زماني که با کسي حرف ميزنيم، دوست داريم فاصله شخصي را با او حفظ کنيم. اين فاصله به فرهنگ و موقعيت افراد بستگي دارد. براي مثال دوستان در مقايسه با افراد بيگانه، فاصله نزديکتري با يکديگر دارند.
بلندي صدا، منبع عمدهاي از اطلاعات درمورد فاصلهاي است که افراد را از هم جدا ميکند. به عبارت ديگر، افراد وقتي نزديک هم قرار ميگيرند شروع به نجوا ميکنند و به هنگام قرارگرفتن در فواصل زياد نسبت به همديگر، فرياد ميکشند.
به چند نوع فاصله خيلي شناختهشده ميتوان اشاره کرد:
۱- فاصله صميمانه/ خصوصي:
فاصله صميمانه حدود ۱۵ سانتيمتر است و طرفين ارتباط بهگونهاي ناخودآگاه در ارتباط غيرکلامي قرار ميگيرند.
۲- فاصله شخصي:
فاصله شخصي مانند يک حباب نامرئي پيرامون انسانها را احاطه کرده است. محققان، وجود چنين فاصلهاي را در ميان جانوران نيز مشاهده کردهاند. فاصله شخصي حدود ۴۵ سانتيمتر يا يک متر و ۲۰ سانتيمتر بين دو نفر است و موضوعاتي که در اين ارتباط مطرح ميشود، کاملا شخصي است.
۳- فاصله اجتماعي:
فاصله اجتماعي حدود ۱۲۰ سانتيمتر تا ۳۶۰ سانتيمتر است. فاصله اجتماعي بهعنوان فاصله روانشناختي نيز مطرح است و در گفتوگوهاي مربوط به کسبوکار و نشستهاي اجتماعي مراعات ميشود.
۴- فاصله عمومي:
اندازه آن از ۳۶۰ سانتيمتر الی بيشتر است و درواقع بايد در نظر داشت که اين فاصله کاملا به فرهنگ و عوامل حاکم بر آن بستگي دارد و از فرهنگي به فرهنگ ديگر تغيير ميکند.
کمااينکه مراعـــات زبان فاصلـــه ميان سوئيس و ايـــران يا تانزانيا و کشـورهای اسکانديناوي بهشدت متفاوت است زيرا احساس افراد نسبت به همديگر «در زمان معين» عامل تعيينکنندهاي در نحوه استفاده از فاصله است.
انتخاب اصطلاحات موجود در اين پديده، براي توصيف فواصل مختلف، با آزمايشها و تحقيقات بسياري در ميان مردمان سرزمينهاي مختلف بهدست آمده است. علاوهبرآن، کاربرد زبان فاصله در شعر هم جالب توجه به نظر ميرسد:
گاهی شاعر، مفهوم فاصله را در کلمات پنهان ميسازد، مانند شعري از شاعره هنديتبار پارسيگو «زينب النسا»
متخلص به «مخفي»، دختر اورنگ زيب، پادشاه گورکاني هند که چنين سروده است:
در سخن مخفي شدم مانند بو در برگ گل
ميل ديدن هر که دارد در سخن بيند مرا
و همچنين شعري از حميد مصدق که آشکارا تمناي برداشتن فاصله را دارد:
گاه ميانديشم/ ميتواني تو به لبخندي اين فاصله را برداري/ تو توانايي بخشش داري/ دستهاي تو توانايي آن را دارد/ که مرا زندگاني بخشد... و در ادامه: چه زود سهم روزهاي خوب «يادش به خير» ميشود...!
مقوله کاربرد زبان فاصله، مبحث بسيار وسيع و قابلتأملي است و مصاديق کاربردي آن را در موارد متعددي علاوهبر آنچه ذکر شد، ميتوان رديابي کرد. ازجمله:
۱. فاصله کانوني عدسي در دوربين عکاسي
۲. فاصله در هندسه اقليدسي
۳. فاصله طولي ايمن در رانندگي
۴. فاصله در موسيقي (کليد فاصله)
۵. فاصله در حروفچيني Line Spacing
۶. فاصله در طراحي و ديزاين
. فاصله رواني و حالت خلسه
۸. ليزرهاي فاصلهياب و...
فاصله / distance: جداکننده ميان دو چيز؛ حائل يا جداکننده دو يا چند چيز است. به فضاي ميان دو شيء يا پديده که روي هم جاي نگرفتهاند، فاصله گفته ميشود. به عملِ گذر از يک فاصله، «پيمودن» يا «طيکردن» گفته ميشود.
احمدرضا دالوند
- 11
- 4