فرادید/ به گفته سازمان حمایت از حقوق کودکان "پلن اینترنشنال"، در دهه اخیر این نوع از ازدواج اجباری بهآرامی و بهطور پیوسته رشد کرده است.
چندین دهه است که قانون تکفرزندی در چین حاکم میباشد و تمایل به فرزند پسر عمیقاً در جامعه نهادینه شده است. این مسئله سبب برهم خوردن توازن جمعیت زن و مرد در این کشور شده.
عکاسی به نام "وینسنت ترمو" به ویتنام سفر کرد تا از یک روستای دورافتاده و خانوادههایی که دخترانشان ناپدیدشده بودند، دیدار کند.
"دو" پنجاهوشش سال دارد و به یک بیماری کشنده مبتلاست. تنها آرزویش این است که قبل از مرگ بار دیگر دخترش "می" را ببیند. او دو سال پیش ناپدید شد. روزی که ناپدید شد، برای خرید به بازار رفته بود. تنها چیزی که "دو" و خانوادهاش از نحوه ربوده شدن دخترشان میدانند این است که دو مرد او را تعقیب کردند. آنها رد "می" و دو مرد را تا "ها جیناگ" (شهری در شمال ویتنام) دنبال کردند، اما آنجا دیگر اثری از او نبود. کسی او را ندیده بود و مردم محلی گفتند احتمالاً به چین منتقلشده تا برای ازدواج فروخته شود.
تصویر می بر دیوار خانه آویزان است.
از زمان ناپدید شدن می، سه دختر دیگر نیز در این روستای کوهستانی دورافتاده ناپدیدشدهاند. این روستا تنها پنجاه نفر سکنه دارد. همسر برادرِ "می" بهشدت تحت تأثیر این حوادث قرارگرفته و اجازه نمیدهد هیچیک از زنهای خانواده تنها از روستا بیرون بروند. خودش نیز تنها با شوهرش به بازار میرود. او هرروز نگران است که اگر این آدمرباییها ادامه یابد، چه آیندهای در انتظار دختر کوچکش خواهد بود.
خانوادههای افراد ربوده شده از "فقدان مبهم" رنج میبرند. این اصلاح توسط روانشناس معروف "پائلین باس" مطرحشده و یکی از دردناکترین فقدانها در نظر گرفته میشود، زیرا احتمال خاتمه یافتن و به آرامش رسیدن فرد وجود ندارد. افراد تحت تأثیر طیف گستردهای از احساسات شدید را حس میکنند: ناراحتی، سردرگمی، اضطراب، ناامیدی، غم و البته امید.
این احساسات با انتظار بیپایان برای رسیدن خبری از فرد گمشده ترکیب میشود و میتواند تأثیر ویرانگری بر افراد در انتظار داشته باشد. اعضای خانواده بهطور مداوم در جستجوی پاسخ هستند و از سرنوشت و محل فرد گمشده اطلاعی ندارند، به همین دلیل نمیتوانند با خود کنار بیایند و همانند مرگ یک عزیز برایش سوگواری کنند و سپس در مسیر بهبود قدم بگذارند.
زندگی برای این جامعه کوچک بسیار دشوار است. یکی از تاکتیکهای قاچاقچیان آشنایی تدریجی با دختر است. خود را در قالب دوستی جدید جا میزنند و بعد از مدتی وعده میدهند که میتوانند برای آنها در چین کار پیدا کنند. با وعده درآمد بیشتر و زندگی بهتر، بسیاری از دخترها این را شانسی برای کمک به خانوادههایشان میبینند و با رضایت با قاچاقچیان همراه میشوند. اما فوراً پس از خروج از مرز میفهمند فریبخوردهاند.
دختر هجدهسالهای به نام "دینه" (تصویر بالا) نیز به همین شکل فریب خورد. پانزده سال داشت که به او و دوستش "لیا" پیشنهاد دادند تا آنها را با ماشین به روستا برسانند. آنها نیز برای اجتناب از پیادهروی طولانی این پیشنهاد را قبول کردند. اما مسیر حرکت ماشین خیلی زود تغییر کرد. او را به چین بردند و در خانهای زندانی کردند. در آنجا از او برای خریداران عکس گرفتند. دینه هشت ماه بعد موفق شد فرار کند، اما لیا هنوز بازنگشته است.
آمار دولت نشان میدهد بین ماههای ژانویه و مارس ۲۰۱۷، سیصد مورد قاچاق انسان ثبتشده است و مرکز امدادرسانی به کودکان در سه سال اخیر هشت هزار تماس مربوط به قاچاق کودک دریافت کرده است. مرکز "پلن اینترنشنال" در مدارس و انجمنهای استان "ها جیانگ" در حال فعالیت و ایجاد آگاهی است تا همه بهخصوص دخترها از خطر قاچاق انسان مطلع باشند. نهادهای محلی نیز به دولت فشار میآوردند تا برای پیدا کردن دختران گمشده و دستگیری عاملان قاچاق تلاش بیشتری کند.
منبع: BBC
- 13
- 6