هر روز تعداد گدایان این شهر بیشتر میشود و انفعال مسئولان همچون همیشه مردم را در این مورد هم ناامید کرده است. برنامههای طلایی ارائه میکنند و شعارهای آنچنانی سر میدهند؛ تو گویی آمدهاند که نه تنها ایران، که همه جهان را نجات دهند اما به عمل که میرسیم، مردم همچنان تنهایند و کشور همچنان به حال خود رها شده! تمام هنر مسئولان در طول سالیان این بوده که بنر و بیلبورد هوا کنند که مردم! به گدایان کمک نکنید! اما هرگز نگفتهاند که اگر مردم کمک نکنند آن دستهای که حقیقتا محتاجند، شب با چه حالی سر به بالین بگذارند؟!
شهردار تهران اخیرا لایحه برنامه سوم توسعه شهری تهران را تقدیم شورای شهر کرد. یکی از موارد مهم مندرج در این برنامه جمعآوری متکدیان تا شهریور سال ۱۳۹۸۸ بود؛ طرحی که سالیان سال است وِرد زبان شهرداران و مسئولان مختلف است اما همچنان معطل مانده و هیچ اقدام قابل ذکری درخصوص آن انجام نشده است. جمعآوری متکدیان با یک اقدام ضربتی ممکن است اما مساله اینجاست که برای سرنوشت این افراد پس از جمعآوری، هیچ برنامه درست و درمانی وجود ندارد. همین میشود که هر بار متکدیان را پس از جمعآوری رها میکنند و آنان هم به دامان شهر بازمیگردند.
به گزارش ایلنا، مجید ابهری، مدیر طرح «شهر بدون گدایم آرزوست» میگوید: ما سازمانی مافیایی به نام گ.ت.ت داریم که علامت اختصاری «گدایان تهران و توابع» است. در این سازمان کودک اجاره میدهند، گریم میکنند و از این طریق افراد را نابینا و چلاق میکنند و حتی به گدایان خدمات سرویس رفت و برگشت ارائه میدهند. اعضای هیات رئیسه این مافیا ۷ نفر هستند و این سازمان باندهای زیرمجموعهای هم دارد.
وی ادامه میدهد: متکدیان دژبان دارند و اگر یک گدای میدان فردوسی برای گدایی به میدان انقلاب برود، با او برخورد شدیدی میشود. خانوادههایی هم وجود دارند که فقط مسئول به دنیا آوردن و کرایه دادن بچه هستند و بچههای آنها از همان بدو تولد؛ معتاد هستند. جلوی امامزاده صالح سرقفلی برای ۶ ماه گدایی ۱۰ میلیون تومان و جلوی حرم شاه عبدالعظیم ۱۲ میلیون تومان است.
اگر پسران گدایی نکرده باشند، به آنان دختر نمیدهند
یک منبع آگاه در شهرداری تهران اظهار میکند: بیش از ۴۰ درصد متکدیان، خارجی هستند و سبک زندگی آنان گدایی است. این یک جریان جهانی است که از افغانستان، پاکستان و جامو و کشمیر (ایالتی در شمال غربی هندوستان که بر سر حاکمیت آن بین کشورهای چین، هند و پاکستان مناقشه است) تا پاریس و لندن ادامه دارد و ایران در این خط سیر قرار گرفته است. فرهنگ زندگی این افراد تکدیگری است و آنها در قالب کلونیهایی در اطراف کلانشهرها زندگی میکنند.
این منبع آگاه ادامه میدهد: یک جوان متولد هفتاد در این کلونی؛ هشت تا نه بچه دارد و این بچهها را به دنیا آورده تا تکدیگری کنند. این افراد در سنین ۱۳-۱۲۲ سالگی یک دوران فراغت یا عاشقی دارند که به همراه یک دختر فرار میکنند؛ آنگاه پس از چند سال به فضای قبلی خود برمیگردند و این سبک زندگی آنان است. در خانواده این افراد اگر پسری گدایی نکرده باشد، به او دختر نمیدهند. برخی از متکدیان به صورت فصلی از شهرستانهای دورافتاده به کلانشهرها میآیند و بازبرمیگردند. البته همه آنها وابسته به همان جریان و خط سیر گدایی بینالمللی هستند.
وی میافزاید: ۷۰ درصد از متکدیان تهران در قالب یک گروه مافیایی فعالیت میکنند. اگر شما عضو یک گروه قوی نباشید، نمیتوانید در چهارراه پولسازی مثل چهارراه دریای شهرک غرب، یا میدان توحید که کریدور شمال به جنوب است، گدایی کنید. این سازمانها باید از طریق نهادهای امنیتی شناسایی و دستگیر شوند. میانگین درآمد تکدیگری در تهران ۳ میلیون تومان است و در برخی چهارراهها این عدد تا ۷ میلیون تومان بالا میرود.
مجید ابهری، جامعهشناس با بیان اینکه بیش از ۵ هزار گدا در شهر تهران وجود دارد، میگوید: بسیاری از این گدایان، جزو گدایان پوششی هستند که در ظاهر کالاهایی مثل لیف و بادکنک میفروشند اما در اصل متکدی هستند.
به گفته ابهری، کودکان کار در سه دسته قابل تقسیمبندی هستند: یک دسته کودکان کارهای واقعی هستند که در کارگاههای زیرزمینی کار میکنند؛ یک دسته کودکان کارهای کاذب هستند که در حال دود کردن اسپند یا پاک کردن شیشه اتومبیلها میبینیمشان؛ و دسته سوم کودکان بزهکار هستند که جیببری میکنند یا لوازم ماشین را به سرقت میبرند. ۶۰ درصد کودکانی که در سطح خیابان حضور دارند، فرزندان اتباع افغان هستند که با بازداشت آنهاسر و کله پدر و مادرشان پیدا میشود.
ماده ۷۱۲ قانون مجازات اسلامی، درخصوص مجرمانه بودن تکدیگری؛ جرمانگاری کرده است: هرکس تکدی یا کلاشی را پیشه خود قرار داده باشد و از این راه امرار معاش یا ولگردی کند به حبس از یک تا سه ماه محکوم خواهد شد و چنانچه با وجود توان مالی مرتکب عمل فوق شود علاوه بر مجازات مذکور کلیه اموالی که از طریق تکدی و کلاشی به دست آورده است مصادره خواهد شد.
سپس ماده ۷۱۳ همین قانون درباره گماردن کودک برای تکدیگری پیشبینی مجازات کرده و هرکسی را که از کودک برای این کار بهرهبرداری کند «بزهکار» دانسته است: هرکس طفل صغیر یا غیررشیدی را وسیله تکدی قرار دهد یا افرادی را به این امر بگمارد به سه ماه تا دو سال حبس و استرداد کلیه اموالی که از طریق مذکور به دست آورده است محکوم خواهد شد. بنابراین تکدیگری جرم است. اما سازوکار برخورد با آن در کشور ما چیست؟ هیچکس در این رابطه پاسخی ندارد.
راهکار چیست؟
حسن خلیل آبادی، عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران معتقد است؛ باید یک مدیریت متمرکز وجود داشته باشد که روی انجام وظایف از سوی سازمانهای مختلف نظارت کند. همچنین به اعتقاد برخی کارشناسان، سازوکار قانونگذاری برای جمعآوری متکدیان نقص دارد و به جای اینکه تعداد زیادی سازمان ایجاد شود، باید یک یا دو سازمان مسئول شوند و همه کارها را انجام دهند. اما تجربه ثابت کرده دولت همچون بسیاری از موارد کاری از پیش نخواهد برد و بهویژه درخصوص مساله متکدیان که اصلا و ابدا کاری از پیش نخواهد برد.
در کشور ما یک تجربه موفق در ارتباط با متکدیان وجود داشته که در تبریز اتفاق افتاده است. در این شهر مردم دست به کار شدند. این شهر، تحت عنوان شهر بدون گدا شهرت دارد.
شاید در تهران هم بتوان گره کار را به دست هیاتهای مذهبی گشود. تهران دارای هیاتهایی قوی است اما متاسفانه اتحاد لازم را دارا نیست. با این وجود، در ماجرای کمک به زلزلهزدگان کرمانشاه کمکهای قابل توجهی از سوی مردم جمعآوری شد و کارها به خوبی مدیریت شد. در مساله متکدیان تنها نیاز به کمک مالی نداریم؛ بلکه همچون شهر تبریز نیاز به اعمال مدیریت است تا هم کمکها به درستی جمعآوری شده و به نیازمندان واقعی برسد؛ هم برای آن دسته از متکدیان که دارای توانمندیهایی هستند، با آموزش و کارآفرینی، ایجاد شغل شود. در چنین شرایطی امید میرود دستگاههای دولتی هم همکاری کنند و حداقل از پس جمعآوری باندهای مافیایی تکدیگری برآیند تا تهران به شهری عاری از گدا تبدیل شود.
- 19
- 6