پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۱۵:۲۳ - ۱۸ آبان ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۰۸۰۰۵۷۸
سایر حوزه های اجتماعی

از مطربان دوره‌گرد تا دلقک‌های معرکه‌گیر

تفریحات مردم ایران در تاریخ دور و نزدیک

اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,جامعه,تفریحات مردم ایران

تفریحات و سرگرمی‌های مردم همیشه از جمله مباحث جالب توجه در حوزه تاریخ اجتماعی بوده است.در ایران تاریخی، برای اکثریت مردم، فرصت زندگی آزاد و مطابق با مفهوم عدالت فراهم نبوده است. به همین دلیل زندگی توده مردم در فقر و جهل و مرض و در زیر فشار ظلم و استبداد سپری می‌شد. در چنین شرایطی چیزی که کمتر مورد توجه عمومی قرار می‌گرفت، توجه به امور تفریحی و ذوقی بود. اما در مقابل، اقلیت فرمانروا، یعنی طبقات مرفه ایام عمر خود را به انواع خوشگذرانی‌ها سپری می‌کردند.

 

حدود و قیود طبقاتی، فقدان تأمین اقتصادی و اجتماعی، وجود جنگ‌های فئودالی، اصرار در گمراه کردن مردم و ظلم عمال دولتی، چنان زندگی عمومی و بخصوص حیات اکثریت زحمتکش مردم یعنی کشاورزان و پیشه وران را گرفته بود که هیچ کس به امور تفریحی نمی‌اندیشید و مردم آرزویی جز دوام امنیت نسبی نداشتند، تا در پناه آن بتوانند نان بخور و نمیری به دست آورند و به زندگی مشقت بار خود ادامه دهند. تا قبل از ظهور تمدن جدید و رشد افکار عمومی و پیدایش تکنولوژی امروزی، قسمت اعظم عمر آدمیان صرف تهیه ضروریات زندگی شد و جز اقلیت حاکم و صاحبان وسایل تولیدی اکثریت مردم وقت خود را در راه کشاورزی، گله داری، پارچه بافی و تهیه دیگر ضروریات زندگی صرف می‌کردند. در این دوره‌های تاریخی طبقات فعال و زحمتکش به طور متوسط روزی ۱۰ تا ۱۴ ساعت کار می‌کردند و با این همه سعی و تلاش، در اثر ابتدایی بودن وسایل تولیدی و مظالم طبقاتی و فقدان امنیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و قضایی عمر مردم عادی با بیم و هراس و نگرانی از آینده سپری می‌شد.

 

طبیعی است در چنین شرایطی چیزی که کمتر مورد توجه عمومی قرار می‌گرفت، توجه به امور تفریحی و ذوقی بود. اما در مقابل، اقلیت فرمانروا، یعنی طبقات مرفه اجتماع به این دلیل که مسئولیت و وظیفه مهمی بر عهده نمی‌گرفتند، ایام عمر خود را به انواع خوشگذرانی‌ها سپری می‌کردند و بامسافرت، میخوارگی، عشق ورزی، قماربازی، شکار، اسب سواری، شنا و گوی و چوگان بازی، موسیقی و آواز، نرد و شطرنج بازی و مشاهده مسخرگی دلقک‌ها، گوش کردن به قصه‌ها و حکایات سرگرم‌کننده و جز اینها عمر را به بطالت سپری می‌کردند.

 

تقسیم ساعات شبانه روز

«ادوارد براون» ایرانشناس بریتانیایی در اثر خود «یکسال در میان ایرانیان» در باب تقسیم ساعات شبانه روز در ایران عهد ناصری می‌نویسد: «ساعات روز آنهایی که از طبقات بالا و متوسط و پایین اجتماع هستند به ترتیب اینگونه می‌گذرد؛ همواره قبل از طلوع آفتاب از خواب بیدار می‌شوند... بعد از فریضه صبح یک یا دو فنجان چای صرف می‌کنند و به‌طور عموم علاقه ندارند که صبح غیر از چای چیز دیگری تناول کنند و بعد از آن یک قلیان می‌کشند و به کارهای روزانه مشغول می‌گردند و چون صبح غذایی نمی‌خورند، غذای روز را که ناهار است ظهر یا قبل از ظهر صرف می‌کنند و بعد از ناهار مخصوصاً در فصل تابستان می‌خوابند و تا سه ساعت بعد از ظهر در خواب هستند و آنگاه برمی‌خیزند و به ملاقات دوستان می‌روند یا در منزل می‌مانند که دیگران به ملاقات آنها بیایند.»

