پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳
۰۷:۲۳ - ۲۴ بهمن ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۱۰۶۰۹۹
رفاه و آسیب های اجتماعی

روشی جدید برای کمک به مردم فقیر کنیا اجرا می شود

پول آزاد

کنیا,اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,آسیب های اجتماعی

وقتی ریش‌سفید روستا در شهریور ماه به سراغش آمد تا او را به جلسه‌ای دعوت کند که قرار بود زیر درختان آکاسیا تشکیل شود، نورا اودهیامبو، کمی تردید داشت. قرار بود یک سازمان بشردوستانه که اسمش «کمک مستقیم» بود خود را به مردم روستا معرفی کند. نورا چندان به این جلسه خوشبین نبود؛ باز هم یک سازمان بشردوستانه دیگر و در ادامه هیچ! از راه رسیدن کارکنان سازمان بشردوستانه چندان برای نورا تازگی نداشت و خروج آنها از روستا نیز مسأله‌ای معمول بود. روستای نورا در نزدیکی شهر بوندو واقع شده است. شهری که در شرق سواحل دریاچه ویکتوریا قرار دارد و یکی از فقیرنشین‌ترین مناطق کنیاست. نزدیک به نیمی از ساکنان این منطقه مجبورند با درآمد کمتر از ٢ یورو در روز زندگی خود را بگذرانند. در بیشتر روستاها، نه برق هست و نه آب و تنها مشاغلی که در دسترس است ماهیگیری، گله‌داری و کارگری است، حتی این مشاغل هم چندان در دسترس نیستند.

 

ده‌ها‌ سال است که سازمان‌های بشردوستانه خصوصی از سراسر جهان تلاش کرده‌اند این منطقه را توسعه ببخشند. آلمانی‌ها در این منطقه چاه حفر کردند، آمریکایی‌ها در روستاهای دورافتاده مدرسه ساختند. انگلیسی‌ها غذا، پتو و دارو برای کلینیک‌ها آوردند. نورا دوست ندارد نمک‌نشناس باشد، اما به اعتقاد او این کمک‌ها خیلی هم وضع مردم این منطقه را تغییر نداده است. طوفان سقف مدارس را از جا کند. داروهایی که به کلینیک‌ها داده شد، قدرت درمان نداشتند و تنها می‌توانستند بیماری را کنترل کنند.

 

زندگی مردم شهر بندو ممکن است بهتر شده باشد، اما مردم فقیر بهبود چندانی نداشتند. سوال این است که آیا کمک‌ها می‌تواند تاثیرگذار باشد؟ سازمان GiveDirectly که به روستای نورا آمده، معتقد است پاسخ به این سوال را با خودش آورده است. نورا باوجود همه تردیدهایش به همراه هم‌روستایی‌هایش به زیر سایه‌های درختان آکاسیا رفت تا به حرف‌های کارکنان این سازمان جدید گوش دهد و ظاهرا این جلسه نقطه آغازی برای تغییر مسیر زندگی نورا بود. نورا به یاد می‌آورد که وقتی آنها پروژه را برای مردم روستا تشریح کردند تنها چیزی که به ذهن او رسید این بود که آیا آنها حقیقت را می‌گویند؟ سازمان GiveDirectly  قصد داشت پول را مستقیما به ٣٠٠ ساکن روستای نورا بدهد. قرار بر این شد این سازمان هر ماه مبلغ ٢٢دلار به مردم روستا داده و این کار را به مدت ١٢‌سال ادامه دهد. فرستادگان سازمان اعلام کردند که این پروژه به صورت آزمایشی در روستای نورا آغاز می‌شود. ایده این سازمان این است که برای مردم روستا یک منبع درآمدی بدون قید و شرط و به صورت ثابت ایجاد کند. نورا همچنان مردد است که این ادعا را باور کند یا نه. «کمک مستقیم» می‌گوید پروژه آنها بزرگترین پروژه آزمایشی جهت ایجاد درآمد ثابت برای نیازمندان است و آنها توانسته‌اند با این ایده توجه بسیاری از کشورهای صنعتی غربی را به خود جلب کنند. این پروژه به صورت آزمایشی در کشورهایی نظیر فنلاند، آلمان و کانادا انجام شده است. در این کشورها به چند خانواده در مدت زمان مشخصی پول داده شد، بدون این‌که از آنها خواسته شود در عوض کاری انجام دهند.

 

اما در این کشورهای صنعتی مسأله این پروژه تا حدودی متفاوت است. سوال این است که در یک جامعه ثروتمند، آیا نیاز است که همه را مجبور کنیم تا شاغل باشند. چطور ممکن است مردم درآمد داشته باشند، درحالی‌که ربات‌ها و هوش مصنوعی به‌زودی جای نیروی انسانی را می‌گیرند. آیا یک درآمد ثابت می‌تواند جایگزین شبکه امنیت اجتماعی شود؟

 

تنها تعداد کمی از این سوالات مورد بحث قرار گرفته است. برای مثال در سوییس، مردم در رفراندوم پرداخت یارانه شرکت و با پاسخ منفی به دولت اعلام کردند یارانه نقدی نمی‌خواهند. سوال این است که برخورداری از یک درآمد ثابت چه تأثیری بر رفتار مردم می‌گذارد؟ آیا آنها را آزادتر می‌کند و به آنها آرامش می‌بخشد یا این‌که آنها را وابسته‌تر می‌کند؟ آیا انگیزه آنها را از بین نمی‌برد و آنها را تنبل نمی‌کند؟

 

«کمک مستقیم» بر روی نکته دیگری تمرکز کرده است؛ چطور ممکن است با فقر مطلق مقابله کرد؟ ایده این سازمان این است که کمک‌های کلاسیک سازمان‌های بشردوستانه نتوانسته اوضاع را بهبود ببخشد. ممکن است بخشیدن مستقیم پول به مردم اندکی از مشکلات‌شان را حل کند. ٦هفته بعد از آن جلسه زیر درختان آکاسیا، کار آغاز شد.

حالا بیش از دو ‌سال از آغاز پروژه می‌گذرد، نورا و دیگر روستاییان اول هر ماه پیامکی را روی تلفن‌های‌شان دریافت می‌کنند که به آنها می‌گوید مبلغ ٢٢ دلار انتقال یافته است و آنها می‌توانند در نخستین فرصت این پول را دریافت کنند. به نظر می‌رسد اهداف این پروژه تاکنون درحال محقق شدن است. برای مثال، نورا دیگر مجبور نیست برای تمیز کردن حیاط دیگران پول دریافت کند، در عوض او برای خودش خیاطی می‌کند. اریکف شوهر نورا با این پول یک طویله ساخته و سه گوسفند خریده است. اریک می‌گوید که توانسته با این پول دو تور دیگر بخرد و با این تورها ماهیگیری کند. در نتیجه ماهی بیشتری صید می‌کند.

 

اما آن چیزی که نورا را بیشتر از همه خوشحال کرده، استقلالی است که با دریافت این پول به دست آورده است. نورا می‌گوید حالا بیش از هر زمان دیگری آزاد است آن‌طور که دلش می‌خواهد پولش را خرج کند. هیچ‌کسی به او نمی‌گوید که چه باید بخرد و چه نباید بخرد یا این‌که چقدر باید پول پس‌انداز کند. سال‌ها بود که سازمان بشردوستانه با انبوهی کتاب و سیمان و کیسه‌های برنج به روستای آنها می‌آمد. این کمک‌ها بیشتر شبیه به صدقه بود. هیچ وقت مردم روستا این فرصت را نداشتند که بگویند به چه چیزی بیشتر نیاز دارد. تنها این سازمان‌های بشردوستانه بودند که برای مردم روستا تصمیم می‌گرفتند.

 

برخی کشورها نظیر آلمان، در دهه ٨٠ میلادی ایده پرداخت مستقیم پول را در موزامبیک امتحان کرده بودند. اما از سال٢٠١٦ و بعد از نشست بشردوستانه جهانی وقتی که بان‌کی‌مون، دبیرکل سازمان ملل متحد از پرداخت مستقیم پول به‌عنوان یک روش ترجیحی و نتیجه‌بخش سخن گفت، توجه جهانی بیشتر به این ایده جلب شد. GiveDirectly از‌ سال ٢٠١١ به همین روش ادامه می‌دهد و به عنوان یک سازمان بشردوستانه پیشرو در اجرای این روش مشهور است. این سازمان معتقد است دریافت‌کنندگان پول بهتر می‌دانند این پول را چطور به نفع خودشان خرج کنند.

برای تعیین این‌که چه مقدار پول باید به مردم روستای نورا داده شود، GiveDirectly به آمارهای منتشر شده توسط بانک جهانی و دولت کنیا مراجعه کرد.

 

در این آمارها آمده است که هر شهروند بالغ کنیایی برای گذران زندگی در ماه به ٢٢ دلار نیاز دارد. نورا و اریک می‌دانند که این مبلغ پول تنها برای برطرف کردن نیازهای اصلی‌شان پرداخت می‌شود، اما نگاه نورا این است که این پول نوعی ضمانت و پشتیبان است. به اعتقاد او این پول به آنها اجازه می‌دهد به دنبال کاری که دوست دارند بروند، بدون این‌که نگران باشند آیا درآمد مورد نظرشان را خواهند داشت یا نه.

 

مطالعات علمی درباره اجرای این روش کمک در کنیا و دیگر کشورها نشان می‌دهد دریافت‌کنندگان پول به ندرت از این مبلغ برای خرید موادمخدر، الکل یا سیگار استفاده می‌کنند، در عوض آنها این پول را بسیار قاعده‌مند خرج می‌کنند. آنها برای این پول برنامه‌ریزی می‌کنند و براساس برنامه‌ای از پیش تعیین شده جلو می‌روند و خرج می‌کنند. البته هنوز معلوم نیست که آیا اکثریت دریافت‌کنندگان این پول مثل نورا و شوهرش خرج می‌کنند یا نه. GiveDirectly تلاش کرده است از جلب توجه بیش از اندازه درخصوص این روش کمک خودداری کند. هر روزنامه‌نگاری که بخواهد در این خصوص تحقیق کند، باید به همراه خود یکی از کارکنان سازمان را نیز ببرد و آن کارمند سازمان است که تعیین می‌کند روزنامه‌نگار باید با چه کسی مصاحبه کند. برخی معتقدند سازمان GiveDirectly  تنها جنبه‌های مثبت اجرای این طرح را منتشر می‌کند و همین کار تشخیص‌دادن این حقیقت را که آیا باقی روستاییان نیز مثل نورا و اریک عمل می‌کنند یا خیر را دشوار کرده است.

 

کسانی که سازمان GiveDirectly را تاسیس کرده‌اند، نخبگانی از دانشگاه‌های ام‌ای‌تی و ‌هاروارد آمریکا هستند. هشت‌سال پیش، آنها قصد داشتند ایده‌هایی را که در تزهای خود مطرح کرده بودند، در دنیای واقعی آزمایش کنند. آیا پرداخت مستقیم پول، رنج مردم نیازمند را کاهش خواهد داد؟ نتایج اولیه از برخی نواحی در کنیا مثبت بود. در نتیجه آنها یک سازمان بشردوستانه تاسیس و شروع به جذب خیرین کردند. آنها حتی موفق شدند برخی از فعالان بزرگ سیلیکون نظیر گوگل، فیس‌بوک و ‌ای‌بی را نیز متقاعد کنند به سازمان‌شان کمک کنند. این سازمان امیدوار است با کمک‌هایی که دریافت می‌کند بتواند به هدف دیگری که سازمان بشردوستانه طی سالیان گذشته به آن دست نیافته، دست یابد و فقر مطلق را برای همیشه ریشه‌کن کند. منتقدان سازمان‌های بشردوستانه نیز امید زیادی به سازمان‌هایی نظیر GiveDirectly دارند و امیدوارند این سازمان‌ها بتوانند تغییری اساسی ایجاد کنند.

 

اقتصاددانان آفریقایی نظیر دامبیسا مویو از زامبیا و جیمز شیکواتی از کنیا از منتقدان سازمان‌های بشردوستانه‌ای هستند که عملکرد کلاسیک و سنتی دارند. آنها معتقدند کشورهای آفریقایی بیش از اندازه توسعه نیافته هستند و کمک‌های سنتی دردی را دوا نمی‌کند. مویو که یکی از اقتصاددانان سابق گولدمن ساکس است، می‌گوید پرداخت پول به کشورهای آفریقایی موجب شده این کشورها انگیزه‌ای برای بهبود اقتصادی نداشته باشند. البته در میان کشورهای آفریقایی، کنیا اوضاعی به مراتب بهتری دارد. امید به زندگی در کنیا از ٥١‌سال به ٦٧‌سال رسیده است و بیش از ٨٥‌درصد از کودکان کنیایی سواد دارند. رشد اقتصادی کنیا نیز درحال حاضر ٥‌درصد است که عدد خیلی خوبی است.

 

GiveDirectly  معتقد است در‌ سال بیش از ١٥٠‌میلیارد دلار کمک‌های بشردوستانه توزیع می‌شود. این سازمان در وب‌سایتش نوشته است که تنها نیمی از این پول اگر به‌طور مستقیم و نقدی پرداخت شود، می‌تواند زندگی بیش از ٧٠٠‌میلیون نفر را که گرفتار فقر مطلق هستند، به کلی تغییر دهد.

 

علاوه بر این پرداخت مستقیم پول گرفتاری‌های کمتری دارد. آنها نیاز به انبار و شبکه توزیع ندارند و به لطف تکنولوژی‌های جدید برای پرداخت پول به صورت تلفنی، این سازمان می‌تواند به راحتی کار خود را انجام دهد. مدیر GiveDirectly می‌گوید هزینه عملیات ما به دلیل حذف هزینه‌های لجستیکی بسیار کاهش می‌یابد. از هر ١٠٠دلاری که به ما کمک می‌شود، ٩١دلار به‌طور مستقیم به دست دریافت‌کنندگان می‌رسد و پول خیلی کمی حیف‌ومیل می‌شود. سازمان در کنیا دفتری تاسیس کرده و مستقیما با دولت کنیا در ارتباط است. ١٤نفر در این دفتر کار می‌کنند، اما اکثر کارکنان بیشتر ساعات روز را در سفر از این روستا به آن روستا هستند تا سازمان را معرفی کنند. بعد از دو ماه کار در کنیا، سازمان توانست روستاهای جدیدی را به پروژه بیفزاید و حالا به بیش از ١٧نفر در ١٢٤روستا کمک نقدی مستقیم می‌کند. سازمان تخمین می‌زند که پروژه آنها در کنیا حدود ٣٠‌میلیون دلار پول نیاز داشته باشد و تاکنون توانسته است ٢٦‌میلیون دلار سرمایه را جذب کند.

 

سازمان کمک‌های بشردوستانه آمریکا نیز اخیرا به محققان اجازه داده تا روی تجربه GiveDirectly  مطالعه کنند و انتظار می‌رود نتایج این تحقیق طی یک‌سال‌ونیم آینده منتشر شود. هدف GiveDirectly این است که دولت‌های ثروتمند را به اجرای این پروژه متقاعد کند. ایده این سازمان این است که مردم را آن‌قدر توانا کند تا بتوانند خودشان به خودشان کمک کنند. مردم باید در شرایطی قرار بگیرند که خودشان بتوانند زندگی خود را بهبود ببخشند. رئیس سازمان  GiveDirectly  معتقد است فقر مردم را در حالت انفعال قرار می‌دهد و موجب می‌شود آنها شرایط خود را آن‌گونه که هست، بپذیرند و باور کنند سرنوشت‌شان به فقر گره خورده است و آنها را از فقر گریزی نیست. اما همین مردم از فکرکردن به تغییر باز نمی‌ایستند، ولی از آن‌جایی که امکاناتی ندارند، مدام سرشان را به دیوار می‌کوبند. اگر به همین مردم پول نقد بدهیم، آنها چشمان‌شان را باز می‌کنند و ناگهان امکان تغییر را مقابل چشم خود می‌بینند. باید به آنها فرصتی داده شود، آنها خودشان این فرصت را به واقعیت تبدیل می‌کنند. امروز اکثر کودکان در کنیا سواد دارند و بیشتر افراد بالغ حرفه‌های جدید را می‌شناسند. اما دانش بدون پول خیلی به کار مردم نمی‌آید، چراکه مردم این‌جا به ندرت پولی برای سرمایه‌گذاری دارند.

 

Givedirctly پروژه دیگری را در کنیا آغاز کرده است. این سازمان به گروه‌های از پیش تعیین شده ‌هزار دلار پرداخت می‌کند. آنها هم مختار هستند این پول را آن‌طور که می‌خواهند خرج کند. اما سازمان بر نحوه هزینه کردن نظارت دارد. اسم همه دریافت‌کنندگان توسط سازمان و روستاهای محل زندگی‌شان نیز به‌طور محرمانه ثبت و نگهداری می‌شود.

در یکی از این روستاها ٣٩٠نفر تحت پوشش پرداخت ‌هزار دلاری قرار گرفتند. یکی از آنها‌ هابیل هوما ٣٩ساله است که ازدواج کرده و سه پسر ٣ساله دارد.‌ هابیل هنوز روزهایی را به یاد دارد که فرزندی نداشت و با همسرش در یک اتاقک بدون برق و لوله‌کشی آب زندگی می‌کرد. تخت‌خواب‌شان یه تشک کاهی بود که بر روی زمین قرار گرفته بود و سه مرغ در فاصله ٣متری آن نگهداری می‌شد. این تمام چیزی بود که آنها داشتند.‌ هابیل کارگر روزمزد و حقوقش کمتر از یک یورو در روز بود. او همه پولی که درمی‌آورد صرف خرید غذا، صابون و آب می‌کرد. او بعد از دریافت پول از سازمان یک خانه دوخوابه خریده است و این نخستین سرمایه‌گذاری‌ هابیل بود. سه پرداخت در عرض دو ماه‌ هابیل و خانواده‌اش را به‌ناگاه در شرایط بسیار خوبی قرار داد.‌

 

هزار دلار ٦برابر درآمد سالانه‌ هابیل بود. خودش می‌گوید: «این پول مرا به حرکت واداشت. او چهار خوک پرواری خریده است که به‌زودی آنها را در بازار خواهد فروخت. یک زمین یک‌ونیم هکتاری برای ٣٠‌سال اجاره کرده و در آن درخت موز عمل می‌آورد. او در این زمین ٢‌هزارو٥٠٠درخت جوان اوکالیپتوس کاشته است که به‌زودی محصول می‌دهند. در کنار همه اینها یک مغازه خیلی کوچک نیز اجاره کرده است که همسرش در آن محصولات مزرعه را می‌فروشد. انتظار می‌رود طی سال‌های آینده زندگی ‌هابیل کاملا عوض شده و درآمد ماهانه ثابتی داشته باشد.

 

البته او خوش‌شانس بود که در لیست انتخاب‌های GiveDirectly قرار گرفت. سازمان برای انتخاب‌ هابیل از آمارها و اطلاعات دولتی استفاده کرد. آنها ٢٨ پارامتر برای انتخاب افراد دارند. پارامترهایی نظیر سطح سواد، شرایط خانه مسکونی، دارابودن توالت، رژیم تغذیه خانواده و غیره. با این اطلاعات، آنها سطح فقر هر خانواده‌ای را می‌سنجند و به آن نمره می‌دهند.

 

البته فعالیت‌های سازمان در همه جا با استقبال روبه‌رو نشده است، در برخی نقاط، اعتقادات دینی مانعی میان کمک‌ها و مردم نیازمند شد. برای مثال در روستای هما که در نزدیکی دریاچه ویکتوریا قرار دارد، وضع مردم بشدت بد است. مردم این روستا مسیحی اوانجلیکا هستند، از آن دسته مسیحیان متعصبی که روی خوشی به کارکنان سازمان نشان ندادند. آنها فکر می‌کنند کارکنان سازمان را شیطان فرستاده تا پول، روح‌شان را بخرد. کارکنان سازمان با کشیش و ریش‌سفید روستا صحبت کردند، اما‌ شانسی برای متقاعد کردن آنها نیافتند.

 

نتیجه

آیا روش سازمان GiveDirectly می‌تواند الگویی برای دیگر سازمان‌های بشردوستانه باشد؟ مسلما روش این سازمان مشکلاتی نظیر فساد و عدم‌بهره‌وری را ندارد، اما برخی از محققان هنوز درباره آثار بلندمدت این روش کمک تردید دارند. محققان همچنان درحال تحقیق در این مورد هستند که این پول با مردم و زندگی روستایی‌شان چه می‌کند. البته نتایج اولیه تحقیق‌ها امیدوار‌کننده بوده است. خیلی از دریافت‌کنندگان پول عملا از زندگی بهتری برخوردار شده‌اند، رژیم تغذیه آنها بهبود یافته و سطح رفاه آنها کاملا بالاتر رفته است و آنها موفق شده‌اند از این پول در برخی کسب‌وکارها سرمایه‌گذاری کنند. مدیران سازمان معتقدند این پول توانسته به زندگی دریافت‌کنندگان آرامش ببخشد. حالا والدین می‌توانند هزینه‌های مدرسه رفتن کودکا‌ن‌شان را بپردازند.

 

GiveDirectly در نظر دارد در فاز بعدی به جای پرداخت پول به افراد، پول را به روستا بپردازد. اما سوال این است که اگر جمعیتی مطمئن باشند در بلندمدت نیازهای‌شان برآورده خواهد شد، چه مسیری را طی خواهند کرد؟ در هر صورت نمونه‌هایی نظیر نورما نشان می‌دهد احساس امنیت و اعتماد‌به‌نفس افراد رابطه مستقیمی با وضع اقتصادی آنها دارد. خانواده نورما و اریک قصد دارند دام بخرند و مطمئن هستند که بعد از ١٢‌سال زندگی خیلی بهتری خواهند داشت. نورما خود را به‌عنوان نمونه‌ای کامل از موفقیت طرح سازمان GiveDirectly می‌شناسد. نورما با شوهرش که برای دریافت پول خانه را ترک می‌کند، خداحافظی می‌کند. او همین چند دقیقه پیش در موبایلش پیامکی دریافت کرد، پول رسیده است. یک بار دیگر او ٢٢ دلار در جیبش خواهد داشت.

 

سمانه خادمی

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 15
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش