«ثبت ۲۱ طلاق در هر ساعت» این آخرین آمار طلاق است که در تازهترین اظهارات مسئولان سازمان بهزیستی کشور اعلام شده است. آماری که نشان میدهد جدایی روزانه ۴۳۹ زوج در کشور یعنی افزایش آسیبها برای برخی از زنان مطلقه.
۱۷۴هزار واقعه طلاق در سال ۹۵ به ثبت رسیده که نسبت به سال ۹۴ بیانگر افزایش ۶درصدی است. در این میان، طول مدت زندگی مشترک این زوجها یکی از مولفههای مهم در آسیبشناسی این اتفاق است.
به گفته رئیس سازمان بهزیستی کشور، ۴۷درصد از جداییها در پنج سال اول ازدواج رخ داده است اما میانگین طول زندگی مشترک در زوجینی که با طلاق مواجه شدهاند در ایران ۸.۳ سال است. آمار دیگری هم نشان میدهد دوام زندگی ۶۰درصد طلاقهای ثبت شده، کمتر از پنج سال بوده که از این مقدار ۱۳درصد آن طول زندگی مشترکشان به یک سال هم نکشیده است.
اما نکته عجیبی که در آمارهای ارائه شده از سوی مسئولان وجود دارد تعداد بالای طلاق در سنین بالاست به طوری که ۳۰درصد از ازدواجهایی که ۳۰سال از زندگی مشترکشان گذشته است با طلاق مواجه شدهاند. البته علت این بالا بودن را میتوان در جمعیت زیاد این گروه به نسبت گروههای دیگر مشاهده کرد.
از سوی دیگر، طبق گزارش قوه قضائیه، بهزیستی، شورای فرهنگی اجتماعی زنان، ثبتاحوال و معاونت امور زنان از مهمترین دلایلی که یک زوج تصمیم به ترک زندگی میگیرند میتوان به عدم مهارت زندگی زناشویی و فقر در سواد همسرداری، نداشتن تفاهم، نارضایتیهای جنسی، عدم مسئولیتپذیری زوج و زوجه، خیانت و دخالت اشاره کرد.
اما نکات قابلتوجهی هم در آمارهای منتشر شده از طلاقهای سال ۹۴ وجود دارد. در این سال، ۱۹هزار و ۴۴۴نفر از دختران و یکهزار و ۲۱۸نفر از پسرانی که طلاق گرفتهاند، زیر ۲۰سال سن داشتهاند. بیشترین طلاق در سال ۹۵ نیز مربوط به گروهی بوده که در آن دختران بین ۲۵ تا ۲۹سال و پسران بین ۳۰ تا ۳۴سال بودهاند، این در حالی است که از سال ۸۳ تا ۹۳ یعنی به مدت یک دهه بیشترین طلاق در گروه سنی ۲۰ تا ۲۴سال سن برای دختران و ۲۵ تا ۲۹سال برای پسران بوده است که با رسیدن به سال ۹۴، هر دو جنس یک پله بالا آمدهاند که دلیل این اتفاق تغییرات هرم سنی جمعیت در کشور است.
اما مقابل طلاق، ازدواج قرار دارد؛ به عبارت دیگر برای ارزیابی وضعیت خانواده در یک جامعه باید این دو را با یکدیگر سنجید. آمارهای ثبت شده حاکی از آن است که این نسبت از سال ۹۰ تا ۹۴ نشان میدهد که در مقابل هر ۱۰۰ ازدواج، ۲۳.۹ طلاق به ثبت رسیده و البته روند آن در این چهار سال افزایشی بوده است.
۶۰درصد دادخواستها به درخواست زنان است
نکته بعدی، چالشهای زندگی بعد از طلاق است که با عنوان بحران شناخته میشود. بحرانی که در جامعه ایران برای زنان با آسیبهای فراوان همراه است. در واقع، سرنوشت زنان درگیر مشکلاتی از افسردگی تا فشار اقتصادی میشود. در این میان، ترس از آینده و بروز مشکلات روحی، جسمی و اقتصادی از مهمترین دغدغههای این زنان به شمار میآید که در صورت داشتن فرزند باید مشکلات آنان را چند برابر در نظر گرفت. به عبارت دیگر، تبعات وقوع یک طلاق از ۲نفر فراتر رفته و چرخهای از آسیبهایی خواهد بود که دامنگیر اعضای یک خانواده و در نهایت جامعه میشود.
اما نکته قابل تامل آمار دیگری است که مسئولان قوه قضاییه اعلام کردهاند؛ ۶۰درصد دادخواستهای طلاق به درخواست زنان و طلاق توافقی در جایگاه بعد از آن است. این آمار نشان میدهد دیگر برای زنان جامعه ایران «سوختن و ساختن به هر قیمتی» معنا ندارد و حتی با وجود فرزند ، در صورت نداشتن احساس خوب از زندگی مشترک خود تصمیم به رفتن به دادگاه و درخواست جدایی میگیرند. به عبارت دیگر، با بالا رفتن تحصیلات زنان، اشتغال و درآمدزایی مانعی برای آنان وجود ندارد که البته این موارد درباره همه زنان مطلقه صادق نیست و برخی از آنان پس از طلاق به دلیل مشکلات فرهنگی با چالشهای فراوانی روبرو میشوند.
آسیبهای زندگی مجردی
از سوی دیگر، در همه سالهای گذشته فضای مجازی به عنوان پای ثابت افزایش طلاق در ایران بوده است، به طوری که این موضوع در کنار اعتیاد و بیکاری به عنوان عامل وقوع طلاق مطرح میشود. تغییر سبک زندگی و تمایل افراد به تنهایی به واسطه دسترسی به انواع امکانات، ماهواره و شبکههای اجتماعی از مسایلی است که بارها مسئولان و کارشناسان درباره آن هشدار دادهاند.
همین چند ماه پیش بود که حبیبالله مسعودیفرید، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور اعلام کرد: نرخ طلاق در کشور رو به افزایش است، اما در ۲سال اخیر با فعالیتهایی که انجام شده، شیب افزایش طلاق کاهش یافته است، اما انگار واقعیتهای آماری حکایت از آن دارد که کاهش شیبی در کار نیست و طلاق همچنان با سرعت در حال رشد است. در این میان با افزایش آمار طلاق و کاهش ازدواج با پدیده تازهای مواجه هستیم؛ افزایش زندگی مجردی و خانوادههای تک نفرهای که عدهای از این افراد به دلیل طلاق به چنین زندگی روی آوردهاند. موضوعی که روحالله باباییصالح، عضو هیئت رئیسه کمیسیون اجتماعی مجلس هم به آن اشاره میکند و میگوید: خانههای مجردی درحالی بیشتر و بیشتر میشود که این رویه بسیار آسیبزا و حادثهساز بوده است.
جای خالی آموزش
همه این اظهارات درحالی است که مهارتآموزی به تکتک افراد خلا بزرگی است که جامعه ایران از آن رنج میبرد درحالی که باید در نظام آموزشی برنامههایی گنجانده شود که افراد از همان دوران نوجوانی با نحوه برخورد با همسر و چگونگی زندگی مشترک آشنا شوند تا در جوانی با نگاهی روشن و صحیح به انتخاب همسر و شروع یک زندگی بپردازند اما جای این آموزشها هم در مدرسه و هم در دانشگاه سالهاست که خالی بوده و نتیجه این کمتوجهی مسئولان منجر شده در این سالها قطار طلاق با سرعت به حرکت خود ادامه دهد و از سوی دیگر روند ازدواج کند و کندتر شود.
حالا هم انطور که رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور گفته است: در ۶ماهه اول امسال ازدواجهای ثبت شده ٣۵١هزار و ٣٨٣ مورد بوده که در مقایسه با سال قبل سه درصد کاهش را نشان میهد. به گفته احمد تویسرکانی، در این مدت ٨٧هزار و ٣٨٠مورد طلاق به ثبت رسیده که ۶درصد رشد داشته است. با این توضیح که طول زندگیهای مشترک همچنان کوتاه است چراکه بیشترین طلاقها در سه سال اول زندگی مشترک رخ داده است. در این میان، بیشترین دلایل جدایی زوجین براساس اظهار خودشان عدم تفاهم، اعتیاد به موادمخدر و مشروبات الکی و ترک زندگی بوده است.
با این توضیحات بهنظر میرسد معضل جوانان مطلقه را باید به معضل جوانان ازدواج نکرده و در حال عبور از سن ازدواج اضافه کرد و این یعنی زنگ خطری که همچنان از چشم مسئولان مغفول مانده است.
سوسن نوری
- 25
- 6
لطفاله
۱۳۹۷/۹/۲۶ - ۵:۲۵
Permalink