دست بالای دست بسیار است، راننده دیگری که دست کمی از او ندارد با بلندکردن صدای ممتد بوق خودرواش، جلوی او می پیچد، این تازه آغاز داستان است، داستانی که سرانجام خوشی ندارد.
از این حرکت، عصبانی می شود و می خواهد انتقام بگیرد، با عصبانیت خود را جلوی خودرو می رساند و می گوید، حالا جلوی من می پیچی؟!!!! این کل کل های خیابانی ادامه دارد، بی خبر از آنکه عابری در راه است...
با همان عصبانیت و لجاجتی که می راند، یک آن با شنیدن صدای مهیبی به خود می آید، خودرو اش متوقف می شود، شیشه اتومبیل اش غرق خون است، دست و پایش می لرزد، آری همه چیز در یک چشم بر هم زدن اتفاق افتاد...
این گفته ها، داستان نیست، واقعیت های تلخی است که بسیاری از ماموران راهور به عینه شاهد آن هستند و شاید در طول روز، بارها و بارها، چنین صحنه هایی را در خاطرات کاری خود ثبت کرده اند، انتقام گرفتن در برابر خطای دیگران عامدانه یا سهل انگارانه بدترین و خطرناک ترین کاری است که از رانندگان لجوج سر می زند، انتقام در جاده ها و راه ها، بهترین شرایط را برای بدترین اتفاقات رقم می زند، اتفاقاتی تلخ که با کمی صبوری، هرگز رخ نمی داد، اتفاقاتی که شاید هرگز قابل جبران نباشد.
باید در برابر این گونه لجاجت ها که سبب وحشت و نگرانی سایرین می شود، عاقلانه تر رفتار کرد چرا که عواقب جبران ناپذیری در پی خواهد داشت و چه بسیار افرادی که انگ قتل غیرعمد را تا ابد بر پیشانی خود و خانواده بی گناهشان نشانده اند هر چند عده ای فکر می کنند که با داشتن بیمه از گرفتاری رها می شوند اما باید بدانند که اتفاقات این چنینی همیشه با خسارات جرحی مواجه نیست چه بسا در پی رفتارهای تلافی جویانه، قتل های غیر عمدی اتفاق می افتد که اگر قانون ببخشد، خانواده مقتول هرگز نخواهند، بخشید، براین اساس رفتار معقول در برابر این گونه افراد، بی ضررترین راهکار است به گونه ای که باید با مشاهده راننده مهاجم و خشن، از کنار آنها بگذریم و با آن ها لجاجت نکنیم، چه بسا بسیاری از این لجاجت ها پایان خوشی نداشته است.
چنانچه با راننده ای مواجه می شویم که حرکات خطرناکی از او سر می زند و برای ما جاده یا راه را نا امن کرده، به جای اینکه درصدد تلافی برآیم، بهتر است با چرخش به راست یا نخستین خروجی ایمن بعدی از مسیر وی خارج شویم و بدانیم که افرادی در خانه، منتظر ما هستند.
همه می دانند که رفتارهای تلافی جویانه خلاف آداب شهروندی و تجاوز به حقوق دیگران است و ریشه تمام این رفتارها در احساس برتری فرد آن هم به دلیل گران بودن خودرو، موقعیت اجتماعی فرد یا خودخواهی افراد دارد که سایر رانندگان را نسبت به رفتارهای پرخطر از جمله حرکت های پرشتاب، سبقت گرفتن از سمت راست، سبقت غیرمجاز از سمت چپ، رانندگی طولانی در خط سبقت، استفاده طولانی از نوربالا و سایر حرکات پرخطر، تحریک می کند و در این بین تر و خشک همه با هم می سوزند.
رانندگی فعالیتی دشوار و پیچیده است که به توانایی جسمی و روانی زیادی نیاز دارد که البته شخصیت افراد در نوع رانندگی آنها نمود می یابد، محیط رانندگی محل اثبات شخصیت انسان ها است نه محل قدرت نمایی و میدان جنگ، چرا که برای جلوگیری از رخدادهای خطرناک باید به قانون و حقوق یکدیگر احترام بگذاریم و حداقل در این شرایط فارغ از به نمایش شخصیت خود یا به نوعی قدرت نمایی، منافع خود و خانواده مان را در نظر بگیریم، براین اساس نباید در صدد تلافی و انتقام در رانندگی باشیم و جاده، راه و خیابان را به میدان بروز احساسات زودگذر خود تبدیل کنیم.
چه بسیار اتفاقات ناگوار و دلخراشی که در پس رفتارهای تلافی جویانه برخی از راننده نماها رخ می دهد که با کمی تامل می توان به این مساله پی برد که این رفتارها با خصوصیات اخلاقی و رفتاری راننده ها ارتباط مستقیم دارد؛ به عبارت دیگر، افکار و اخلاقی که راننده ها در زندگی از خودنشان می دهند به نوعی در رانندگی آنها نیز تاثیرگذار است و همین ویژگی های رفتاری عامل بسیار مهم و تعیین کننده ای برای وقوع تصادف است چرا که براساس آمارها، جدا از آسیب های جانی و مالی که به خاطر رفتارهای پرخطر و تلافی جویانه برخی از رانندگان بر جامعه و شهروندان تحمیل می شود، هزاران نفر در سال به خاطر درگیری های ناشی از خشونت در رانندگی آسیب می بینند.
ارایه آموزش و آگاه سازی از دبستان در این زمینه بسیار تاثیر گذار است تا کودکان از ابتدا با فرهنگ درست رانندگی آشنا شوند که البته لازمه این امر آموزش مهارت های زندگی به فرزندان این مرز و بوم است تا این آموزش ها را در تمام ابعاد زندگیشان اعم از زندگی فردی و اجتماعی بکار گیرند به عنوان مثال فردی که از کودکی احترام به والدین، معلم، هم کلاسی، همسایه و سایر افراد جامعه را آموخته و یاد گرفته که به حقوق دیگران احترام بگذارد، در این شرایط غیر ممکن است که چنین فردی با چنین تربیتی در بزرگسالی رفتاری خلاف آنچه آموزش دیده از خود نشان دهد، این نوع تربیت، تربیتی ریشه ای و سازنده است که در آینده نه تنها در زندگی کاری افراد تاثیرگذار خواهد بود بلکه در فرهنگ رانندگی آن ها نیز نمود عینی خواهد داشت.
خانواده در تربیت فرزندان تاثیرگذار هستند، متولیان فرهنگی، همه و همه در ارایه آموزش به فرزندان نقش بسزایی دارند تا فرزندان ما در آینده به زنان و مردان قانونمداری تبدیل شوند، افرادی که رعایت حقوق شهروندی در اولویت زندگی آن ها قرار گیرد و بدانند که این مهم در زندگی فردی خودشان نیز تاثیرگذار است، باید این اندیشه که حقوق دیگری، حقوق «من» است، حق دیگری، حق «من» است، در آنها نهادینه شود که در سایه این نوع تربیت درست و سازنده، دیگر شاهد ناهنجاری، کژخلقی و بدرفتاری در تمام ابعاد زندگی اجتماعی خود نخواهیم بود و کمتر حوادث تلخی در دفتر خاطراتمان ثبت خواهد شد.
- 17
- 5