در تمام كشورهاي جهان براي حفظ امنيت و آرامش شهر و شهروندانش قوانيني وضع ميشود كه عدم توجه به هركدام از اين قوانين با جريمههاي مختلف همراه است. در اين ستون موارد كوچك اما موثر شهروندي را مرور ميكنيم به اميد اينكه شهروندان بهتري باشيم.
۱- در كوچهاي دور ميدان پارك كرده و در ماشين نشسته بودم. مادر جواني كه فرزندش را در كالسكه گذاشته و چند كيسه خريد به همراه داشت از يك سمت ميدان وارد شد و به انتهاي آنكه رسيد متوقف شد و كمي به اطراف نگاه كرد. سرك كشيدم و متوجه شدم مقابل رمپ ميدان كه براي عبور عابران پياده در نظر گرفته شده خودرويي پارك كردهاند. از آنجا كه دور تا دور ميدان با ماشين محاصره شده بود، مادر جوان مجبور شد از همان راهي كه آمده بود برگردد تا بتواند از ميدان خارج و از خيابان مسيرش را ادامه دهد.
يادآوري: شهر فقط متعلق به افراد جوان و سالم نيست. در شهر افراد معلول و مسن هم زندگي ميكنند يا مادراني كه كودكانشان را در كالسكه حمل ميكنند. قوانين به ما ياد ميدهند كه علاوه بر خودمان به ديگران هم فكر كنيم. اگر هم فكر ميكنند توجه به قوانين ژست آدم حسابيهاست چه اصراري به ناحساب بودن داريم؟
۲- روي نيمكت حاشيه خيابان نشسته بودم و به رفت و آمد آدمها نگاه ميكردم. مقابلم پل عابرپيادهاي مجهز به پله برقي بود. كمي جلوتر از پل خط عابرپياده و زير پل دور برگردان وجود داشت. عدهاي از عابران براي گذر از خيابان پل، گروهي خط عابر و عدهاي هم دور برگردان را انتخاب ميكردند. از آنجا كه فقط يك خودرو امكان عبور از دوربرگردان را داشت، تردد عابرين از محل گذر خودروها باعث توقف آنها شده و اين عدم حركت باعث ايجاد ترافيك ميشد و عابرين بيتوجه به صداي بوقهاي اعتراض آميز اتومبيلها به قدم زدنشان ادامه ميدادند.
يادآوري: پل عابرپياده با پله برقي براي رفاه حال شهروندان پياده در معابر نصب شده است و خاموش بودن برق پله در ساعات مختلف باعث عدم تمايل شهروندان نسبت به استفاده از آن ميشود. خوب است پلهها به شكلي هوشمند شوند تا همزمان با قدم گذاشتن عابرين فعال شوند تا هم در مصرف برق صرفهجويي شود هم حتي عابريني كه از پله برقي ميترسند از اين امكان شهري استفاده كنند.
۳- در حال رانندگي بودم، مادري با پسر بچهاي دو، سه ساله از عرض خيابان عبور ميكرد. با فاصلهاي امن توقف كردم كه عبور كنند. در يك دست مادر كيسه خريد و در دست ديگرش انگشتهاي كوچك كودك بود. بچه عقبتر از مادر راه ميرفت. كنارش توقف كردم و گفتم: عزيزم بچه شما خيلي كوچك است و اگر ماشيني با فاصله كمتري از شما متوقف شود كودكتان را نميبيند. لطفا بيشتر مراقب باشيد. لبخندي حاكي از ترس و تشكر بر چهرهاش نشست و از تذكرم تشكر كرد وگفت: هيچوقت به اين نكته دقت نكرده بودم.
يادآوري: بسياري از مواقع شهروندان قصد مقابله با قوانين يا قانونگريزي ندارند بلكه ما در مورد موقعيتهاي مختلفي كه ناخواسته ايجاد ميكنيم آگاهي و دقت نداريم. شهروندان نمونه ناگهاني تبديل به شهرونداني بينقص يا كم اشتباه نميشوند. عزم همگاني و پذيرش و عمل به رفتارهاي ساكنين الگوهاي موفق، شهر و محل زندگي همه ما را به جايي بهتر تبديل ميكند. عزم همه ما، من و شما.
- 10
- 1