 

براون در ادامه می‌نویسد: «مستخدمین  دولت و بازرگانان و کسبه در ساعات بعد از ظهر زیادتر از دیگران کار می‌کنند و مجبور هستند که خارج از منزل باشند، ولی قبل از غروب آفتاب، کارهای مستخدمین دولت و بازرگانان و قسمتی از کسبه خاتمه می‌پذیرد. در تهران به مناسبت رسوم اروپایی وضع زندگی ایرانی‌ها قدری شبیه اروپایی‌ها شده، اما در ولایات دیگر وضع زندگی تغییری نکرده است.»

 

تفریح دانشمندان

در زندگانی و شرح حال ابن سینا می‌خوانیم که وی پس از آنکه برادرش علی و شاگردش ابوعبید جوزجانی با لباس صوفیه راهی اصفهان و در دربار علاء الدوله پسر کاکویه پادشاه اصفهان مستقر می‌شود، «علاء الدوله از اعزار و اکرام نسبت به او هیچ فروگذار نمی‌کند، قرار می‌گذارند که شب‌های جمعه هر هفته ابن سینا و سایر علما و فضلای شهر در حضور خود شاه جمع شوند و در انواع علوم و فنون بحث نمایند...» در حقیقت شب جمعه برای ابن سینا و یارانش شب بحث و گفت‌و‌گوی دوستانه بود. «در این محفل علمی گاه خود شیخ مسأله‌ای را مطرح و پیرامون آن بحث می‌کرد و حاضران سراپا گوش می‌شدند... و هر کس را در هر باب شبهه‌ای بود از وی می‌پرسید و شیخ با بیانی موجز حل مشکل می‌فرمود...» 

 

گذران عمر اهل علم

اقلیت بسیار اندکی از مردم عاشق کتاب و تحقیق و پژوهش بودند و این کار برای آنان بهترین تفریح و تفنن بود از آن جمله مورخ برجسته، محمدبن عمر واقدی به جمع اخبار رغبت داشت. این مرد با اینکه خود از موالی بود عده‌ای از بندگان درم خریده را در اختیار داشت «که روز و شب برای او کتابت می‌کردند. نوشته‌اند که بعد از وفاتش ششصد قفسه کتاب از او باز ماند که هر قفسه را دو مرد حمل می‌کرد...»

 

همچنین ابن رشد متفکر و فیلسوف اندلسی عاشق و بیقرار علم بود و تمام عمر خود را در مطالعه و تحقیق گذرانید. ابن عربی که ناظر تشییع جنازه این دانشمند در قرطبه بود، شرحی هیجان انگیز از خود به یادگار گذاشته و نوشته است که «در یک طرف مرکوب، تابوت ابن رشد را قرار داده بودند و در طرف دیگر کتاب‌های او را، یعنی بسته کتاب‌ها با جنازه ابن رشد معادل بود...»همچنین ابوریحان بیرونی چنانکه معروف است تا آخرین لحظات عمر از تحقیق و پژوهش و کشف مجهولات غافل نبود.

 

زندگی با کتاب

اسفندیار کاتب در تاریخ طبرستان ضمن توصیف دوران نکبت و بدبختی خود، مطالعه کتاب را داروی درد و وسیله تشفی خاطر می‌شمارد: «درین حادثه... تدبیری جز خویشتن را به مطالعه کتب آرام دادن ندید. (۶) در ایران حتی در قرون معاصر هیچوقت کتاب خواندن و مطالعه و تحقیق رنگ عمومی و اجتماعی به خود نگرفت و همیشه هیأت حاکمه و سیاست‌های استعماری سعی می‌کردند که از بی‌سوادی و بی‌خبری مردم برای اجرای نقشه‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی خود بهره‌برداری کنند. غیراز مطالعه کتاب، گردش در کوه‌ها، جنگل‌ها و مزارع در شمار تفریحات عمومی بود. چنانکه در «تاریخ یزد» آمده است: «یکی از تفریحات و دلخوشی‌های آن سرزمین گردش در کوه‌های سرسبز و دلنشین و بهره‌مندی از باغستان‌هایی که مردان نیک اندیش برای تفریح و تفرج مردم ایجاد و احداث می‌کردند.»

