اگربگوییم که جامعه ما دچار انگیزه پیشرفت است، ره به خطا نرفته ایم. هرچندکه اتفاق نظری درمعیارهای این پیشرفت وجود نداشته باشداما به گفته مک کلند انگیزه پیشرفت، یک ویروس ذهنی است وبه سرعت درجامعه تکثیرمی شود. طبیعی است که درسطح جامعه مصادیق و معیارهای پیشرفت،واحدنیست و بعضی آن رادراموراقتصادی وبعضی درامورفرهنگی میدانند.
اماآنچه واضح است اینکه تمایل شدید نگرشها به ترکیب،درکنارتغییرمختصات و قواعد ارتباطات در عصر حاضر ، تکثیر انگیزه پیشرفت رادرمسیری شتابان قرارداده است.
مرکز – پیرامون داخلی
بدون شک یکی از پایه های اساسی تحلیل رفتار سیاسی جامعه ایران تقسیم بندی سه گانه مرکز – پیرامون – واسطه ها و مختصات هر یک از این دستهها است. اگر مرکز را قشر دارای رفاه نسبی بدانیم که در شهرهای بزرگ مستقر هستند و از امکانات رفاهی – اقتصادی مطلوبی برخوردارند و پیرامون را قشر روستایی با درآمد پایین بدانیم، در این میان گروه های واسطه ای وجود دارند که در وهله نخست دارای حلقه های ارتباطی قوی با پیرامون هستند و دوم، تمایل زیادی به پیشرفت و قرارگرفتن در دسته بندی مرکز نشان می دهند.
تجربه نشان داده است که این گروه ممکن است رفتار سیاسی دوگانهای بروز دهد یعنی هم ممکن است دارای اولویتهای فرهنگی و توسعه سیاسی باشد و هم تحت تاثیر شعارهای اقتصادی قرار گیرد. شاید با نگاهی به حرکت جامعه ایران درطول ۱۲ سال اخیر بتوانیم خطوط اصلی انگیزشی جامعه رامشخصترکنیم.
رفتارسیاسی در سال ۸۴ – مطالبه عدالت
حس نابرابری اجتماعی از قویترین نیروهای انگیزشی درشکلدهی به رفتارسیاسی است. شایدازاین روست که دربسیاری ازنقاط تاریخ،تودهها تحت نفوذسیاستمدارانی باگفتمان عدالت محورقرارگرفته اند. درمقاطعی که معیشت مردم دارای چالش های جدیتر است ، پتانسیل ظهوررهبران باچنین شعارهایی افزایش مییابد. درانتخابات ایران،سبدرای محموداحمدی نژاددرسال ۸۴ رامی توان دراین گروه طبقهبندی کرد.
اولویت های فرهنگی - اجتماعی در سال۸۸
رفتار انتخاباتی جامعه در سال ۸۸ به واقع بیانگر جامعهای در حال گذار است. جامعهای که درآن قسمتی از مردم به سمت مطالبات فرهنگی – اجتماعی رفته و انگیزه پیشرفت در تمامی ابعاد در آن موجی تازه ایجاد کرده و از سویی هنوز بخش بزرگی از جامعه دارای اولویتهای اقتصادی – معیشتی است که به سادگی تحت نفوذ شعارهای عدالت محور قرار میگیرد. در این زمان هرچند به وضوح مطالبات و رفتار سیاسی قسمتی از جامعه دچار تغییر شده، اما به نظر می رسد که هنوز زمینه های لازم برای فراگیرشدن تغییرات وجود نداشته است. این زمینههای لازم با ظهور رسانه های جدید ایجاد میشود.
تغییرقواعد رسانه ای، تغییرساختارسبدرای
در یک دوره کوتاه چند ساله با گسترش رسانههای مبتنی بر فضای مجازی، شاهد چندین اثرهمزمان هستیم. نخست اینکه با گسترش ارتباط بین مرکز– واسطه ها ، تغییر معناداری در سبک زندگی به ویژه در دسته واسطهها به وجود آمده است.
همانگونه که اشاره شد این گروه دارای انگیزه بالایی برای پیشرفت هست و فضای جدید ارتباطی امکان الگوبرداری توسط این گروه را ایجاد کرده است. به طور همزمان به دلیل حلقه های وابستگی محکم این گروه به پیرامون، تغییر سبک زندگی واسطه ها به تغییر در پیرامون می انجامد. در اینجا شبکه های اجتماعی، موانع زمان – مکان بین واسطه و پیرامون را برداشته است و ارتباطات عاطفی باعث نفوذ نگرشی واسطه در پیرامون خواهد شد.
به اعتقاد نگارنده، این تغییر سبک زندگی و نفوذ نگرشی مرکز – واسطه – پیرامون در کنار تغییر بنیادین قواعد ارتباطات، باعث تحول عمده در رفتار سیاسی و سبد رای شده است. هرچند که مطالبات اقتصادی – رفاهی در همه زمان ها برای جوامع دارای اهمیت است اما در بهترین حالت فقط یک عامل از عوامل پیچیده، انگیزه پیشرفت و مطالبات برآمده از آن خواهد بود.
در چنین جامعه ای مطالبات فرهنگی ، آزادی های فردی / سیاسی و مسائلی مانند حقوق شهروندی به هیچ وجه کم اهمیتتر از اقتصاد نیست. سبد رای پیرامون که دارای اولویت اصلی اقتصادی بوده، دچار تغییر معناداری شده است تا جایی که اگر بگوییم طبقه پیرامون دیگر بهطور مستقل تصمیم گیری نمی کند، ره به خطا نرفتهایم. تصمیم در این طبقه از ترکیب نگرشی واسطهها و پیرامون به وجود میآید که خود تابعی از انگیزههای پیچیده پیشرفت است. بنابراین رفتار سیاسی جامعه در سال ۹۲ و ۹۴ را می توان شاهدی بر این تغییر مطالبات دانست.
و اما ۹۶
انتخابات ۹۶ برگزار و شعارهای عدالت محور اقتصادی، توسط بعضی از کاندیداها مطرح شد. بعضی جامعه را به ۹۶درصد ضعیف و ۴درصد حاکم سلطهگر تقسیم کردند و از این طریق تحلیل و شعارهای عدالت محور خود را مطرح کردند. جدا از اینکه آیا تقسیمبندی جامعه به دو دسته مذکور فقط از لحاظ اقتصادی صحیح است یا خیر، نکته مهمی که مورد غفلت قرارگرفته این است که امروزه وجود چنین دستهبندی اقتصادی به معنای وجود همین دستهها در رفتار سیاسی جامعه نیست.
جامعهای دارای انگیزه پیشرفت، دارای مختصاتی چندبعدی است که انتخابات، نقطه برخورد مطالبات چندوجهی آن است. مطالباتی که تحت تاثیر تغییر سبک زندگی و تغییر بنیادین قواعد ارتباطی دچار تغییر شده است. در چنین شرایطی توجه بیش از حد به یک جنبه اقتصادی ممکن است تاثیر معکوس گذاشته و اقدامی در تناقض با عزت نفس جامعه تلقی شود. اما در پايان اين مردم هستند كه تصميم گيري مي كنند.
- 16
- 1