خبرهای بدی که این روزها از داخل و خارج به گوش مردم میرسد، بیش از هر زمانی روحیه یأس و ناامیدی را پراکنده است و این روحیه بیش از قبل در زندگی روزمره مردم احساس میشود. خبرهای بدی که لابهلایشان خبرهای خوش هم وجود دارد، اما آنقدر کم است یا دیده نمیشود که فرصتی برای نفستازهکردن نمیگذارد. روحیه مردم از شادی و نشاط به سمت افسردگی و نارضایتی و البته بلاتکلیفی رفته، درحالیکه دامنه و سقفی برای این شرایط وجود ندارد.
در این میان، مسئولان دولتی باز هم از زاویه نگاه بالا به پایین و از درون جلسات رسمی، نسخهای برای افزایش شادی مردم میپیچند و بروز مشکلات را با عقبهای چنددههای، به داخل و خارج نسبت میدهند. شورای اجتماعی کشور که مسئولیتی مستقیم دراینباره دارد، مدتی است پا به این میدان گذاشته و قرار است در حوزه رویکردهای ایجابی، بررسیهایی درباره سلامت و نشاط اجتماعی انجام دهد و در جلسه آینده خود، راهکاری برای این موضوع مهم ارائه دهد. تقی رستموندی، رئیس سازمان امور اجتماعی، درباره تعریف جامع و دقیق اقدامات «فوقالعاده»ای که دستگاهها باید انجام دهند، گفت: دستگاههای متعددی داریم که در حوزه اجتماعی فعال هستند و کارهای جاری و معمول را انجام میدهند، اما چیزی که شورای اجتماعی از اعضای خود انتظار دارد، تحقق اقدام فوقالعاده است.
نکته درخور تأمل اینجاست که رستموندی به افزایش اعتبارات مرتبط با حوزه آسیبهای اجتماعی برای سال ۹۷ اشاره دارد که به آن بالغ بر۴۵۰ میلیارد تومان اعتبار داده شده است. او میگوید علاوه بر این رقم، حدود دوهزارو ۵۰۰ میلیارد تومان نیز به شش دستگاه دیگر که بهطور مستقیم با آسیبهای اجتماعی در ارتباطاند، اعتبار داده شده است، البته اینکه چه میزان از این اعتبارات تخصیص داده شود و به دستگاهها برسد، بستگی به وضعیت اقتصادی کشور دارد.
رئیس سازمان امور اجتماعی کشور میگوید هفت دستگاه -یعنی سازمان امور اجتماعی و شش دستگاه دیگر- و ۱۴ نهاد دیگر در کشور داریم که بهطور غیرمستقیم با مقولات اجتماعی در ارتباط هستند. اما آنچه در این میان جای سؤال دارد این است که چرا این برنامهریزیها، اهداف و اعتبارات نتیجه ندارند یا اثرگذاری آنها محدود است و نمیتوان روی آنها برای تغییر فضای جامعه حساب کرد.
علی جنادله، عضو هیئتعلمی دانشگاه علامهطباطبایی، میگوید: روحیه نشاط و امید و حس مثبت به حال و آینده بین مردم، بستگی به میزان دسترسی مردم به امیدها و آرزوهایشان دارد و نمیتوان آن را با برنامههای مقطعی و سطحی مثل پخش فوتبال در اماکن عمومی درمان کرد. او میگوید: نبود نشاط و شادی فراگیر در جامعه، به حس ناکامی تعمیمیافتهای در سطوح مختلف مردم برمیگردد که با تغییراتی، بین طبقات فقیر، متوسط و غنی دیده میشود و باید دید ریشه این حس ناکامیابی عمومی از کجاست و چگونه فراگیر شده است. او با طرح این سؤال که باید دید چرا مردم خبرهای بد را زود باور میکنند و به خبرهای خوش توجهی ندارند، گفت: تجربه زیسته مردم در سطوح و سنین مختلف، در عمل به آنها نشان داده خبرهای بد پایدارتر و بیشترند و زندگی آنها حول همین خبرهای بد میچرخد.
جنادله به غالببودن برخي نگاهها که برای شادی و نشاط مردم چارچوب میگذارد، اشاره کرد و گفت: تا زمانی که این نگاه حاکم است و کامیابیهای مردم را محدود به این یا آن تفكر چپ و راست و ... میکند، این ناکامیابی نیز وجود دارد. این استاد دانشگاه میگوید: امیدها و آرزوهای اقشار مختلف در جامعه در طول زمان نادیده گرفته شده و تنها به مواردی اهمیت دادهاند که متناسب با نگاه غالب بوده است و به همین دلیل، تا زمانی که روی این نگاه تأکید شود و برنامهای برای تغییر این نگاه و گفتمان وجود نداشته باشد و گامی برای نشاط مردم برداشته نشود، شاهد تغییری نخواهیم بود.
او به گروههای مختلف در جامعه ازجمله اقلیتها و زنان اشاره کرد و گفت: هرکدام از این گروهها در سالهای طولانی مسائل خاص خود را داشتهاند؛ اقلیتها دنبال گسترش زبان مادری و فرهنگ خودشان بودهاند و زنان هم خواستههای اجتماعی خودشان را مطالبه کردهاند، اما هیچکدام از این نیازها به نتیجه نرسیده است.
جنادله افزود: متأسفانه از گذشته تا امروز برخي گفتمان از یکسو و گفتمان طبقه متوسط از سوی دیگر با هم تقابل داشتهاند و هیچکدام بنایی برای بهرسمیتشناختن نیازهای اقشار مختلف مردم ندارند. در این میان، دولتها نیز در موقعیتهای مختلف رویکردهای متفاوتی در برخورد با این مسائل داشتهاند، اما باید گفت هیچگاه پیوندی بین دولتها و نخبگان وجود نداشته است.
- 16
- 5