رشد فزاینده جمعیت سالمند و پیامدهای آن باعث شده در اکثر جوامع، سالمندی بهعنوان چالش اجتماعی مورد توجه قرار بگیرد. سالمندی در ایران با شیب تندتری نسبت به برخی کشورها در حال وقوع است، در کنار عوامل و شرایط گوناگون، شهرنشینی و صنعتی شدن تحولات عمدهای را در نهادهای مختلف اجتماعی از جمله خانواده ایجاد کرده است، بنابراین مدرن شدن و شهرنشینی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه از جمله ایران سنتهای حمایتی خانواده از افراد سالمند را در هم ریخته است، حال در این میان هستند سالمندانی که به دلایل مختلف اعم از تنهایی، فقر مالی، عدم مسئولیتپذیری خانواده در شرایط بدتری زندگی میکنند اگرچه سازمان بهزیستی در تلاش است تا ضمن مرتفع شدن بخش زیادی از مشکلات سالمندان تحت پوشش اوقات خوبی را برای این قشر فراهم کند، اما با توجه به افزایش جمعیت سالمندی بهدنبال کاهش موالید بحث مراقبت از سالمندان و هزینه نگهداری و درمان آنها به مرز هشدار نزدیک شده است.
به همین بهانه با محسن سلماننژاد، رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان به گفتوگو نشستهایم که در زیر میخوانید:
آقای سلماننژاد با توجه به افزایش جمعیت سالمندی و شرایط نامناسب اقتصادی برخی از سالمندان که خانوادههایشان شرایط نگهداری از آنها را ندارند در مراکز نگهداری هستند، هزینههای نگهداری این قشر از جامعه چگونه تأمین میشود؟
بخشی از هزینه خانه سالمندان برای افراد بیبضاعت را بهزیستی تقبل میکند و خانوادههایی هم که توان و استطاعت مالی دارند بخشی از هزینهها را پرداخت میکنند. بهزیستی یارانهای حدود ۷۰۰ هزار تومان برای نگهداری از سالمندان بیبضاعت در نظر گرفته است، اما هزینه نگهداری درست و مناسب در خانه سالمندان برای یک فرد بیش از یک و نیم میلیون تومان است.
به نظر شما سالمندانی که تنها هستند و شخصی را برای نگهداری و مراقبت ندارند، سازمان بهزیستی برای این افراد تدابیر لازم را اندیشیده است؟
بله درست میگویید ما سالمندانی هم داریم که فرد خاصی برای نگهداری از آنها وجود ندارد، البته باید گفت بسیاری از افرادی که در خانه سالمندان هستند در این وضعیت به سر میبرند. خیرین در کنار بهزیستی در تأمین هزینههای این گروه از سالمندان کمک میکنند، از طرفی باید بگویم خانه سالمندان برای مواردی است که فرد مبتلا به آلزایمر شده یا سالمند فرد خاصی را برای نگهداری و مراقبت ندارد یا اینکه ماوا و سرپناه ندارد که تعداد این افراد زیر یک دهم درصد است؛ بهعنوان نمونه اگر جمعیت سالمندان را ۸ میلیون نفر برآورد کنیم نهایتاً ۱۳ تا ۱۴ هزار نفر از این افراد در خانه سالمندان بستری هستند، بنابراین این موضوع برای ما نگرانکننده نیست.
بلکه بیشترین نگرانی ما برای سالمندانی است که در منازل هستند چرا که برخی از آنها تنها هستند یا اینکه از مراقبتهای خوبی برخوردار نمیشوند، بویژه در خانمهای سالمند که میزان تنهایی شان۴ برابر سالمندان آقا است که آسیبهای زیادی بهدنبال دارد، این موضوع برای ما بیشتر نگرانکننده است و باید زندگی این بخش از سالمندان مورد توجهات لازم قرار بگیرد.
آقای دکتر! با توجه به اقدامات بهزیستی برای حمایت از سالمندانی که تنها در خانه زندگی میکنند و نیاز به توجه و مراقبت دارند اگر این قشر خاص برای پرستاری به فردی نیاز داشته باشند باید چکار کنند؟
بهزیستی در زمینه تربیت مراقب استاندارد! اقدامات مختلفی انجام داده است، اما با وجود این تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله داریم. دبیرخانه شورای ملی سالمندان با مشارکت توانبخشی و دانشگاه علمی و کاربردی برای آموزش مراقبین دورههایی را برگزار کرده و چند دوره هم در آینده نزدیک اجرا خواهند شد.
حتی در این راستا سعی کردیم از خانمهایی که نیاز به شغل دارند و به موضوع مراقبت از سالمندان هم علاقه دارند استفاده کنیم. باوجود اینکه در زمینه مراقبت از سالمندان حرکات و اقدامات آغاز شده، اما لازم است خیلی جدیتر پیگیری شود. سالمندان میتوانند با مراجعه به سایت بنیاد فرزانگان یا با یک تماس از خدمات این مراقبین بهرهمند شوند.
شما به بنیاد فرزانگان اشاره کردید این بنیاد با چه هدفی تأسیس شده و اقدامات مؤثر این مرکز چیست؟
بنیادهای فرزانگان اقدامات مؤثری در کشور انجام دادهاند، تعداد زیادی از این بنیادها در کشور تأسیس شده و هدف ما این است که با راهبری سیستم، مراقبین که گفتم تحت نظارت و پوشش NGOها مشغول به کار شوند و افرادی که گواهی دریافت میکنند تحت نظرNGOها قرار بگیرند، در ضمن افرادی که آموزش میبینند هر سال باید با پشت سر گذراندن دورههای جدید مدرک خود را تمدید کنند.
درواقع سایت بنیاد فرزانگان برای NGOها طراحی شده که هر کدام از NGOها خودشان در این سایت ادمین هستند و میتوانند افراد مراقب را به جامعه معرفی کنند و فرد سالمندی که به مراقب نیاز دارد همانطور که قبلاً هم گفتم میتواند با مراجعه به سایت یا با یک تماس تلفنی برای خود مراقب انتخاب کند، بنابراین یک زنجیرهای در بحث مراقبت از سالمند در حال شکلگیری است. سالمندانی که در خانه هستند بیشتر باید مورد توجه قرار بگیرند که در این حوزه هم در معاونت توانبخشی تعداد زیادی سالمند تحت پوشش گرفتهاند. اغلب برای سالمندانی که نیازمند هستند یک تیمی بهمنزل اعزام میشود و خدمات توانبخشی، اجتماعی و... که فرد نیاز دارد ارائه میشود. کارهای بسیار قشنگی در این زمینه در معاونت اجتماعی و توانبخشی بهزیستی انجام شده است، اورژانس اجتماعی، NGOها و... در این زمینه کارهای بسیار ارزشمندی انجام دادهاند.
بهنظر شما شهرنشین بودن اکثریت سالمندان کشور تاچه در ایجاد مشکلات ایجاد شده نقش دارد و برای از بین بردن این معضل چه اقداماتی میتوان انجام داد؟
بحثی که الان باید به طور جدی دنبال شود ارائه خدمات سالمندی با تقویت محلات است، مشکلی که ما در کشورمان داریم این است که بیشتر سالمندان ما شهرنشین هستند برخلاف برخی کشورهای شرق و جنوب آسیا که در حوزه سالمندی هم از ما موفقتر هستند، شاید ساختارهای ما خیلی در این زمینه کاملتر باشند، اما چون ساختارهای ما یا موازی هستند یا اینکه همسو نیستند بنابراین نتوانستیم به نتیجه مطلوب در حل معضل سالمندی برسیم، عمده سالمندان در برخی کشورها روستانشین هستند و با توجه به اینکه شاخصهای سالمندی در روستاها نسبت به شهرها خیلی بهتر است، بههمین دلیل در کشور ما با توجه به شهرنشین بودن اغلب سالمندان در زمینه جابهجایی، پیوند اجتماعی، ادغام اجتماعی و... دچار مشکل هستیم که باید محلات را در این امر تقویت کنیم.
با توجه اینکه گفتید باید ارائه خدمات به سالمندان با تقویت محلات محور صورت بگیرد ایا تاکنون در این خصوص اقداماتی انجام گرفته است؟
شهرداریهای بزرگ در تهران، اصفهان و تبریز در این زمینه کارهایی انجام دادهاند، اما باید سایر شهرداریها هم به این جرگه بپیوندند، جلساتی هم در راستای تقویت این فعالیتها برگزار خواهد شد، البته جمعیت سالمندی ما در حال حاضر بحرانی نیست، اما بزودی در این زمینه دچار مشکل میشویم. بنابراین اگر درباره جمعیت سالمندی آینده برنامه مدون و منظمی نداشته باشیم قطعاً با بحران سالمندی مواجه خواهیم شد بنابراین باید با یک برنامهریزی خوب در جهت توسعه در کشور گام برداریم.
بهنظر شما محله محور بودن ارائه خدمات به سالمندان باید چه شکلی باشد؟
ببینید در حال حاضر ما با دو موضوع روبهرو هستیم یکی سالمندان آینده که باید برنامهریزی جدی در این خصوص داشته باشیم که جمعیت سالمندی ما درست زمانی که تعداد سالمندان چند برابر میشوند بتوانند دوره سالمندی بسیار خوبی را تجربه کنند، موضوع دیگر اینکه باید به موضوع مراقبان و محله محور بودن فعالیتها توجه لازم را داشته باشیم، به شکلی که در محلات کلابهایی ویژه پاسخگوی نیاز سالمندان وجود داشته باشند، تمام کمکهایی که از سوی دولت، انجمنها، خیریهها و NGOها دریافت میشوند در محلات متمرکز شوند، در واقع پروژه سن دار شدن افراد باید با آمادگی زیرساختها در هر محل مورد توجه قرار بگیرد بهعنوان نمونه یک سالمند برای استفاده از یک باشگاه ورزشی که ده کیلومتر دورتر از خانهاش واقع شده چگونه باید در این مکان ورزشی حضور بیاید، پس باید حمل و نقل آن، مناسبسازی محیط، فرهنگسازی و... با کمک شهرداریها، خیرین و NGOها آمادهسازی شود مثلاً شهری مانند تهران به محلات کوچکتر تقسیم شود و خدمات توسط گروههای محلی و حتی گروههای داوطلب به سالمندان ارائه شود.
بهکارهای داوطلبانه در فعالیتهای محلات محور اشاره کردید آیا کشور ما در این زمینه موفق عمل کرده است؟
در زمینه انجام کارهای داوطلبانه هم باید یک ارزش گذاریهایی صورت بگیرد که تاکنون این اتفاق رخ نداده است، در صورتی که کارهای داوطلبانه در دنیا حرف اول را میزند، به گونهای که در هر مسألهای آدمهای داوطلب را بهعنوان نیروهای کارآمد آن موضوع درنظر میگیرند و این امتیاز محسوب میشود، اما در کشور ما هنوز شرایط داوطلبی فراهم نشده و ما در این زمینه ضعف داریم، بنابراین برای رسیدن بهنقطه مطلوب باید تلاش کنیم.
الهه زارعی
- 19
- 4