این جوان که قرار بود حکم قصاصش چند روز پیش اجرا شود، بههمت مردم روستا موفق شد ٦٠٠ میلیون تومان دیهای را که اولیای دم برای هزینه ساخت یک ساختمان عامالمنفعه خواسته بودند، تأمین کند. براساس گفته خانواده این جوان، تلاش اهالی روستا برای نجات این جوان آنقدر جدی بود که حتی زنان سرپرست خانواده همه پساندازشان را به حساب اولیایدم ریختند و چند کشاورز نیز پول حاصل از برداشت محصول را به اولیایدم دادند.
براساس محتویات پرونده متهم که حسن نام دارد و ١٣ سال قبل و چند روز بعد از زلزله بم مرتکب قتل شده است در پی درگیری با جوانی که از اهالی روستا نبود او را به قتل رساند. یکی از دوستان متهم که در جمعآوری دیه نیز پیشقدم شده است، دراینباره گفت: در آن روزهای نابسامانیهای بعد از زلزله و در پی فشار شدیدی که وارد شده بود یک نزاع دسته جمعی اتفاق افتاد که در آن جوانی غیربومی به دست افرادی بومی در روستای «پشترود» به قتل رسید.
سرانجام پس از بررسی و تحقیقات گسترده در پرونده ثابت شد حسن، مظنون اصلی، قاتل بوده است. این اتفاق برای اهالی روستا واقعا غیرمنتظره بود و پس از اعلام نتیجه تحقیقات و رأی دادگاه کسی باور نمیکرد او فردی باشد که مرتکب قتل شده است، چون خانواده او خصوصا پدر و مادرش از افراد بسیار خوشنام روستا هستند.
پس از صدور حکم مراحل رسیدگی به پرونده برای اجرای حکم یکی پس از دیگری پيش رفت. حسن هر روز به چوبه دار نزدیکتر میشد و بسیاری سعی کردند با خانواده مقتول ارتباط برقرار کنند تا شاید از اين طريق بتوانند آنها را از اجرای حکم قصاص منصرف کنند، اما هیچکدام موفق نبودند تا اینکه گروهی پنجنفره برای آخرین تلاش دست به کار شدند و در نهایت با جلب رضایت اولیایدم، موفق شدند حسن را از مرگ نجات دهند.
یکی از اعضای گروه پنجنفره دراینباره گفت: «در این ١٣ سال با وجود تلاشهای زیادی که برای صلح و سازش و گرفتن رضایت صورت گرفت، خانواده مقتول که از اهالی روستای دیگری هستند؛ راضی به بخشش نشدند و بنابر حقی که قانون و شرع برای آنها تعیین کرده بود، درخواست قصاص داشتند.
سرانجام شنبه بیستوهشتم مرداد امسال انجام مراحل پایانی اجرای قصاص در دستور کار قرار گرفت و دوشنبه سیام مرداد به حسن که در تمام این سالها در زندان بود اطلاع دادند باید برای انجام مقدمات اجرای حکم به قرنطینه برود تا روز چهارشنبه یکم شهریور حکم اجرا شود».
این فرد خیر ادامه داد: «این درحالی بود که تا روز سهشنبه هیچکس از ماجرای اجرای حکم اطلاع نداشت تا اینکه همان روز من از طریق یکی از دوستانم مطلع شدم، شنیدن این خبر شوکهام کرد. اما بیکار ننشستم و با خودم فکر کردم خانواده حسن و خصوصا پدرش در میان اهالی روستا از احترام ویژهای برخوردار هستند و همه ما نسبت به این خانواده احساس نيكي داریم.
بههمیندلیل فورا موضوع را با تعدادی از معتمدین و بزرگان روستا مطرح کردم. از آنجا که ما یک روز بیشتر تا اجرای حکم فاصله نداشتیم اولین کاری که به ذهنمان رسید این بود که بزرگان روستا با مطرحکردن موضوع برای امامجمعه و فرماندار بم، در صورت امکان راهی پیدا کنند که اجرای حکم چند روز به تأخیر بیفتد. درنهایت، این کار صورت گرفت و همزمان افرادی را بهعنوان میانجی نزد خانواده مقتول فرستادیم و امیدوار بودیم در روز آخر راهی برای بخشش و گذشت پیدا شود».
این همولایتی حسن گفت: در کمال ناباوری و با لطف خدا تلاشهایمان نتیجه داد و دادستان بم با صحبتهایی که بزرگان روستا و امامجمعه، فرماندار و رئیس دادگستری بم کرده بودند اجرای حکم را به تأخیر انداخت و موافقت کرد اجرای حکم قصاص به شنبه چهارم شهریور موکول شود.
سرانجام اولیایدم گفتند با نیتِ دادنِ خیرات به روح فرزندشان و برای ساخت یک مکان عامالمنفعه و دریافت ٧٠٠میلیون تومان رضایت میدهند. همین باعث شد امیدی در دل ما و خانواده حسن روشن شود و اگرچه مبلغ درخواستی خیلی زیاد بود، اما با شناختی که از اوضاع و شرایط اجتماعی روستا داشتیم تأمین مبلغ مورد نظر دور از ذهن نبود.
او ادامه داد: پشترود به لحاظ زمانی ١٠ دقیقه تا بم فاصله دارد و از روستاهای بزرگ بم محسوب میشود، حدود چهارهزار نفر جمعیت دارد که شغل اکثر اهالی آن کشاورزی و نخلداری است و دارا و ندار در کنار هم زندگی میکنند. این مردم روستا بودند که نقش اصلی را در تأمین مبلغ مورد نظر داشتند؛ برای این کار هم از روز چهارشنبه با اهالی و دیگر معتمدین روستا تماس گرفتيم. در ادامه نیز با رضایت مادر بزرگوار مقتول صدمیلیون تومان از مبلغ اولیه بخشیده شد و ما باید ٦٠٠میلیون تومان تأمین میکردیم.
او گفت: در قدم اول، مبلغ ٢٠٠میلیون تومان در روز اول (چهارشنبه) از طرف بزرگان روستا و پزشک خانواده حسن که در شیراز بود تأمین شد. در روز دوم (پنجشنبه) و درحالیکه کمتر از ٤٨ ساعت فرصت داشتیم باید مابقی پول را فراهم میکردیم، برای همین جلسهای فوقالعاده از شورای پنج نفره را -که از معتمدین روستا بودند- تشکیل دادیم تا با همفکری بیشتر به راهی جدید دست پیدا کنیم.
دیدیم اینطور نمیشود و باید هرچه سریعتر یک فراخوان عمومی و خانهبهخانه در روستا بدهیم و در گروههای مردمی اهالی در شبکههای اجتماعی نیز موضوع را اعلام کردیم. تعدادی از مردم روستاهای اطراف و شهر بم نیز از موضوع مطلع شدند. با توجه به شناختی که از مردم و جایگاه خانواده حسن در بین آنها داشتیم، مردم روستا به طرزی شگفتآور و سریع، به فراخوان ما روی خوش نشان دادند.
آنها برای رهایی حسن و شادکردن دل خانواده او و خانواده مقتول به سوی خانه پدر حسن سرازیر شدند.شماره کارت بانکی پدر حسن بین اهالی پخش شد و اینجا بود که بهترین صحنههای زندگی ما پنج نفر و مردم روستا و خانواده حسن شکل گرفت. هرکس هرچقدر كه ميتوانست، به حساب پدر حسن واریز میکرد. مردم همه در خانه و محله پدری حسن جمع شده بودند. خدا را شکر که در کمال ناباوری و در کمتر از یک روز ٤٠٠میلیون تومان باقیمانده نیز تأمین شد.
او گفت: نهایتا عصر جمعه (روز قبل از اجرای حکم) تمام مبلغ درخواستی در یک فقره چک تحویل خانواده مقتول شد و صبح شنبه نیز اوليايدم با مراجعه به دادگستری بم فرم رضایتنامه و بخشش را امضا كردند و حسن اعدام نشد.
دوشنبهشب همان هفته (ششم شهریور) مراسم تقدیر و تشکر از مردم روستا از سوی خانواده حسن و بزرگان روستا در حسینیه «پشترود» برگزار شد. مردم روستا نهتنها از بخشش خانواده مقتول در قبال درخواست مبلغ ٦٠٠میلیون تومان ناراحت نیستند، بلکه حتی همگی بر این نکته اتفاقنظر دارند که باید از آنها سپاسگزاری نیز کرد. چراکه فرصتی پیشروی همه اهالی گذاشتند تا با لطف خدا و همت خودشان پایان شب سیاه را سپید کنند.
محمدجواد رحیمنژاد
- 10
- 1