پایگاه اطلاع رسانی ماهنامه سراسری میدان آزادی : بر اساس اعلام برخی منابع آگاه میانگین روزانه ۷ تا ۱۰ هزار افغان به طور رسمی از مرزها وارد ایران می شوند. و از سویی دیگر فقط کمتر از نیمی از آنها ایران را به صورت قانونی یا رد مرز ترک می کنند.
اگر آمارورود روزانه ۷ هزار افغان را در نظر بگیریم از سال ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۵ حدود ۱۰ میلیون افغان وارد ایران خواهند شد و با توجه به آمار زایمان آنها در ایران و آمار ۸.۵ میلیون کنونی، باید گفت که تا سال ۱۴۰۵ افغان ها بیش از ۲۲ درصد جمعیت ایران را در برخواهند گرفت.
در حالی که امروز آمارهای رسمی خبر از تحصیل ۷۰۰ هزار دانش آموز افغان در مدارس میدهد. ۱۶ تیرماه ۱۴۰۲ در مصاحبه ای رسمی بعنوان روزنامه نگار خطرجدی و امنیتی نفوذ افغانها در ایران را هشدار دادم. و از سوی نهادهای امنیتی و قضایی احضار شدم.
رسانههای ماله کش هم برمن تاختند که اظهارات من دروغ است و من قصد افغان ستیزی دارم. اما امروز نخبگان و دلسوزان و دولت به حرف من رسیدند و احساس خطر کردند. جالب تر اینکه وقتی پشتون های اهل تسنن که بیشتر پسران و مردان مجرد هستند وارد ایران می شوند به هرنحوی سر و کارشان با دولت و ماموران بیفتد می ایستند و با صدای بلند می گویند: بسم الله الرحمن الرحیم؛ من پشتون و طرفدار طالبان هستم؟ نه برادران و خواهران عزیز؛ می توانند بگویند شیعه علی هستند و مرید ایران و رهبرانقلاب … دروغ که کنتور ندارد.
برای همین مخفی ماندن ماهیت آنها هم خودش مساله است. امروز که دوباره این گزارش را به روز می کنم تهران شب ها در دست افغان هاست. ساعت ۱۲ شب به بعد شما را وارد دنیای اسرارآمیزی خواهم کرد. از مافیای پلاستیک و مافیای طلای سیاه تا رستوران و کافه گردی ها که از همه مهمتر افغان هایی است که در شهرداری های استان تهران رفت و روب معابر را در دست دارند.
تصور کنید صدها هزار افغان شب ها در تهران با مجوز شهرداری ها در کوچه و پس کوچه ها قدم میزنند. آیا این نمی تواند تهدید باشد؟ بازهم می گوئید فرصت است؟پرونده قتل داریوش مهرجویی و همسرش چرامسکوت ماند؟ چرا دیگر رسانه های دولتی و حکومتی به آن نپرداختند؟ مگر متهمان افغان نبودند؟ چرا دادگاه علنی برگزار نمی شود؟ آیا اینها برای من روزنامه نگار نمی تواند مشکوک باشد؟
یا همین پرونده انفجار تروریستی در کرمان چرا دیگر صدایی از آن بلند نشد؟ چرا دچار کاپیتولاسیون افغانی شدیم؟ چرا سازمان ثبت احوال کشور و مرکز آمار هیچ آمار رسمی از فرزندان حاصل از ازدواج ایرانیان با افغان ها و حاصل از ازدواج خود افغان ها منتشر نمی کند؟ چه چیز آن فوق سری و محرمانه است؟ چرا آمار تولد و مرگ و میز و اردواجی از آنها منتشر نمی شود؟ یعنی ۱۰ درصد جمعیت ایران نامرئی هستند؟
به اعتقاد من تصور من از افغان های غیرمجاز با مسلک طالبان همانند فیلم سینمایی «من ربات هستم» با بازی ویل اسمیت است. در این فیلم همه ربات ها فرمان بردار، سالم، خوش اخلاق و کار راه انداز هستند اما یک بدافزاری در سیستم آنها ایجاد می شود که آنها از طریق هوش مصنوعی بر مردم و کشور حکومت کرده و دست به شورش می زنند.
موضوع افغان های قاچاقی طالبان هم همین است. در ظاهر تمام بوستان ها، پارک ها، ویلاهای شمال و دماوند و فیروزکوه و … و برج ها و ساختمان ها، کارگاه ها و کارخانه جات و تمامی شهرها در دست افغان هاست. همه به درستی و با کمترین بودجه لازم کار می کنند و فرمان بردار هستند اما از روزی باید ترسید که بدافزاری بر آنها تسلط پیدا کرده و برای یک مشت دلار دست به هر کاری بزنند.
چون نه هویتی دارند و نه جا و مکان دقیقی از آنها مشخص است. آیا این تهدید و بحران امنیتی نیست؟ کجای حرف من اشتباه است؟ چرا وقتی طرح مساله می کنیم برچسب افغان ستیزی زده می شود؟ من به فکر منافع کشورم هستم یا برخی مسئولان و افرادی که من را تهدید می کنند؟
به اعتقاد من یک خیانت بزرگی در کشور در حال وقوع است. افزایش جمعیت افغان ها برای جمهوری اسلامی ایران جز تهدید هیچ چیزی در برندارد. چون برخی مسئولان بیشتر به دنبال منافع مادی و بهره برداری های سیاسی از آن هستند و به چیز دیگری فکر نمی کنند. مدعی نباشید باهوش و زیرک و مسلط به اوضاع هستید چون ما در سالهای اخیر ترور دانشمندان، حملات سایبری به زیرساخت ها، گروگان گیری و حملات تروریستی تا قلب تهران و کلان شهرها را داشتیم.
پس راه نفوذ همیشه باز است. حالا چرا باید این راه را نبندیم؟ چرا یک مسئول در این مملکت دست من را نگرفت برویم با هم کلونی های افغان ها را مشاهده کنیم؟ حتما باید بحران رخ دهد؟ نفوذ و تجمیع افغان ها در اطراف پالایشگاه تهران، سایت موشکی، بهشت زهرا و حرم امام(ره)، شهرک های صنعتی اهمیتی ندارد؟
من اینها را می نویسم و بارها تکرار می کنم که در صورت وقوع بحران هیچ مسئولی نگوید نمی دانستیم. و برای همه مسئولان عالی رتبه نظام ارسال می کنم و رسیدش را هم نگه می دارم. بروید ببینید مرکز ملی مهاجرت که چه زیبا و دوست داشتنی بدون مجوز از مجلس و بدون مصوبه جولان می دهد چرا تشکیل شده و چه می کند؟ رئیسش کیست و چه ساختاری دارند.
حالا که چراغ قرمز را روشن کردم بسیاری به خود آمده و ابراز نگرانی می کنند. اما من همچنان مورد غضب هستم. خاصیت روزنامه نگاری در ایران همین است. حرف درست بزنید با تو برخورد می شود. نکته آخر اینکه افغان ها برادران و همسایگان مسلمان ما هستند که با آنها قرن ها زندگی کردیم. هم سفره هم بودیم و هم ما برای آنها شهید دادیم و هم آنها برای کشورما جان فشانی کردند. اما اینها دلیل بر این نیست چشم بر منافع کشور و امنیت ایران ببندیم. هرچیزی جایگاه و قانون خودش را دارد. مشکل ما ورود غیرقانونی و قاچاق انسان است که باید برخورد شود.
سید هادی کسایی زاده
- 16
- 1