افزايش خودکشي در بين دانشجويان در چند سال گذشته زنگ خطر را براي سرمايههاي علمي جامعه به صدا درآورده است. ازاينرو، ضروري است آسيبشناسي اين مسئله بر پايه محرکهاي فردي و اجتماعي مورد بررسي قرار گيرد.
پاياندادن به زندگي به وسيله فرد امري تلخ و ناگوار تلقي ميشود اما زماني نگراني دراينزمينه بيشتر خواهد شد که در چند سال گذشته خودکشي در بين دانشجويان که از آنان بهعنوان سرمايه علمي جامعه ياد ميشود، افزايش يافته است؛ قشري که پس از يک سال ماندن در پشت سد کنکور با هزاران اميد راهي دانشگاه شده اما در ادامه روند تحصيلي خود دچار مشکلاتي خواهند شد که در نهايت با تصميمي دشوار مرگ و پايان زندگي را به صورت داوطلبانه انتخاب خواهد کرد.
دوگانگي ارزشي و خودکشي دانشجويان
به گزارش ايرنا، براي بررسي واقعيت خودکشي نخست بايد موقعيتي که فرد در آن قرار گرفته به صورت دقيق مورد بررسي قرار گيرد؛ موقعيتي که ممکن است سرآغاز يک دوگانگي فکري، فرهنگي و مذهبي براي فرد باشد. در اين موقعيت بسياري از مؤلفههاي نهادينهشده در ذهن يک فرد در برخورد با محيط جديد دچار تعارض شده و قدرت تصميمگيري در زمينه درست يا نادرستبودن پيشزمينههاي فکري و عقيدتي از وي گرفته خواهد شد.
به عبارت ديگر، در اين شرايط فرد درگير مسائلي ميشود که به نوعي وي را در تعارض قرار ميدهد و نسبت به ارزشهاي نهادينهشده تشکيک خواهد کرد.
انديشمندان حوزه روانشناسي اجتماعي مدعي هستند که اين شيوه از دوگانگي ارزش زماني بروز خواهد کرد که چند شکل از فرهنگ و تفکر بر محيط زندگي فرد حاکم شود و فرد براي رسيدن به هدف بايد يکي از آنان را قبول کند.
حال اگر قدرت ارزشي که نقضکننده پيشفرضهاي فکر فرد است بر آموختههاي نهادينهشده در وجود وي غلبه يابد، شخص دچار يک شکست عقيدتي خواهد شد و در نتيجه ناسازگاري با فکر جديد، راهکارهاي مختلفي را براي پاياندادن به چنين دوگانگيای انتخاب خواهد کرد.
يکي از اين راهکارها خودکشي و مرگ اختياري است. در اين شرايط فرد به خاطر مشکلات رواني ناشي از تفکر غالب و براي رهايي از چنين مشکلاتي، دست به خودکشي ميزند.
شخصيت فرد و بروز خودکشي
يکي از مؤلفههايي که برخي از انديشمندان از آن بهعنوان محرکي براي خودکشي ياد ميکنند مسئله شخصيت فرد است. براي تبيين خودکشي دراينزمينه نظريه شخصيت آلفرد آدلر، انديشمند اتريشي ميتواند راهگشا باشد.
آدلر معتقد است فرد اگر نتواند تخيلات و انتظارات خود را در جامعه با واقعيتهاي موجود تطابق دهد دچار بيماري «روان نژندي» خواهد شد و همواره در خيالپردازيهاي خود غوطهور است. وي در بخش دیگر از تبيين شخصيت افراد مؤلفه «علاقه اجتماعي» را مطرح ميکند. در نظريه وي، علاقه اجتماعي راهکاري است که فرد براي جبران همه ضعفهاي طبيعي خود در دستور کار قرار ميدهد.
با کنار هم قراردادن پيشفرضهاي نظريه شخصيتي آدلر به اين نتيجه خواهيم رسيد که مشکلات نظام آموزشي و همچنين ناکامي فرد در دستيابي به پايگاه اجتماعي بالاتر و شکستهاي عاطفي در محيطهاي دانشگاهي ميتواند به شدت روي شخصيت يک دانشجو تأثير گذاشته و در نهايت وي را مجبور به خودزني يا خودکشي کند.
واکاوي بعد اجتماعي خودکشي
با وجودي که براي تبيين خودکشي نظريات فراواني در زمينه ساختار طبقاتي و محروميتها وجود دارد اما انديشمندان اجتماعي مدعي هستند خودکشي در بعد اجتماعي آن زماني عملي خواهد شد که جامعه دچار ناهنجاري «آنومي» باشد.
شرايط آنومي از نظر اميل دورکيم، جامعهشناس فرانسوي زماني شکل ميگيرد که بحرانهاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي گسترش پيدا کرده و فرد در هياهوي اين بحرانها ناتوان از درک درست زندگي باشد.
هر چند که در شرايط کنوني در برخي از بخشهاي جامعه بحران مانند آنچه دورکيم از آن بهعنوان آنومي ياد ميکند، وجود ندارد اما قرارگرفتن جامعه در شرايط گذار خود به خود بحرانزا بوده و فرد را در شرايط تعارض فکري و فرهنگي قرار ميدهد.
در اين شرايط است که بحران ناشي از دوران گذار افزون بر سطح کلان، در سطح ميانه و خرد نيز بر رفتار فرد تأثير خواهد گذاشت. بنابر تعريف دورکيم از خودکشي ميتوان گفت گسترش شعاع عمل آنومي اجتماعي ناشي از دوران گذار به درون خانواده و محيطهاي فردي نيز راه يافته است.
گروه پژوهش و تحليل خبري ايرنا در گفتوگو با سيدهادي معتمدي، روانپزشک؛ امانالله قراييمقدم و سعيد معيدفر، جامعهشناس به بررسي مسئله خودکشي در ميان دانشجويان پرداخته است.
بنابر ادعاي سيدهادي معتمدي، روانپزشک و عضو هيأتعلمي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي تهران، يکي از دلايلي که موجب فراواني خودکشي در بين جوانان بهويژه قشر دانشجو ميشود مسئله بحرانهايي است که فرد در دوران جواني با آنها مواجه ميشود.
او به پژوهشگر ايرنا گفت: اجراي غلط برخي از سياستها بهويژه سياستهاي جمعيتي در دهههاي پيشين و اجراي آن بدون توجه به نيازهاي جوانان يکي از مهمترين دلايل بحرانيشدن دوره جواني است.
به نظر معتمدي، نتيجه چنين برنامههايي موجب ميشود جوانان با مشکلهاي فراواني مانند بيکاري، اعتياد، بحران هويت، تفکر منفيبافي و پوچگرايي در جامعه دست به گريبان باشند.
افزايش خودکشي دانشجويان؛ فرد يا جامعه؟
بررسي نقش تأثيرگذار فرد يا جامعه در افزايش خودکشي سبب شکلگيري مجادله «فرويد- دورکيمي» در بين انديشمندان شده است.
نظريههاي دوگانگي ارزشي و نظريه شخصيت بيشتر زمينههاي فردي خودکشي را مورد بررسي قرار دادند اما در بعد اجتماعي برخي از انديشمندان خودکشي را زاييده جامعه و مشکلهاي آن ميدانند.
امانالله قراييمقدم، جامعهشناس در گفتوگو با گروه پژوهش و تحليل خبري ايرنا گفت: خودکشي دانشجويان در شرايط کنوني ميتواند نتيجه اهداف تعيينشده و راههاي دستيابي به اين اهداف باشد که در نظريه رابرت مرتون آمريکايي مورد واکاوي قرار گرفته است. از آنجا که جوانان نميتوانند به اهداف اصلي و از پيش تعيينشده خود برسند، نااميدي بر آنان حاکم شده و در نهايت دست به خودکشي ميزنند.
وي با تأکيد بر نسبيبودن تأثير عوامل رواني در اقدام دانشجويان به خودکشي گفت: روان جدا از تغييرات جامعه نيست و فرد مستقيم يا غيرمستقیم از تحولات و تغييرات جامعه تأثير ميپذيرد؛ لذا در زمان بحرانهاي مختلف اجتماعي، نرخ خودکشي در جامعه افزايش مييابد.
قراييمقدم در ادامه با اشاره به اينکه براي تبيين خودکشي نميتوان تکبعدي مسئله را بررسي کرد، يادآوري کرد: خودکشي يک پديده چندوجهي است، هر چند نميتوان نقش افراد را در تصميمگيري براي خودکشي انکار کرد ولي محيط اجتماعي ميتواند بيشترين تأثير فراواني خودکشي را داشته باشد.
اين جامعهشناس درباره رويآوردن دانشجويان به خودکشي گفت: در بحث کلي عوامل مؤثر بر خودکشي دانشجويان، نخست لازم است آنومي اجتماعي و در ادامه بحث تنوعخواهي اين قشر را مورد بررسي قرار دهيم.
قراييمقدم با بيان اينکه آنومي اجتماعي در شرايط کنوني، ثمره گذار جامعه از سنت به مدرنيته است، گفت: در کنار بحرانهاي دوران گذار جامعه، نبايد از نقش تنوعخواهي افراد نيز چشمپوشي کنيم زيرا سبک زندگي جديد در دوران گذار و همنشيني قشرهاي مختلف در دانشگاه موجب شده تا فرد انتظارات خود را با داشتههاي قشر بالاي جامعه مقايسه کند.
اين تنوعخواهي قشر دانشجو در شرايط کنوني شامل آرزوي داشتن خانه، ماشين، شغل مناسب و زندگي راحت است که در صورت ناتواني در رسيدن به آنها فرد دچار سرخوردگي ميشد.
او گفت: هرچند دلايل ذکرشده تنها بخش کوچکي از محرکهايي بوده که دانشجويان را به سمت خودکشي سوق ميدهد اما واکاوي ديگر دلايل خودکشي بيانگر آن است که نبايد از شيوه زندگي و رفتار فرد در دانشگاه غافل ماند.
زندگي خوابگاهي، شکستهاي عشقي، اغفالشدن، مشکلات معيشتي، دوري از خانواده، ناسازگاري فرهنگي، فشار درس، ناتواني در پاياندادن به تحصيل و مجموعه گستردهاي از عوامل اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي موجب شده تا روند خودکشي دانشجويان در کشور رو به افزايش باشد.
حس بدبيني نسبت به محيطهاي دانشگاهي
آمار نگرانکننده خودکشي در ميان قشر دانشجو آسيبهاي فراواني به همراه دارد؛ خودکشي نهتنها براي فردي که اقدام به اين عمل ميکند زيانبار است، بلکه موجب شکلگيري آسيبهايي در بُعد کلان جامعه ميشود.
سعيد معيدفر، جامعهشناس دراينزمينه با اشاره به تبعات خودکشي دانشجويان در سطح کلان به گروه پژوهش و تحليل خبري ايرنا گفت: خودکشي در نگاه اول مسئلهاي در سطح خرد تلقي ميشود. زماني که اين مسئله در بين قشر دانشجو بهعنوان بخشي از سرمايههاي علمي جامعه گسترش پيدا کند، جامعه در سطح کلان و ميانه آسيبهاي فراواني خواهد ديد. يکي از اين آسيبها کاهش مهرههاي مديريتي براي آينده کشور است.
او گفت: از دانشگاه بهعنوان مرکزي براي تربيت نخبگان ياد ميشود اما زماني که شرايط فردي، اجتماعي و محيطي سبب ايجاد حس سرخوردگي در بين دانشجويان شود، محيط دانشگاه نميتواند کارکرد خود را به درستي انجام دهد.
سرخوردگي دانشجويان از محيطهاي آموزشي و پارهاي مشکلات فردي و اجتماعي موجب ميشود تا اقدام به خودکشي و خودکشي در بين دانشجويان افزايش پيدا کند.
اين کارشناس مسائل اجتماعي گفت: آسيب ديگر خودکشي دانشجويان ايجاد حس بياعتمادي نسبت به محيط آموزش عالي است که در بين خانوادهها بيش از ديگر نهادها رواج پيدا ميکند.
او در تبيين چرايي اين موضوع گفت: اگر فراواني خودکشي در دانشگاه بيش از شرايط کنوني باشد به يقين يک حس بياعتمادي نسبت به محيط دانشگاهي در بين جوانان و خانوادههاي آنان شکل خواهد گرفت.
معيدفر مدعي است: با شکلگيري حس بدبيني نسبت به مراکز علمي، استرس و ترس از آسيبهاي اجتماعي موجود در اين مراکز ممکن است در نهايت خانوادهها را مجبور کند تا از ورود فرزندان به دانشگاه جلوگيري کنند که نتيجه آن خاليشدن دانشگاه از نخبگان است.
براساس آنچه گفته شد معضل خودکشي در محيطهاي دانشگاهي در شرايط کنوني، بحران اجتماعي تلقي نميشود اما شرايط دوران گذار و مشکلات اقتصادي و اجتماعي پيش روي نسل جوان، موجب شده تا بسياري از کارشناسان نسبت به گسترش اين مسئله ابراز نگراني کنند. خودکشي دانشجويان از آن جهت بايد مورد توجه قرار گيرد که از اين قشر بهعنوان سرمايه علمي و نيروي کاري ياد ميشود و نقش مهمي در توسعه همهجانبه دارند.
- 13
- 5