 

  انواع وقت گذرانی در ایران

سابقاً بعضی از شهرنشینان و روستاییان در اوقات فراغت به نظاره «بازی مسخرگان و رقص و آواز مطربان دوره گرد، انواع معرکه‌ها و زورنمایی پهلوانان و نقالی و قوالی و شعبده بازی و بازی‌های دلقکان و لوده‌ها و لوطی‌ها...» می‌پرداختند یا از مشاهده رقص حیواناتی چون میمون و خرس و بند بازی و ریسمان بازی و چشم‌بندی لذت می‌بردند. گاه در ایام عروسی نمایش‌هایی معروف به «روحوضی» یا خیمه شب بازی برقرار می‌کردند.

 

با اشاعه سینما و تلویزیون و تئاتر نه تنها تفریحات سابق الذکر رو به فراموشی نهاد، بلکه جنگ انداختن خروس‌ها، قوچ‌ها و گاوهای نر و تفریحاتی از نوع چوگان بازی، شکار، تیراندازی و اسب سواری که هم جنبه تفریحی داشت و هم ورزش کاملی بود، به‌طور محسوسی رو به کاهش نهاده است.

 

از دیرباز خرابات و میخانه‌ها و از دوره صفویه به بعد قهوه خانه‌ها یکی از مراکز وقت گذرانی مردم میانه حال بود. «در شهر تهران که از جهت پیشرفت علم و فرهنگ گل سرسبد همه شهرهای کشور ماست به موجب تحقیقی که قبل از انقلاب انجام شده است، ۲۳۳۴ قهوه خانه، ۵۸۶ رستوران و میخانه، ۱۱۷۱ چلوکبابی، ۴۰ باشگاه ورزشی، ۲۳ ورزشگاه باستانی، ۱۲ سالن و ۸ میدان ورزشی وجود داشته است و حال آنکه این شهر تنها دارای ۵۷ کتابخانه و قرائتخانه، ۵۷ انجمن داخلی و خارجی و باشگاه و کانون فرهنگی، ۷۹ سینما و ۷ تئاتر است و این ارقام شاهدی صادق بر این است که امور مربوط به جسم به امور مربوط به ذهن و تفکر آشکارا غلبه دارد...»

نقل عباراتی که در یکی از جراید روزانه آمده است از این بابت بجاست «اداره آمار شهرداری قبل از انقلاب اعلام کرد که در شهر تهران در برابر سیصد کتابفروشی سه‌هزار مشروب فروشی و اغذیه فروشی وجود دارد و در این مراکز در سایر فروشگاه‌های سراسر ایران روزانه پانصد هزار بطری مشروبات الکلی به مردم فروخته می‌شود. سازمان کتابخانه‌های شهرداری اعلام کرد که از نزدیک به سه میلیون مردم تهران روزانه بیش از پنجاه نفر به کتابخانه‌های شهرداری مراجعه نمی‌کنند.

 

شب زنده‌داری در اماکن عمومی

قهوه خانه از اماکنی بود که ایرانیان از زمان پیدایش آن در حکومت صفویه آن را محلی مناسب جهت نوشیدن چای و خوردن ناهار و شام، اموری نظیر اطلاع رسانی، نشر افکار واخبار اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی وهمچنین سرگرمی‌هایی نظیر مدیحه سرایی، نقالی، شاهنامه خوانی، غزل خوانی، سخنوری و مشاعره وانواع بازی‌ها یافتند.

 

تا قبل از رسیدن یا نفوذ تمدن جدید در ایران، سرگرمی‌های قهوه خانه‌ای نظیر نقالی، معرکه‌گیری و شاهنامه خوانی کاری پردرآمد و وسیله خوبی برای تفریح و وقت گذرانی طبقات متوسط و محروم اجتماع ایران بود. «مولانا فتحی اصفهانی شاهنامه‌خوانی بی‌مثل بود که شعله آوازش بی‌تکلف و اغراق، یک فرسخ زبانه می‌کشید، در نهایت پیچیدگی و تحریر...» 

 

همچنین شاه عباس به شاهنامه خوانی علاقه وافر داشته است و از شاهنامه خوانان او یکی «عبدالرزاق قزوینی» خوشنویس بود که سالی سیصد تومان حقوق داشت و دیگری «ملا بیخودی گنابادی» که در شاهنامه خوانی مشهور بود و در سال چهل تومان حقوق می‌گرفت.» 

 

استاد زنده‌یاد محمد محیط طباطبایی درباره یکی از این شاهنامه خوان‌های قرن اخیر می‌نویسد که وی در ضمن شاهنامه خوانی چنان صدایش اوج می‌گیرد و بلند می‌شود که سرانجام به پاره شدن پرده صفاق منتهی می‌گردد.» 

 

آتش بازی، چراغانی وآذین بندی

شاه عباس صفوی، چراغانی و آذین‌بندی را بسیار دوست داشت. هر زمانی که به یکی از شهرهای بزرگ می‌رفت یا از سفری به پایتخت بازمی‌گشت فرمان می‌داد که شهر را چراغانی کنند و وسایل آتشبازی را فراهم آورند. اینگونه تشریفات غالباً چندین شب طول می‌کشید و شاه هر شب به بهانه‌ای به تماشای چراغانی می‌رفت. یک شب سفیران بیگانه را به تماشا دعوت می‌کرد، شب دیگر با زنان حرم به گردش می‌پرداخت، شب سوم گروهی از سران دولت و سرداران را با خود به تماشا می‌برد.

 

«پیترو دلا واله» جهانگرد ایتالیایی بخوبی توضیح می‌دهد که این تظاهرات و چراغانی‌ها به میل و رغبت مردم صورت نمی‌گرفته، بلکه مردم به دستور شاه ناگزیر بودند که مخارج این کارها را برای چندین شب تحمل کنند.  (۱۳)

اما با این همه مردم در همه ایام به اتفاق خانواده ساعت‌ها به تماشای چراغانی‌ها و آذین ‌بندی‌ها سرگرم بودند.

 

مردمان ایران در همیشه تاریخ جزو اقوامی هستند که به زیارت اهمیت می‌دادند. این زیارت یا مربوط به بزرگان دین و مذهب چون پیامبران و امامان و امامزاده‌ها بوده است یا مربوط به شخصیت‌های تاریخی چون شاهان، شاهزادگان و افراد نامی بوده است. با توجه به اینکه ایرانیان با دو هویت ایرانی - اسلامی در جهان شناخته می‌شود، طبیعی است که زیارت آنان نیز هر دو مورد خاص را در بر می‌گرفت. با روی کار آمدن دولت صفویان در ایران که براساس مذهب شیعه بنیان نهاده شد، گرایش مردم به این مذهب افزایش پیدا کرد و بعد از آن زیارت در اذهان مردم به گونه‌ای اعتقادی رسوخ پیدا کرد. زیارت امامان شیعه به‌عنوان رهبران و هادیان این مذهب در سرلوحه اعتقادات مذهبی مردم قرار گرفت.

 

از سوی دیگر مردم ایران به دلیل روحیات حماسی و افتخار به گذشته تاریخی (تاریخ باستان) خود، زیارت پادشاهان و اماکن و بناهای تاریخی را در سرلوحه برنامه تفریحی خود قرار دادند. این روحیات با گذشت قرن‌ها و در عصر جدید نیز همچنان در میان مردم زنده و پایدار باقی مانده است.

 

پرواضح است که با نگاهی به کتب و آثار تاریخی به صورتی مشهود می‌توان به این دریافت رسید که تفریحات و سرگرمی‌های مردمان و سلاطین و شاهان را نمی‌توان تنها به موارد مذکور محدود کرد و بدون تردید بیش از این راقم بوده است. اما همین مقدار که محدوده تاریخ میانه ایران تا عصر جدید را دربر می‌گیرد، نشان می‌دهد که جامعه ایرانی برخلاف مغرب زمین که از تفریحات علمی و علوم عاقله بهره می‌گرفتند، به تفریحات باطله و غیرعاقله مشغول بوده‌اند. به صرافت می‌توان دریافت که عرصه عمومی جامعه ایرانی به علت استبداد شاهان و تصلب سنت امکان بروز و رشد و نمو عقل را به مردمان نمی‌داده است. اگرچه ناگفته نماند که جامعه شناسی مردم ایران نشان می‌دهد که بنیادهای جامعه همواره در مسیری استقرار پیدا کرده است که جز اینگونه تفریحات و سرگرمی‌ها از آن مستفاد نمی‌شود

 

 

 

 

 

ion.ir
  • 14
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش