عضو قرارگاه جمعیت وزارت کشور نسبت به کاهش بیسابقه نرخ رشد جمعیت هشدار داد؛ روندی که تداوم آن در سالهای آینده میتواند معضلات عدیدهای را برای کشور ایجاد کند. سیل عجیب مهاجرت از یک سو و بیاعتمادی مردم به آینده از سوی دیگر را میتوان در این زمینه مؤثر دانست.
علی پژهان، جمعیتشناس در گفتوگو با هممیهن تاکید میکند که در اذهان عمومی مردم سیاستهای جمعیتی ورشکسته است. این درحالی است که با ادامه این روند از نظر شاخصهای جمعیتی ورشکسته خواهیم شد و کشور در چرخه فقر گرفتار میشود.
صالح قاسمی، عضو قرارگاه جمعیت وزارت کشور خبر داد که نرخ رشد جمعیت کشور روندی کاهشی داشته و به کمتر از ۷/۰درصد رسیده است. او چنین نرخ رشد پایینی را در طول تاریخ ایران بیسابقه و نگرانکننده خواند که همچنان تداوم دارد و سال به سال نیز نرخ رشد جمعیت کشور کمتر میشود. نکته دیگری که قاسمی اعلام کرده است، رسیدن نرخ باروری به کمتر از ۶/۱درصد به ازای هر زن و مرد و از دست رفتن بیش از نیم میلیون تولد در کشور در سالهای اخیر است. او تاکید میکند که این موضوع نشاندهنده عدم تحقق اهداف سیاست و قانون جوانی جمعیت است.
نرخ پایین رشد جمعیت البته موضوع جدیدی نیست؛ مسئلهای که به سالمند شدن جمعیت کشور منجر میشود؛ جمعیتی که درآینده به دلیل کم بودن جمعیت جوانان ممکن است در معرض آسیبهای مختلفی قرار بگیرد. مرکز آمار ایران با انتشار گزارشی از کاهش جمعیت جوان کشور در سال جاری خبر داد. در تیرماه نیز مرکز آمار ایران از کاهش دو میلیون نفری جمعیت جوان کشور در سال جاری در مقایسه با سال ۱۳۹۶ خبر داد و اعلام کرد:«سال ۱۴۰۲، رکورد سال کمترین میزان جمعیت جوان فعال کشور را ثبت کرده است.» این شرایط در حالی ایجاد شده است که رشد مناسب جمعیت همگن با امکانات هر کشور در کنار جوانی آن در جهان بهعنوان یکی از مؤلفههای مهم سرمایه اجتماعی محسوب شده و در حوزه امنیت سرزمینی نیز یکی از ارکان مهم اقتدار هر کشور به حساب میآید. به گفته کارشناسان، ایران در شرایط پنجره باز جمعیتی قرار دارد و سالهای اندکی فرصت برای جلوگیری از کاهش جمعیت و روند پیری و سالمندی دارد؛ فرصتی که اگر مغتنم شمرده نشود، بعد از عبور از پنجره جمعیت، امکان مدیریت و ترمیم ساختارهای جمعیتی و تحقق رشد و توسعه، بسیار پایین و قریب به ناممکن میشود. درتعریف پنجره جمعیتی گفته میشود:«پنجره جمعیتی یک وضعیت موقتی در ساختار جمعیتی کشور است. اندازه و زمانبندی این پنجره بیشتر به روندهای گذشته که مرگ و میر و بهویژه باروری هستند، وابسته است.» کارشناسان هشدار میدهند که ایران در سال ۱۳۸۵ وارد فاز پنجره جمعیتی شده است. این پنجره برای چهار دهه باز میماند و از سالهای ۱۴۳۰-۱۴۲۵ به بعد با افزایش جمعیت سالمند به تدریج بسته خواهد شد. آنها همچنین بر نقش مهاجرت در کاهش جمعیت کشور تاکید میکنند. پنجره جمعیتی مانند لبه شمشیر است. به این معنا که اگر از این فرصت به صورت مناسب استفاده شده و مسئولان کشور نسبت به سیاستگذاریهای مناسب و مقتضی دراین حوزه اقدام و بسترهای لازم را برای استفاده بهینه از منابع انسانی و جمعیت جوان کشور فراهم کنند، میتواند زمینهساز توسعه کشور شود اما اگر از این فرصت استفاده نشود، لبه دیگر این شمشیر نمایان میشود و پنجره جمعیتی تبدیل به تهدیدی برای نسلهای آینده خواهد شد.
به هر روی خطر کاهش جمعیت و سالمندی آن، ایرانِ آینده را تهدید میکند؛ خطری که علت آن را میتوان در تنگناهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خلاصه کرد. ساختار سیاسی کشور در هر سه حوزه به نحوی رفتار و برنامهریزی کرده است که مردم را نسبت به فرزندآوری از یک سو و ادامه زندگی در سرزمین مادری دلسرد کرده است. از مردمی که با انواع مشکلات اجتماعی و اقتصادی و محدودیت شدید انواع آزادی دستوپنجه نرم میکنند و امیدی به صاحبخانه شدن حتی برای صد سال آینده (البته به شرط زنده ماندن) ندارند، چه انتظاری میتوان داشت؟ وقتی آنها امکانات لازم برای آغاز زندگی مشترک را ندارند، از عهده پرداخت اجارهبهای مسکن برنمیآیند، با کمبود امکانات فرزندآوری مواجه هستند و مدام اظهارات دلسرکننده اقلیتها را میشنوند، چگونه میتوان انتظار فرزندآوری ولو به صورت دستوری را داشت. شهروندانی که به کرات برایشان این موضوع به اثبات رسیده است که وعدههای تشویقی دولت برای فرزندآوری نیز هرگز محقق نخواهد شد برای فرزندآوری و تربیت نسل اقدام نخواهند کرد. به بیان دیگر با توجه به شرایط موجود نمیتوان از شهروندان انتظار داشت که ریسک تشکیل خانواده و فرزندآوری را متقبل شوند و فرزندانی را به عرصه هستی بیاورند که آینده آنها نیز مانند آینده خودشان مبهم و سرشار از آرزوی بربادرفته داشتن یک زندگی معمولی خواهد بود. مگر آنکه تصمیمگیران و تصمیمسازان کشور «طرحی نو درانداخته» و در حوزههای مختلف به نحوی برنامهریزی کرده و برنامهها را اجرا کنند که مردم نسبت به آینده خود و فرزندانشان امیدوار شوند.
سیاستهای ناموفق جمعیتی مردم را بدبین کرده است
علی پژهان، جمعیتشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران مرکز درباره روند کاهشی نرخ رشد جمعیت کشور به گفت: «روند رشد جمعیت چه افزایشی باشد چه کاهشی، دو شاخصه برای سنجش دارد. برخی معتقدند نرخ رشد جمعیت سالانه است. به این معنی که بررسی میکنند هر سال چه میزان نسبت به سال قبل کاهش یا افزایش جمعیت را داشتهایم. جدا از این مباحث نرخ رشد به ما نشان میدهد که نرخ رشد جمعیت در سالهای گذشته ۳/۱، ۴/۱و... بوده است تا امروز که به ۷/۰درصد رسیدهایم. این نرخ رشد یک فاجعه است و در بلندمدت تاثیری منفی به دنبال دارد. نرخ باروری به معنای آن است که هر زن در دوران باروری خود چه تعداد فرزند به دنیا میآورد. در گذشته هر زن ۵ یا ۶ فرزند به دنیا میآورد اما امروز این تعداد به ۶/۱رسیده است. یعنی زن و شوهر دو فرزند کامل هم به دنیا نمیآورند به این معنا که در عمل ۱۰ زن ازدواج کرده باید ۲۳ فرزند به دنیا بیاورند که عملاً این اتفاق رخ نمیدهد که این روند کاهشی فاجعهآمیز است.»
او با یادآوری اینکه سطح جایگزینی ما ۱/۲است که با استاندارد جهانی مطابقت دارد، عنوان کرد: «سطح جایگزینی به این معناست که اگرنرخ رشد جمعیت هر کشوری در بلندمدت کمتر از ۱/۲باشد فاجعه است. این فاجعه تبعات اقتصادی و اجتماعی و... به دنبال دارد. بررسی نماگرهای جمعیتی به ما نشان میدهد که آینده خوبی در حوزه جمعیتی نداریم و بهنوعی تب در این حوزه گرفتار شدهایم و در بلندمدت این تب به یک سرطان اجتماعی و اقتصادی تبدیل میشود. بنابراین باید هوشیار باشیم و مردم و مسئولان را بیدار کنیم که نگاهشان نسبت به فرزندآوری را تغییر دهند. یعنی بسترهای لازم برای فرزندآوری فراهم شود.» این جمعیتشناس با تاکید براینکه منظور ما واداشتن مردم به فرزندآوری با زور و اجبار نیست، اضافه کرد:«توصیه ما به مسئولان آن است که جلوی مهاجرتهای بیرویه به کشور گرفته شود. برای اینکار باید شادی و امیدآفرینی شود. از طرف دیگر باید نوعی برنامهریزی شود تا مهاجرین به داخل کشور بازگردند. بهعنوان یک استاد از حکمرانی این تقاضا را دارم که زمینه را برای بازگشت دانشجویان فراهم کند. دولت میتواند با یک عذرخواهی و سیاستگذاری درست از مردم و متخصصان دلجویی کرده و آنها را به داخل کشور و به مسیر توسعه در کشور بازگرداند. حدود ۱۷ یا ۱۸ سال در حوزه آموزش جوانان سرمایهگذاری میشود اما زمانی که باید محصول این سرمایهگذاری را برداشت کرد همه زحمات با مهاجرت آنها به باد میرود و کشورهای دیگر این محصول را میچینند.»
او با تاکید براینکه نباید با سیاستهای غلط مردم را فراری داد، اظهار کرد:«مسئولان باید نشان دهند که در راستای کیفیسازی زندگی مردم گام برمیدارند. حرف مردم این است که با توجه به روند افزایشی هزینههای زندگی با چه امیدی فرزندآوری کنند؟» او درباره علت عدم تحقق سیاستهای جوانی جمعیت گفت:«مسئله جمعیت هنوز تبدیل به دغدغه و اولویت دولت نشده است. هیچ دستگاه و ناظری نیست که از دولت دراینباره سوال کند. سازمان بازرسی کشور براساس قوانین وظیفه دارد که از دستگاههای مختلف درباره عملکردشان در حوزه جمعیت گزارش بگیرد. آیا این اقدام انجام شده است؟ به هر حال این نوع عملکرد در بلندمدت با شکست مواجه میشود. زیرا خاستگاه فرزندآوری در سیاستهای تشویقی است. در کشور ما مردم از سیاستهای جمعیتی استقبال خوبی نکردند. سیاستهای تشویقی اعلامشده نیز چندان جوابگوی نیاز نبود. برای مردم این برنامهها مضحک است. امروز خانوادههایی که فرزندآوری کردهاند در داروخانهها به دنبال شیرخشک هستند اما نمییابند.»
این استاد دانشگاه با تاکید براینکه سیاستهای جمعیتی نهتنها موفق نبوده که مردم را نیز بدبین کرده است، تصریح کرد:«به وعدهها در حوزه جمعیتی عمل نمیشود. کشور با وعده و وعید اداره نمیشود. مردم باهوشتر از دولتمردانند و در اذهان عمومی سیاستهای جمعیتی ورشکسته است.»
پژهان همچنین در پاسخ به این سوال که روند رو به کاهش جمعیت چه شرایطی را برای ایران در سالهای آینده رقم میزند؟ تاکید کرد: «کشور به سمت سالمندی میرود. نرخ رشد ناخالص ملی نیز در پی آن کاهش مییابد. با کاهش نرخ رشد ناخالص ملی، کیفیت زندگی کاهش یافته و چرخه فقر تولید میشود. عملا در حوزه نوآوری و خلاقیت جایگاه خوبی نخواهیم داشت و از نظر شاخصهای جمعیتی ورشکسته خواهیم شد. در حقیقت یک پیری زودرس در کشور ایجاد میشود. این پیری زودرس به معنای سنی نیست، بلکه جامعه در ۵۰سالگی به بیماری اجتماعی میرسد. وقتی جامعه به پیری زودرس برسد به دنبال نتیجه زودرس خواهد بود. درحالیکه رسیدن به توسعه یک پروسه است به همین دلیل جامعه دچار درگیری و خشونت شده و بیماری آن بدخیم میشود. در صورتی که جامعه به بیماری بدخیم اجتماعی دچار شود قابل درمان نیست و روزبهروز نرخ رشد اقتصادی و فرهنگی آن متزلزل شده و کشور در ساختارهای مختلف نرخ منفی را تجربه خواهد کرد. همچنین نرخ مهاجرت افزایش مییابد.»
او افزود: «با این نماگرهای جمعیتی، آینده از آن ما نیست و فرزندانمان ما را نکوهش و سرزنش خواهند کرد. بنابراین باید بستری فراهم شود تا فرزندانمان به شرایط بهتر و کشور به توسعه برسد.»
شادی مکی
- 11
- 6
مهمان
۱۴۰۲/۸/۱۷ - ۹:۱۶
Permalink