کودکان کاری که با مشکلات عدیده خانوادگی مجبور هستند صبح تا شب در هوای تیره این روزهای شهر که نفس کشیدن در آن بهایی به قیمت جان دارد کار کنند، چه طور وقت دارند به آرزوهای شان فکر کنند؟ آنها درحالی زیر بار قبول مسوولیت زندگی کمر خم می کنند که بسیاری از مسئولین از زیر بار مسوولیت های خود فرار می کنند. از لحظه ای که خبر خودکشی« رضا»، کودک کاری که سال ها قبل در برنامه تلویزیونی« ماه عسل» گفته بود« من هیچ آرزویی ندارم، چون وقت نکردم بهش فکر کنم.» رسانه ای شد، موجی از واکنش ها را به همراه داشت؛ واکنش هایی که خیلی از آنها همین جمله رضا در ۱۳سالگی را بهانه خودکشی او در ۱۸سالگی دانستند؛ بسیاری نوشتند« کسی که آرزویی داشته باشد، خودکشی نمی کند.»
اولین بار خبر خودکشی رضا در صفحه اینستاگرام مؤسسه« خانه ایرانی لب خط» منتشر شد، آن ها برای« رضا» نوشتند:« مانده ایم درحجم این سیاهی که به هیچ تلاشی شسته نمی شود. حاشیه ای که فرزندانش در غربت، مادر از دست میدهند و مادرانی که فرزند و مایی که هر دو را...» پس از آن بود که پایگاه خبری رکنا در پوشش این خبر نوشت:« رضا، کودکی که با حضور در برنامه ماه عسل با سخنان خود، مشهور شد، در سن ۱۸سالگی متأسفانه بر اثر خودکشی جان خود را از دست داده است.»
با رسانه ای شدن خودکشی رضا، بلافاصله موجی از واکنش ها در فضای مجازی به راه افتاد. مصطفی تاجزاده، فعال سیاسی در صفحه ایستاگرام خود نوشت که« شرم بر ما که نوجوانی فرصت آرزو کردن پیدا نمی کند و در عنفوان جوانی خود را می کشد.»
وی در ادامه این پیام نوشت:« حالا صداوسیما دو راه دارد، یا به یاد بغض نوستالوژیک ماه عسل، احسان را بیاورد تا بخاطر رضا جلوی دوربین بغض تازه کند، یا با حضور کارشناسان حوزه سلامت اجتماعی، به ریشه این رشته خودکشی ها بی پرده و با تحلیل دقیق بپردازد، اما بیراهه را انتخاب و مسئله را نادیده می گیرد!» همچنین کاربری به نام« مجید» در حساب توئیتری خودش با آوردن نام محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات نوشت که« آقای وزیر همچنان می گی جوانی کنید ؟ رضا در سن ۱۸سالگی خودکشی کرد.» کاربر دیگری دیالوگ ردو بدل شده بین احسان علیخانی، مجری تلویزیون و رضا مهمان آن روز برنامه ماه عسل را نوشت و برای این حادثه ابراز همدردی کرد:« احسان علیخانی گفت:۸۰۰ تومن که چیزی نیست. رضا بیان کرد:برا شما چیزی نیست، برا ما خیلیه.»،« نرگس» در حساب توئیتری خودش نوشت که« چرا یه نوجوان باید خودكشی كنه؟ آقای شهردار كاش به جای اعلام با افتخار تعداد بیلبورد تبلیغاتی كمی فكر نوجوان هایی بودید كه به خاطر فقرِ خانواده، خودكشی می كنند.»،« محمد» هم با ابراز افسوس نسبت به این حادثه در توئیتر خودش نوشت:« خودکشی غم انگیزترین و رنج آورترین پدیده ای که هر دفعه که باهاش مواجه می شم فقط می شکنم. حتی یک لحظه هم نمی تونم تصور کنم الان حال بچه های لب خط چجوریه»
حالا باید بیان کرد حالِ بچه های لب خط خوب نیست، آن ها گاهی مجبور هستند درمیان تمام دوگانه های سال های اخیر مانند دوگانه برق یا مازوت، از میان دوگانه مرگ یا زندگی با شرایط سخت مرگ را انتخاب کنند، تا شاید بتوانند در جهانی دیگر آرزوهای خودشان را پیدا کنند. با انتشار این خبر، حالا کلیپ حضور« رضا» دربرنامه ماه عسل دارد دست به دست می چرخد و لایک می خورد، مطمئنا بسیاری از مسئولین متوجه این حادثه تلخ شده اند اما حداقل تا لحظه تنظیم این گزارش هیچ یک از آن ها واکنشی نشان نداده اند.
واکنش احسان علیخانی به خودکشی کودک کاری که مهمان ماه عسل بود
واکنش احسان علیخانی به خودکشی کودک کاری که مهمان ماه عسل بوداحسان علیخانی مجری برنامه ماه عسل که چند سال پیش کودک کاری به نام رضا را به برنامهاش آورده بود با انتشار پستی به خبر خودکشی این کودک واکنش نشان داد.
به گزارش ایلنا، در خبرها آمد رضا، جوان ۱۸سالهای که سالها پیش مهمان برنامه «ماه عسل» احسان علیخانی شده بود خودکشی کرد. این خبر خیلی زود در فضای مجازی با واکنشهای متعددی از سوی چهرههای مختلف روبرو شد. احسان علیخانی مجری برنامه «ماه عسل» نیز با انتشار پستی در اینستاگرام به این موضوع واکنش نشان داد.
علیخانی در صفحه شخصی خود نوشت:
درد اینجاست که «درد» را نمیتوان به کسی حالی کرد!
درباره رضا، حضورش در ماهعسل، خبر خودکشیاش و این خبر غمناک و تلخ…
خبری شوکهکننده و این میزان سنگین برای همه ما که او را دیده بودیم و از دلش خبر داشتیم…
رضا ۷ سال پیش مهمان ماهعسل شد. وقتی قرار شد موضوع کودکان کار، برای اولینبار در تلویزیون مطرح شود، رفقای جمعیت امامعلی که در زمینه بچههای کار فعالیت میکردند و دنبال تحصیل و آموزششان بودند، گروه ما را با تعدادی از این بچهها آشنا کردند، مستندی ساخته شد و بچههای جمعیت، با کسب اجازه از خانوادهها، تعدادی از بچهها را به برنامه آوردند تا همه -تاکید میکنم همه- دردهای زیر پوست شهر را ببینیم و کاری بکنیم؛ چه، کسانی که مسئولیت قانونی دارند و چه انسانهایی که از دستشان کاری برمیآید.
رضا جمله معروف «آرزویی ندارم چون وقت نکردم بهش فکر کنم» را در برنامه گفت. همه دیدند و آن روز، تعداد زیادی پیگیر کمک و یاری او و امثال او شدند و رضا را پیدا کردند.
چند روز بعدش، مهمان ویژهبرنامه عید فطر شد و گفت آرزو دارم از این محله برویم.
مهدی رحمتی و حنیف عمرانزاده با مردانگی، فراهم کردن خانه جدید را تقبل و خانهای برای رضا و خانوادهاش رهن کردند.
اینکه چرا بعد از حدود یک سال با شکایت اهالی محل، مجبور به ترک آن خانه شدند بماند؛ که دردی بزرگتر است!
رضا با بچههای خانه ایرانی لب خط کار میکرد با کلی آرزوی جدید و عشق، تا مادرش به طور ناگهانی از دنیا رفت و او دچار شوک و غمی سنگین شد. دو بار دست به خودکشی زد و خانه ایرانی لب خط، رضا را کامل تحتنظر مددکار و روانشناس قرار داد و او قول داده بود هر وقت فکر خودکشی به ذهنش خطور کرد با مددکار صحبت کند.
دوباره رضا شروع کرد به درسخواندن و تمرین تئاتر. حتی بازی در چند تئاتر در خانه لب خط و کار کردن تا جایی که خودش دستگاهی بخرد و درآمدی بهتر داشته باشد.
رضا ازدواج کرد؛ در سن کم و با دختری کمسنتر و باز بحرانی جدید برای او.
عکسهای رضا در زمین فوتبال و اجرای تئاتر و محل کار، نشان میدهد که عشق و امید به آینده در او زنده بود تا…
البته هنوز مراجع قانونی علت فوت را رسما اعلام نکردهاند.
به دلایل حفظ حریم خصوصی و اخلاق، حتی رفقای خانه ایرانی لب خط هم نمیتوانند از مشکلات رضا و پیرامونش حرفی بزنند و باید در این داغ، شریک شد و گریست.
چقدر در آن سالها تحت فشار بودیم که چرا اینقدر تلخ و غمگین شده برنامه؟! چرا از درد و رنج میگویید؟!
رفقا میدانید چقدر بچههایی شبیه رضا در همین شهر زندگی میکنند؟!
- 20
- 1
کاربر مهمان
۱۳۹۹/۱۰/۱۷ - ۱۴:۵۰
Permalink