجاد شرایط مناسب بتوانند خواستههای نهچندان پرهزینه شهروندان را عملی کنند تا در نهایت مجبور به رویارویی با شرایط دشوار و بحرانهایی که میتواند رخ دهد، نشوند.
حبس برای حضور زنان در استادیوم قانونی نیست
عبدالصمد خرمشاهی/ وکیل دادگستری
خودسوزی سحر خدایاری بازتاب بسیار گستردهای در داخل و خارج از کشور داشت و اثرات منفی اجتماعی به همراه داشت. اگر موضوع حضور بانوان در ورزشگاهها که چند سالی است مطرح است، مدیریت میشد بعید میدانم کار بهخودسوزی یک دختر جوان میکشید که بهدنبال خود اثرات نامطلوبی را در جامعه به همراه داشته باشد؛ آن هم در شرایطی که کشورمان در موقعیت حساس بینالمللی قرار دارد.
از منظر قانونی حضور بانوان در ورزشگاهها هیچ ممنوعیتی ندارد و مطابق با قانون مجازات اسلامی نیز هیچ مجازاتی برای حضور بانوان در ورزشگاهها تعیین نشده است و چنانچه دختر یا خانمی بخواهد وارد ورزشگاه شود این حضور وی هیچ مجازات حبسی را بهدنبال نخواهد داشت. اینکه گفته میشود قاضی پرونده احتمالا برای سحر مجازات ۶ماه حبس را درنظر گرفته صرفا براساس حدس و گمان بوده و هیچ فردی نمیتواند با قاطعیت بگوید که قاضی پرونده این حکم را برای سحر درنظر گرفته بود بلکه باید روند پرونده طی میشد، اما با مدیریت و حضور یک وکیل خبره و کارکشته در کنار سحر و آگاه کردن او از مفاد قانونی مرتبط با اتهامی که برایش درنظرگرفته شده، میشد جلوی این مرگ دردآور و اثرات جبرانناپذیر آن را گرفت. بهنظرم نبود آگاهی و راهنمایی حقوقی و افرادی که اقدام به گمانهزنی درباره پرونده کرده و اطلاعات غیردقیق را به این دختر جوان دادهاند، در نهایت باعث وقوع این حادثه تلخ شده است.
اما فراتر از پرونده تلخ سحر خدایاری مسئولان باید درنظر داشته باشند که حضور بانوان در استادیومها و ورزشگاهها از حقوق قانونی آنهاست و هیچ منع قانونی برای آن در قوانین کشورمان وجود ندارد و در هیچ بند قانونی به این موضوع پرداخته و اشاره نشده است. اگر درخصوص ممنوعیت حضور بانوان در ورزشگاهها بخشنامه یا دستورالعملی هم صادر شده باشد که استنباط عمومی از این بخشنامه، خلاف قانون بودن آن باشد میتوان این مسئله را در دیوان عدالت اداری طرح کرد؛ چرا که دیوان عدالت اداری مرجع قانونی است که میتواند تشخیص دهد بخشنامه یا دستورالعمل صادر شده برخلاف قانون است یا خیر و اگر برخلاف قانون بود آن را لغو میکند. اما با همه این بحثها معتقدم اگر مسئله حضور بانوان در ورزشگاهها با اندکی درایت، بردباری و هماهنگی نهادهای مسئول انجام میگرفت و در همه این سالها حل و برطرف میشد، هیچگاه شاهد بروز این حادثه که در اثر برخی سوءمدیریتها پیش آمده، نبودیم و الان سحر زنده بود و با دیگر زنان میتوانست برای تماشای بازی به استادیوم برود.
مکث همدردی فوتبالیها
فضای فوتبال روز گذشته با وجود برگزاری یک مسابقه ملی، تحتتأثیر این اتفاق تلخ بود؛ درگذشت تراژیک دختر هوادار فوتبال بیش از همه در میان فوتبالیها واکنش داشت. باشگاه استقلال در پیام تسلیتی خطاب به خانواده خدایاری نوشت: «درگذشت تلخ و غمانگیز فرزند دلبندتان، خانم «سحر خدایاری» موجب اندوه و تأسف فراوان مجموعه باشگاه استقلال و بهخصوص هواداران این تیم گردید. این ضایعه را به شما و همه بستگان داغدار تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال رحمت و مغفرت الهی برای ایشان و صبر و اجر و سلامتی برای شما، بازماندگان و طرفداران فوتبال مسئلت میکنیم.» باشگاه پرسپولیس هم عصر دیروز با انتشار متنی کوتاه در توییتر این اتفاق تلخ را به خانواده سحر و اهالی فوتبال تسلیت گفت. روابط عمومی باشگاه تراکتورسازی تبریز هم با انتشار پیامی ضمن ابراز همدردی افزود: «همزمان با روز عاشورای حسینی، خبر درگذشت خانم سحر خدایاری باعث غم و اندوه خانواده بزرگ و میلیونی تراکتور شد. معتقدیم جانباختن در راه نیل به هدف و با عشق و علاقه به فوتبال، ارزشمند و اقدامی قابل تامل است و امیدواریم شرایط فوتبال ایران در آینده به شکلی پیش رود که شاهد حضور خانوادهها در فضای سالم و بانشاط ورزشگاهها باشیم.»
فرهاد مجیدی، اسطوره آبیها و سرمربی فعلی تیم امید که با شاگردانش در اردوی ازبکستان هستند، چند ساعت پس از انتشار این خبر با درج تصویری از ورزشگاه خالی در صفحه اینستاگرامش نوشت: «سحرجان؛ سکوهای آزادی حسرت دیدنت را تا ابد با خود خواهند داشت.»
جلال حسینی و حسین ماهینی کاپیتانهای پرسپولیس هم با انتشار استوریهای مشابه درگذشت این هوادار فوتبال را تسلیت گفتند. علی پروین، علی کریمی، جواد نکونام، امیر قلعهنویی، سیدمهدی رحمتی، آندو تیموریان، علی فتحاللهزاده، سعید آذری، علی سامره، محمد تقوی، حمیدرضا صدر، علی خطیر، میلاد میداوودی، حنیف عمرانزاده، محمد دانشگر، مجتبی جباری، عارف غلامی، داریوش شجاعیان، روحالله باقری، میلاد زکیپور، محسن کریمی، فرشید باقری، میلاد باقری، شجاع خلیلزاده، کاوه رضایی، فرشید اسماعیلی، محمود فکری و... چهرههایی بودند که تا لحظه تنظیم این گزارش در صفحات خود در شبکههای اجتماعی به این اتفاق تلخ واکنش نشان دادند. وینفرد شفر، سرمربی آلمانی سابق استقلال و مامه تیام، مهاجم سنگالی سابق این تیم هم درگذشت سحر را تسلیت گفتهاند.
درگذشت سحر و سرخوردگی و افسردگی اجتماعی
غلامرضا ظریفیان / جامعهشناس
ورود به ورزشگاهها خواسته طبیعی و عادی بانوان است و این حقی است که در تمام دنیا برای بانوان همانند مردان درنظر گرفته شده است. اگر در زندگی فردی، اجتماعی و سیاسی با امور عادی و متداول بهصورت مدبرانه و عاقلانه برخورد نشود و تدابیر مسئولانه برای آن اندیشیده نشود در نهایت شاهد مسئلهای مثل خودسوزی سحر خدایاری خواهیم بود. ورزش در دنیای امروز بهعنوان یکی از نیازهای استراتژیک جوامع شناخته میشود و کشورها روی آن برنامهریزی و سرمایهگذاری میکنند. بهدلیل نیاز عمیقی که امروزه جوامع به ورزش خصوصا فوتبال دارند در جام جهانی، المپیک و... جمعیت، انرژی و سرمایه زیادی به سمت این ورزش سوق پیدا میکند و این مسئله امری متعارف، پذیرفتهشده و عقلایی است که بشر به آن توجه دارد اما زمانی که با تدبیر با مسئله سادهای مثل ورود بانوان به ورزشگاهها روبهرو نمیشویم شاهد دهها اتفاقی خواهیم بود که باعث بروز سرخوردگی، افسردگی و انواع و اقسام آسیبهای اجتماعی در جامعه میشود.
حالا و با وقوع خودسوزی و در نهایت مرگ بسیار تلخ سحر خدایاری باید بهدنبال رفع مشکلات باشیم تا بار دیگر شاهد تکرار حادثه تلخ دیگر و هزینههای سنگین فرهنگی، فردی، اجتماعی، سیاسی و... چنین اتفاقاتی که بهدلیل سوءمدیریتها به جامعه تحمیل میشود، نباشیم. وقوع این حادثه دردناک هشداری به نهادهای مسئول بود تا با تدبر با مسائل برخورد کرده و نیازهای امروز جامعه را بشناسند. افسردگی، ناامیدی و رنج ازجمله پیامدهای مرگ سحر خدایاری در جامعه است؛ جامعهای جوان که بعد از چنین حوادثی احساس میکند حتی پیگیری طبیعیترین خواستهها در جامعهای که در آن زندگی میکند، به نقطهای نمیرسد. مسئولان باید تدابیر درستی را برای این مسئله و مسائل شبیه آن بسنجند و امواج ذهنی و روحی مناسبی را برای نسل جوان ایجاد کنند.
اصل مسئله ورود بانوان به ورزشگاهها نه غیرشرعی است و نه غیرعرفی و قانونی. اما در ورزشگاههای ما متأسفانه عادات نامتعارف و زشتی وجود دارد که بهنظر میرسد با حضور بانوان در ورزشگاهها و با توجه به ویژگیهای شخصیتی مردان ایرانی و غیرتی که دارند، بهتدریج این عادات نامتعارف تعدیل شده و منطقیتر حل میشوند. در تمام کشورها بعد از باخت تیمها در مقابل یکدیگر شاهد برخی زدوخوردها و یا آسیب به اموال عمومی هستیم با وجود این در کشورهایی که شاهد فوتبال حرفهای هستیم شاهد این هستیم که حضور زنان در استادیومها عامل مهمی برای تعدیل و تلطیف فضای استادیومها شده است. یکی از مهمترین کارکردهای ورزش فوتبال علاوه بر بحث تفریح و اوقات فراغت تخلیه کردن هیجانات فروخفته افراد است. اگر هیجانات در شرایط درست و منطقی تخلیه شود به سمت مسیرهای منفی سوق پیدا نمیکند. این تجربه در بیشتر کشورهای دنیا اتفاق افتاده اما مشخص نیست چرا نهادهای مرتبط با این مسئله برای حضور زنان در ورزشگاهها تعلل میکنند که شاهد این مسائل دردناک در جامعه باشیم. من معتقدم افرادی که در این مسئله تعلل میکنند و به هر دلیلی وظایف خود را انجام نمیدهند ناخواسته در وقوع حادثه درگذشت سحر خدایاری شریک هستند.
در این بین نکته مهم دیگری هم وجود دارد و آن جلوگیری از رفتارهای هیجانی در این موارد است؛ مثلا از گوشه و کنار شنیده میشود که برخی افراد مردان را به نرفتن به ورزشگاهها برای احقاق حقوق بانوان ترغیب میکنند اما این واکنشهای احساسی تدبیری در ورای خود ندارند و بعد از مدتی فراموش میشوند و اصل قضیه که حضور نیافتن زنان در ورزشگاههاست به قوت خود باقی خواهد ماند. تدبیر درست این است که جامعه این خواسته طبیعی را جدیتر از مجلس، دولت و مراجع مذهبی مطالبه کرده و با جدیت انجام این کار را از آنها بخواهند. من مطمئنم زمانی که جامعه نسبت به موضوعی که با منافع ملی و دینی منافاتی ندارد اصرار کند میتواند نتایج آن را نیز ببیند.
درگذشت سحر خدایاری این سؤال را در افکار عمومی مطرح کرده که چرا باید موضوعی همانند ورود زنان به ورزشگاهها که با مدیریت مسئولان میتواند حل و به پتانسیلی برای نشاط اجتماعی بدل شود، در نهایت بهخودسوزی و مرگ دختری جوان، منجر شود
- 18
- 2