یکشنبه ۰۴ آذر ۱۴۰۳
۱۰:۱۷ - ۳۰ مهر ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۷۰۷۹۴۵
رفاه و آسیب های اجتماعی

زن جوان: شوهرم با همسر دوستش فرار کرد و بچه‌ها را هم بُرد!

خیانت مرد به همسرش,اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,آسیب های اجتماعی

 وقتی برای آخرین بار کلمه عشق را در پیامک شوهر خیانتکارم دیدم همه وجودم لرزید چرا که آتشفشان همین کلمه زندگی مرا با مواد سربی آتشین سوزاند و به خاکستر تبدیل کرد. وقتی واژه عشق را برای اولین بار روی نیمکت پارک از «هاتف» شنیدم احساس کردم پرنده کوچک خوشبختی بر شانه ام نشسته است اما نمی دانستم روزی این واژه زیبا «هر جایی» می شود و آن پرنده کوچک بر شانه فرد دیگر خاکسترنشینی مرا نظاره گر خواهد بود چرا که ...

 

زن ۲۷ ساله درحالی که به آخرین پیامک همسرش خیره شده بود با بیان این که نمی دانم قصه تلخ زندگی ام را چگونه برای دو فرزندم تعریف کنم به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری پنجتن مشهد گفت: ۱۰ سال قبل زمانی که نوجوانی پرشورو نشاط بودم و آرزوهایم را به زیبایی های طبیعت گره می زدم پارک نشینی با دوستانم تنها تفریح و خوشگذرانی ام بود به طوری که بیشتر اوقاتم را به گشت و گذار در پارک می پرداختم.

 

در یکی از همین روزها هنگامی که با دوستانم روی یکی از نیمکت های پارک در حال لطیفه گفتن و خندیدن بودیم ناگهان نگاهم با نگاه پسر غریبه ای تلاقی کرد که با دوستانش در حال عبور از کنار ما بودند آن لحظه زیبا و جذاب برایم قابل توصیف نیست در حالی که اتفاق عجیبی در قلب و روحم رخ داده بود از دوستانم فاصله گرفتم وقتی «هاتف» به کنارم رسید گفت «عاشقانه دوستت دارم!» 

 

با این ابراز عشق، گویی دوباره متولد شدم طولی نکشید که با وجود مخالفت خانواده هاتف تصمیم به ازدواج گرفتیم اگرچه آن‌ها می‌خواستند عروسشان را به شیوه سنتی انتخاب کنند اما در برابر عشق آتشین ما چاره ای جز تسلیم نداشتند. خلاصه وقتی پای سفره عقد نشستم احساس کردم همه آرزوهایم به رنگ های زیبای پاییز گره خورد اما در نیشابور شغل مناسبی برای همسرم پیدا نشد به همین دلیل به مشهد مهاجرت کردیم. 

 

این جا بود که با تولد دو فرزندم زندگی ما رنگ و بوی بهاری گرفت ولی آرام آرام دیگر از آن «دوست داشتن ها» و «عشق ورزیدن ها» خبری نبود گویی این عشق چون آتشفشانی بود که برای مدت کوتاهی فواره زد و سپس خاموش شد حدود ۱۰ سال از ازدواجمان می‌گذشت که روزی هاتف مهمان ناخوانده ای را به منزل آورد واو را از هم ولایتی هایش معرفی کرد که او نیز با همسر و فرزندانش در حاشیه مشهد زندگی می کرد. 

 

از آن روز به بعد رفت و آمد خانوادگی ما و خانواده رمضان شروع شد در حالی که فرزندانم دو همبازی هم سن و سال خودشان یافته بودند من و هاتف نیز دوستان جدیدی پیدا کرده بودیم من و لادن هم خیلی صمیمی شدیم و از این که در این شهر دوستی مانند او داشتم خیلی خوشحال بودم این صمیمیت خانوادگی به آن جا کشید که بیشتر روزهای تعطیل را کنار یکدیگر می گذراندیم و حتی خریدهایمان نیز مشترک شده بود این دلبستگی خانوادگی به جایی رسید که دیگر لادن حجابش را نزد همسرم اصلا رعایت نمی کرد و من هم این موضوع را نشانه تجدد و فرهنگ بالای او می دانستم. 

 

چند ماه از این آشنایی و ارتباط با خانواده رمضان نگذشته بود که روزی همسرم به منزل آمد و در حالی که لوازمش را داخل چمدان مسافرتی می گذاشت به من گفت: برای یک ماموریت کاری چند روز به شهرستان می رود اگرچه همسرم شور و شوق عجیبی داشت اما دلشوره غریبی وجود مرا فرا گرفت به طوری که گویی این سفر بازگشتی ندارد چند روز بعد رمضان به منزلم آمد و جویای آدرس بستگان همسرم شد او گفت: هاتف و لادن نقشه شومی طرح کرده اند و به اتفاق فرزندانم به تهران گریخته اند.

 

باور کردنی نبود ولی هاتف به تماس هایم پاسخ نمی داد به او پیام دادم و نوشتم فقط بگو چه کوتاهی کردم که مستحق چنین خیانتی بودم. او پاسخ داد تو نقصی نداشتی من آدم کثیفی هستم ولی چاره ای جز رسیدن به عشقم را نداشتم! چقدر واژه «عشق» برایم آشنا بود ۱۰ سال قبل نفهمیدم که روزی این واژه هر جایی می شود. به طوری که آتشفشان این عشق زندگی مرا می سوزاند حالا مانده ام قصه هاتف را چگونه برای فرزندانم بازگو کنم و ...

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

 

 

khorasannews.com
  • 22
  • 13
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۶
غیر قابل انتشار: ۹
جدیدترین
قدیمی ترین
با فرهنگ و تجدد؟؟؟!!!
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش