پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۱۱:۳۶ - ۰۴ شهریور ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۶۰۰۷۰۴
سایر حوزه های اجتماعی

ایرانیان دومین مردم ناشاد دنیا معرفی شدند!

شادی,اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,جامعه
ایرانیان دومین مردم ناشاد دنیا معرفی شدند! جامعه ما فاقد دانش و آموزش فرهنگی لازم برای شاد بودن و شادمانی کردن است

هرچند در عرصه‌های اندرونی و فضاهای غیررسمی، مردم آموخته‌اند شادمانی را هرچند گاه با افراط و تفریط داشته باشند، اما مسأله اصلی آن است که در عرصه‌های عمومی ما بجز مناسبت مذهبی بسیار محدود (نیمه شعبان) فرصت دیگری برای شادمانه بودن جمعی و در کنار هم بودن  نداریم

 

شادی‌های پس از پیروزی‌های فوتبال، انتخابات و... بیانگر آن است که نظام فرهنگ رسمی و سیاست‌های فرهنگی ما، ظرفیتی برای این مسأله نداشته‌اند و نخواسته‌اند داشته باشند

 

شادی هرچند در سطح روانی و فردی تجربه می‌شود، اما عملاً یک محصول جمعی است. شادی محصول زندگی شادمانه است، محصول جمع‌های شاد و باهم‌بودن‌ها و شیوه زندگی شادمانه است. فقدان آیین‌های شاد غیرمذهبی و محدود و کنترل کردن تجمعات شادمانه غیرمذهبی، عملاً سبب اختلالی در دانش و مهارت‌های فرهنگی شادمانگی در جامعه ما شده است

 

«شادی»، «شاد بودن» و «شادمانی کردن» مفاهیم کلیدی در هر فرهنگی است که می‌توان از طریق آنها نظام زندگی مردم هر جامعه‌ای را مورد بررسی و ارزیابی قرار داد. در فرهنگ ایران امروز، این مفاهیم نه تنها همیشه مبهم بوده‌اند، بلکه محل نزاع گفتمانی گروه‌های مختلف رسمی و غیررسمی هم بوده‌اند. آنچه طی دهه‌های اخیر در جامعه ایرانی در خصوص شادی در سیاست‌های فرهنگ رسمی رخ داده است، نوعی ابهام و گاه تناقض را شامل می‌شده است.

 

مسأله اصلی شادی در فرهنگ ایران را می‌توان در دو سطح بررسی کرد: در سطح «فرهنگ غیررسمی» و فضاهای اندرونی مردم و در سطح فضاهای رسمی و «فرهنگ رسمی» جامعه. البته این تفکیک لزوماً قاطع نیست زیرا همیشه فرهنگ رسمی تلاش داشته حوزه اندرونی مردم و احساسات خصوصی مردم را نیز به کنترل و انتظام خود درآورد، لذا سرنوشت نهایی شادی در هرکدام از این سطوح تا حدی متأثر از مداخله و پویایی‌های سطح مقابل هم بوده است.

 

حتی هنوز تعریف قابل اجماعی از این مفهوم در جامعه ما و در سیاست‌های فرهنگی رسمی ما وجود ندارد. عموماً شادی با نوعی «معنویت‌گرایی استعلایی» تلفیق شده است و بسیار آرمانی و غیرقابل دسترسی است.

 

در حالی که در نظام‌های فرهنگی، تعریفی عادی‌تر و ملموس‌تر از این مفهوم وجود دارد. هرچند شادی در وهله اول یک کیفیت روانشناختی است، اما در عمل نمی‌توان به شادی فارغ از کم و کیف زندگی اجتماعی رسید. از منظر روانشناختی، «شادی» در واقع مجموع کیفیت دو احساس درونی ما است، یکی «حس‌ رضایت ما» (مثلاً وقتی معنای واقعی کار یا عملکردمان را درک می‌کنیم) و دیگری «کیفیت احساسات خوب»ی است که در طول زندگی دریافت می‌کنیم، که هردو اینها منجر به شادی می‌شوند و هر دو پدیده‌های نسبتاً پایداری در زندگی هر فرد هستند. از سوی دیگر، مفهوم شادی متناظر با مفاهیم دیگری مانند خوشحالی، خوبی، خوشی و... است.

 

از این منظر، خوشحالی، خرسندی یا شادی یک حالت روانی است که در آن فرد احساس عشق، لذت، خوشبختی یا شادی می‌کند. تحقیقات نشان داده‌ است شادی رابطه مستقیمی با مسائلی همچون روابط و تعاملات اجتماعی، وضعیت فرد از نظر داشتن خانواده مطلوب، کار، درآمد، عضویت در گروه‌های دارای حس شادی و حتی نزدیکی به انسان‌های شاد دارد.

 

اما نکته اصلی در جامعه این است که شادی به‌عنوان یک «مسأله» امری فردی نیست، بلکه بیشتر مردم به نوعی درگیر آن هستند. شادی و خوشحالی یک مسأله اجتماعی و عمومی در جامعه امروز ما است. نظرسنجی ای که توسط مؤسسه گالوپ در سال ۲۰۱۳ انجام شده حاکی از آن است که «ایرانیان دومین مردم ناشاد در دنیا هستند.»

 

این آمارها هرچقدر هم انحراف داشته باشند، در نهایت این دلالت حداقلی را دارند که در ملل دنیا، ایرانیان در انتهای فهرست شادها و خوشحال‌ها هستند. به همین سبب شادی بویژه در عرصه عمومی و جمعی و مدنی یک «مسأله» است و اگر بخواهیم از منظر آسیب‌شناسی اجتماعی بدان توجه کنیم، می‌توان گفت که فقدان شادی، یک «آسیب‌اجتماعی» است که عملاً یکی از مهم‌ترین منابع عاطفی و روحی زندگی مدنی جامعه ما را دچار بحران کرده است.

 

دلیل این کاستی و فقدان آسیب‌شناختی چیست؟ آیا مردم نمی‌خواهند؟ آیا سنت ما ظرفیت شادمانه بودن ندارد؟ آیا فرهنگ ایران، فرهنگ ضدشادی است؟ نمی‌توان به سادگی حکمی کلی در این زمینه صادر کرد اما می‌توان حداقل طرح بحثی داشت از ریشه‌های این فقدان بزرگ، یعنی شاد نبودن زندگی ما ایرانیان. هرچند در عرصه‌های اندرونی و فضاهای غیررسمی، مردم آموخته‌اند شادمانی را هرچند گاه با افراط و تفریط داشته باشند،

 

اما مسأله اصلی آن است که در عرصه‌های عمومی ما بجز مناسبت مذهبی بسیار محدود (نیمه شعبان) فرصت دیگری برای شادمانه بودن جمعی و در کنار هم بودن نداریم. سیاست فرهنگی رسمی ما، به تعبیری فاقد مکانیسم‌هایی برای شادی‌های مدنی عمومی و جمعی در جامعه است. شاید در برخی موارد هم ضدشادی باشد.

 

در عرصه مدنی و فرهنگ عمومی جامعه، ما مناسبت‌های شاد نداریم، چند سالی است که مهم‌ترین و گسترده‌ترین تجمعات شاد در جامعه ما، در فقدان نظارت و دخالت نهادهای فرهنگی رسمی رخ داده‌اند؛ شادی‌های پس از پیروزی‌های فوتبال، انتخابات و... بیانگر آن است که نظام فرهنگ رسمی و سیاست‌های فرهنگی ما، ظرفیتی برای این مسأله نداشته‌اند و نخواسته‌اند داشته باشند.

 

در سطح رسمی، جامعه ما در شرایط فعلی فاقد مهارت‌ها و آموزش‌های مدنی لازم برای شادی جمعی و عمومی است. مردم نیز نمی‌توانند منتظر میل سیاستگذاران فرهنگی باشند. خودشان در تجربه عینی و عملی و بتدریج، این فضای شادمانگی جمعی و مهارت‌ها و آموزش‌های لازم برای آن را فراهم می‌کنند.

 

شادی هرچند در سطح روانی و فردی تجربه می‌شود اما عملاً یک محصول جمعی است. شادی محصول زندگی شادمانه است، محصول جمع‌های شاد و باهم‌بودن‌ها و شیوه زندگی شادمانه است. فقدان آیین‌های شاد غیرمذهبی و محدود و کنترل کردن تجمعات شادمانه غیرمذهبی، عملاً سبب اختلالی در دانش و مهارت‌های فرهنگی شادمانگی در جامعه ما شده است.

 

به عبارت دیگر، فقدان شادی، امروزه صرفاً فقدان یک فضای شاد نیست، بلکه فقدان آیین‌های شاد و فقدان دانش و مهارت فرهنگی لازم برای شاد بودن است. فرهنگ رسمی همچنان تصمیمی برای حل این مسأله ندارد، بلکه هنوز هم با شادی غیرمذهبی، مسأله دارد. فرهنگ غیررسمی و مردمی هم آرام آرام در فضاهای خصوصی خودش خرده فرهنگ‌های لازم برای شادمانه بودن را خلق کرده وتوسعه می‌دهد.

 

در فضای رسانه‌های ما نیز هرچند شادی در برنامه‌ها و مناسبت‌ها مورد توجه قرار می‌گیرد، اما برنامه‌ها نیز برنامه‌های فردی، یک مجری و چند میهمان هستند که گفتارهای کلیشه‌ای و خنده‌های تکراری آنان را به نشانه برنامه شاد می‌گیرند. در حالی که شادی و شادمانه بودن و خوشحال بودن، یک تجربه جمعی و مکرر است. البته شادی و شادمانگی به دلیل منطق خاص خود گاه با حدی از هنجارشکنی نیز همراه است، اما نمی‌توان به دلیل این هنجارشکنی‌های نامحدود، شادمانی را از اساس در فضای عمومی قدغن و ممنوع کرد. نتیجه این سیاست‌های بی‌توجه و گاه طردکننده شادی در فضاهای عمومی و جمعی رسمی، آن بوده است که حتی در مولودی‌های مذهبی هم برای ارتقای حس معنوی، در نهایت «نوحه‌خوانی» کنند چون جامعه ما فاقد دانش و آموزش فرهنگی لازم برای شاد بودن و شادمانی کردن است.

 

در شرایط فعلی اگر بی‌توجهی فرهنگ رسمی به شادی و مناسبت‌های شاد غیرمذهبی و ایجاد  نکردن امکان شادمانی جمعی مردمی آزاد ادامه پیدا کند، ما شاهد نوعی بی‌سامانی در فرهنگ شادی خواهیم بود؛ بی‌سامانی‌ای که در نهایت بیش از همه موجب اختلال فرهنگ رسمی و تناقض‌های بیشتر در آن خواهند شد. بار سامان بخشیدن به این بی‌سامانی را مردم  طی زمان به دوش خواهند کشید.

دکتر جبار رحمانی

 

 

 

 

 

 

iran-newspaper.com
  • 19
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش