اما اگر فكر ميكنيد مشخص شدن عدم ربط جملات منتسب شده به دكتر شريعتي و حسين پناهي در فضاي مجازي باعث شده درباره ديگران احتياط شود، سخت در اشتباهيد. چون دستكم در تلگرام تا دلتان بخواهد از اين جملههاي قصار پيدا ميشود.
اگر عاقلانه نگاه كنيم بايد به هر نقل قولي شك كنيم و فرض را بر غلط بودن بگذاريم.
مثلا اين داستاني كه درباره درخواست پزشكان از آنگلا مركل، صدراعظم آلمان براي افزايش حقوق و پاسخ او دست به دست ميشود، به نظر خيلي فانتزي ميآيد. در اين روايت خانم مركل ميگويد چطور انتظار داريد حقوق شما از معلماني كه شما را پرورش دادهاند بيشتر باشد.
پرواضح است كه معلمي، شغلي است قابل احترام و شايسته ارج فراوان، اما با وجود اينكه اين جملات حتي به كانالهاي تلگرامي بعضي چهرههاي شناخته شده سياسي و اقتصادي و فرهنگي هم كشيده شده، اما هيچكجا منبعي برايش ذكر نمی شود.
در بعضي موارد اولين جاعل آنقدر بديهيات را ناديده ميگيرد كه آدم ميماند چطور كساني كه اين جملات را دست به دست ميكنند لحظهاي به اين اشكالات واضح فكر نميكنند. مثلا از قول گاندي مينويسند در جايي كه فلان چيز به راحتي عوض ميشود، عوضيها فلان ميشوند! يعني آقاي گاندي عليه الرحمه هنگام گفتن اين جمله در زبان اصلي حواسش بوده كه در ترجمه فارسي اين بازي زباني بين كلمات عوض و عوضي اتفاق ميافتد؟
تلگرام فضايي است كه آدمها آگاهانه در آن تمام قواعد عقل و منطق را كنار ميگذارند تا حرفهايي را كه دلشان ميخواهد از آدمهايي كه دلشان ميخواهد، بشنوند. وگرنه به سختي ميتوان پذيرفت كه ۹۰ درصد افرادي كه چنين جملاتي در تلگرام به آنها منتسب ميشود، روحشان هم خبر داشته باشد!
- 15
- 6