خشونت در فضای مجازی انواع مختلفی دارد وطبیعتا اثرگذاریهای متفاوتی هم به بار میآورد. دکتر امید مسعودی مدرس ارتباطات در گفتوگو با «آرمان»،خشونت در فضای مجازی را ناشی از عدم توانایی برقراری تعامل و گفتوگو، عدم سواد رسانهای یا حتی آژیر خطر در یک جامعه میداند. وی معتقد است که محتواهای خشونت آمیز در فضای مجازی به دلیل گستردگی مکان، پرشماری افراد و امکانات چند رسانهای مولتی مدیا(تصویر،صدا، متن ) تاثیری به مراتب بیشتر از جهان واقعی بر مخاطب میگذارند. آنچه در پی میخوانید حاصل گفت و گوی «آرمان» با دکتر امید مسعودی مدرس ارتباطات است.
خشونت در فضای مجازی چگونه تعریف میشود و چه تفاوتی با فضای واقعی دارد؟
در جامعه شناسی سیاسی جمله معروفی داریم به این مضمون که « هر زمان مذاکره به نتیجه نرسد جنگ شروع میشود.» در حوزه ارتباطات انسانی هم خشونت زمانی شکل میگیرد که انسانها نتوانند از طریق ارتباطات معانی،مورد نظر خود را انتقال دهند و مخاطب را قانع کنند.چون هدف فرستنده از ارتباط اقناع است بنابراین وقتی ارتباط به بن بست میرسد افراد خود را محق میدانند که با خشونت به هدف خود برسند.در فضای مجازی ما با میدان گسترده تری روبه رو هستیم و خشونت به دلیل گستردگی مکان در این فضا از ضریب نفوذ بسیار بالایی برخوردار است.چون در شبکههای اجتماعی از مولتی مدیا استفاده میشود. صدا تصویر و متن با یکدیگر آمیخته میشوند و تاثیری به مراتب بیشتر از جهان واقعی روی مخاطب میگذارند.
معمولا چه افرادی در فضای مجازی محتواهای خشونت آمیز را بارگزاری میکنند ؟
افرادی که در فضای مجازی محتواهای خشونت آمیز را اعم از تصویر و متن منتشر میکنند معمولا سه دسته هستند که انگیزههای هرکدام متفاوت است.مثلا دسته اول گروهی هستند که به دلیل دگرگونیهای فرهنگی در جامعه ایران تغییراتی کرده اند.در زمان گذشته لوطیها و جاهلهایی در جامعه وجود داشتند که نوچههایی را با خود همراه میکردند و با رقبای خود وارد درگیریهای فیزیکی و ضرب و جرح میشدند.اما امروزه این خشونت شکل دیگری یافته و آن لاتها جای خود را به «شاخهای مجازی» داده اند که خشونتهایی سازمان یافته را انجام میدهند به این معنی که هرکدام از این شاخها،نوچههایی مجازی تدارک میبینند و با رقبای خود در این فضا وارد بحث وجدلهایی لفظی و تصویری میشوند.البته این افراد وارد یک دگردیسی فرهنگی دوزیست شده اند به این معنی که گاه در فضای واقعی هم سابقه ی جرم دارند. گروه دومی هم وجود دارند که آنها اصطلاحا جز «شاخهای اینترنتی» نیستند.این افراد گاهی دارای اختلالهای روانی هستند که به نوعی خود ابرازی یا بیان خویشتن متوسل میشوند که البته ریشه آن ناشی از ناکامیها و شکستهایی است که در جهان واقعی تجربه کرده اند. اما دسته سوم گروهی هستند که به آنها اصطلاحا شهروند میگویند. این افراد با نشان دادن بحرانها وحوادثی که در جامعه وجود دارد به حل مسائل کمک میکنند. این افراد بهخاطر آگاه سازی اجتماعی گاهی ناچار هستند که تصاویر حاوی خشونت را در فضای مجازی به اشتراک بگذارند. مانند فیلمهایی که در مورد کیف قاپی و وزورگیری در فضای مجازی منتشر کردند که نتیجه آن قانون منع حمل سلاح سرد شد.
محتواهای خشونت آمیز در فضای مجازی چه آسیبی به احساس امنیت اجتماعی مردم وارد میکنند ؟
باید یاد آور شد بعضی از خشونتهای تصویری که در فضای مجازی منتشر میشود بزرگ نمایی میشود و با اعداد و ارقام اغراق آمیز مردم را به وحشت میاندازند واحساس ناامنی در آنها ایجاد میکنندکه تشخیص واقعی یا مبالغه آمیز بودن آن مستلزم داشتن سواد رسانهای است.اما بعضی تصاویر دیگری هم در فضای مجازی منتشر میشود که واقعی است و ناشی از قدرت نمایی و قانون شکنی افرادی هست که اطلاعات خصوصی مردم را منتشر میکنند یا با تهدید به انتشار آن از دیگران اخاذی میکنند. قوانینی که در سال ۱۳۸۶ در مورد فضای مجازی تصویب و اجرا شده است از قربانیها حمایت میکند. اما مردم اطلاع چندانی از این قوانین ندارند. به همین دلیل باید مردم را از مفاد قوانین جرائم اینترنتی آگاه کرد تا افرادی را که قصد اخاذی دارند به قانون بسپارند.چون در صورتی که آنها به حال خود گذاشته شوند به امنیت اجتماعی آسیب میرسانند.
گاهی محتواهایی درفضای مجازی توسط سلبریتیها بارگزاری میشود که موجب واکنشهای تند از سوی کاربران میشود چقدر سواد رسانهای سلبریتیها در کاهش خشونت در فضای مجازی موثر است ؟
در هرجامعهای یکسری سلبریتی وجود دارند که به دلایل ادبی،سیاسی اجتماعی، هنری از ارزش خبری شهرت برخوردار هستند. هر سلبریتی طرفداران خاص خودش را دارد و این طرفداران به دلیل علاقهای که به این افراد دارند از آنها انتظارهایی هم دارند مثلا این طرفداران نمیپذیرند که سلبریتی محبوبشان در مورد حیطهای غیر از تخصص خود اظهار نظرهای تند کند. یا گاهی بعضی از سلبریتیها حریم خصوصی شان را وارد فضای مجازی میکنند و در این فضا صدها بازخورد متفاوت و گاه خشونت آمیز میگیرند. آگاهی از سواد ارتباطی کمک میکند که به جای بالابردن فالوئرها از طریق حریم خصوصی، آنها با به اشتراک گذاشتن تخصصها و تجربههای حرفهای فالوئرهای بیشتری جذب کنند.
برای آموزش سواد رسانهای باید چه کرد ؟
رسانهها رسالت بزرگی در برای آموزش سواد رسانهای دارند چون در دنیای امروز سواد تنها به معنای توانایی خواندن ونوشتن نیست. سواد رسانهای به این معنا است که مخاطب بداند که اگر دنبال کننده فضای خشونت شود انتهای آن جز هزینه نیست(البته به غیر از انتشار ویدئوهایی که گرچه محتوای خشونت آمیز دارند اما دارای ارزش خبری و آگاهی بخشی هستند.) سواد رسانهای به این معنی که اطلاعات و حریم شخصی خود را به آسانی در فضای مجازی منتشر نکنیم. همان طور که در فضای واقعی افراد ناشناس را به درون خانه راه نمیدهیم.رسانهها بهخصوص صدا وسیما باید در این زمینه وارد عمل شود همان طور که چندی پیش رئیس جمهور یادآور شد ما گریزی از فضای مجازی نداریم.چون همین صدا وسیما،مدارس و دانشگاهها دارند با فضای مجازی اداره میشوند.
در آخر به نظر شما برای کاهش خشونت در فضای مجازی چه راهکارهایی موثر است ؟
باید بپذیریم که برنامه ریزیهای فرهنگی ما خوب پیش نرفته است.به همین خاطر باید برنامههای ما متناسب با نسل جدید تغییر کند. در این سالها به دلایل شرایط اجتماعی،فضای اجتماعی ما دگرگون شده است. مردم کمتر همدیگر را میبینند. باید کاری کنیم که مردم بیشتر همدیگر را در فضاهای عمومی مثل ورزشگاهها ببینند.
فرشته اثنیعشری
- 15
- 2