اگر یک روز گوشی شما در دستتان نباشد، چه میشود؟ با نگاهی به تکنولوژی عصر حاضر در قلمرو زندگی فردی و تعمق در اثرات مثبت و منفی تکنولوژی در این زمینه، میتوان روند تغییرات رو به رشد نحوه زندگی انسان را احساس کرد. محصولات تکنولوژی که هر روز به بازار مصرف وارد میشود، فرهنگی جدید نیز با خود به ارمغان میآورند و انسان به عنوان یک مصرف کننده صرف تولیدات مادی و معنوی تکنولوژی، آن را میپذیرد و خود را بدان وابسته میداند.
هربرت مارکوزه، اندیشمند و جامعهشناس حوزه ارتباطات درباره سلطه تکنولوژی بر زندگی میگوید: «تمامی جوامع صنعتی به واسطه اعتقادشان به علوم و تکنولوژی خود را با عقلانیت ابزاری تولید سازگار کردهاند.» حال این سازگاری با تکنولوژی چقدر توانسته است در زندگی و متن جامعه ایرانی رسوخ کند؟ در همین رابطه با اصغر مهاجری، جامعهشناس و استاد دانشگاه تهران گفتوگو کردهایم که در ادامه میآید.
موضوع ما تبیین نقش تکنولوژی در متن امروز زندگی مردم و جامعه ایرانی است. به نظر شما تکنولوژهای ارتباطی چقدر توانستهاند وارد زندگی مردم شوند؟ آیا تاثیر این تکنولوژیها در جامعه ما به اندازه جوامع مادر سازنده آنها هست؟
اگر بخواهیم درباره گفتوگوی جامعهشناسی تکنولوژی و نقش آن در زندگی صحبت کنیم. این موضوع یک بحث خاص و اساسی است. یعنی شما هیچ برههای در تاریخ که انسان شکل زندگیاش را اجتماعی کرد، بدون تکنولوژی نتوانسته به زندگیاش ادامه دهد. چرا که تکنولوژی یکی از عوامل موثر در تغییر و تحولات زندگی است. بهویژه در سالهای اخیر که تمام ابعاد زندگی انسان معاصر را درنوردیده است. تا جایی که عامل شکلگیری تمدن فعلی ماست. تمدنی که به مدرنیته معروف شد.
اگر بخواهیم که تکنولوژی ویژهای مثل تکنولوژهای مجازی را در بستر جغرافیای اجتماعی و اقتصادی مطرح کنیم، باید بگویم که تاثیرگذاریاش همیشه کمتر از جامعه مادر بوده است. به دلیل اینکه این بخش از تکنولوژی به یک بستر فرهنگی خاص تعلق دارد که سایر عناصر آن فرهنگ در آن جوامع موجود است. آن هم میآید و تغییرات خاصی ایجاد میکند در راستای تغییر و تحولات خودش زندگی نوین را راحتتر میکند. منتها ما چون دچار تأخر فرهنگی هستیم بخشهایی از این فرهنگ را وارد میکنیم و بخشهایی را هم به دلیل موانع ایدئولوژیکی نمیتوانیم وارد کنیم و از آنجایی که امکان وارد کردن بخشهای اصلی وجود ندارد به کپی روی میآوریم و تقلید میکنیم.
از این جهت خیلی در زندگی ما چه در حوزه کسبوکار و چه در حوزهها و بخشهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی موثر نیست و نمیتوان آن انتظار و کاردی را که از جوامع اصلی در آنها میبینیم در اینجا بتوانیم ببینیم. منتها چون استفاده از آن به صورت «مد» در آمده است و به عنوان الگوهای ارتباطی مطرح است قاعدتا یک تحریکهایی را انجام میدهد و یک انگیزههایی را ایجاد میکند. این انگیزهها از نظر منِ جامعهشناس خیلی نمیتواند راستین باشد و بیشتر به انگیزههای کاذب نزدیک است.
به دلیل اینکه میبایست ساختارهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی این نوع تکنولوژی در جامعه فراهم شود. وگرنه نمیتوان ازآن انتظار استفاده مفید وموثر را داشت که در جامعه اصلی خودش دارد. هر چند تکنولوژیهای ارتباطی ممکن است در جاهایی اجرا شده و مفید واقع شده باشند اما در مجموع و در کل چون بستر لازم برای پیادهسازی آنها نداریم انتظار توفیق از بخشهای وارداتی آن به دلیل تأخر فرهنگی تقریبا بیمعناست.
این بسترهایی که باید فراهم شود، چیست؟
یکی از بحثهای مهمی که در حوزه تکنولوژیهای جدید، مبتنی بر دیتابیسهای اساسی است و ما از آن به عنوان جامعه اطلاعاتی یا جامعه ارتباطی یاد میکنیم، فضایی است که برگرفته از دانش و علم است. دانشی که هیچگونه جهتگیری و قضاوت ندارد. این تکنولوژیها باید در بسترها و فضاهایی پیاده شوند که سایر عناصر آن فرهنگ و آن نظام هم موجود باشد.
این نقد به جامعه ما وارد است و باعث میشود که ما از پیامدهای آن که جامعه مادر به دنبال استفاده تکنولوژی از آنها بهرهمند میشود، محروم شویم. جوامع سنتی که دارای بسترهای ایدئولوژیکی است، جوامعی است که قضاوتها و ارزشگذاریها وجود دارند و جامعهای که نظام اقتصادی و فرآیند رشد اقتصادی آن، فرآیند طبیعی خود را طی نکرده است، جامعهای است که وارد فرهنگ تولید نشده است و بیشتر در فرهنگ مصرف است و مصرفهای کاملا کلیشهای و تقلیدی.
در چنین جامعهای ورود تکنولوژی با مقاومت مواجه میشود چرا که با معیارهای خودشان میسنجند و چون با آنها همخوانی ندارد در نتیجه پس داده میشود. همچنان میبینیم در حال حاضر بیش از پنج شبکه اجتماعی در کشور فیلتر شدهاند چرا که بستر مصرف آنها فراهم نیست و با فرهنگ ما همخوانی ندارد.اولین شرط لازم برای ورود به این تکنولوژیها و استفاده آن برای توسعه، رشد و رفاه جامعه برای بیزینس و یا برای هر نوع کاری این است که شما دارای فرهنگ بنیادی تولید و بازتولید باشید.
جامعه شما باید فرهنگ خلق و زایش را داشته باشد. جامعه ما در حال حاضر دچار یک مساله و چالش جدی در حوزه فرهنگ تولید است. ما باورهای عمیق و بنیادی برای تولید و بازتولید را نداریم. درست است که دنبال پول هستیم، درست است که ره صد ساله را میخواهیم یک شبه بپیماییم، درست است که میخواهیم رنج نبرده گنج میسر شود اما نکته اول این است که باید ساختارهای فرهنگی در جامعه برای کار، تولید و بازتولید فراهم شود. دوم اینکه تغییرات و انتقال از مراحل حوزه اقتصادی به مراحل بعدی را گذرانده باشیم. سوم اینکه جامعه ما جامعهای باشد مبتنی بر پذیرش حکمروایی دانش. نه اینکه استقبال نکند یا ساختارهایش تعارض، تغایر و ناسازگاری داشته باشد با حکمروایی دانش؛ البته دانش به معنی ساینس. همچنان ما باورهایمان به حوزههای معرفتهای دیگر غیر از معرفتهای دانشی که دارای گرایشهای جهتدار و یک خودبرتربینهای فرهنگی خاصی را ایجاد میکند. اگر این بسترها از لحاظ فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی فراهم نشود، تکنولوژهای از این جنس در جامعه ما کارکردهای مثبتی که در جامعه اصلی خودش دارد را نخواهیم داشت.
شما میبینید ما در این چهل سال هیچگونه خروجی از این تکنولوژی ها را ندیدهام چرا که ما باید در حال حاضر به لحاظ اقتصادی، به لحاظ اجتماعی، در حوزه آسیبها، حوزههای بیزینس و حوزههای کسب و کار وضعیتهای بهینهای را شاهد باشیم که عملا چنین چیزی نیست. میبینید که هنوز با گذشت چندین دهه ساختار اقتصادی کشور مبتنی بر دلالی و بازار وارداتی است.
برای تاثیر بیشتر تکنولوژیهای ارتباطی و پیادهسازی آنها در کشور چه راهکارهایی پیشنهاد میکنید؟
بهترین راه این است که ما چشمهایمان را بشوییم و جور دیگری ببینیم. برای اینکه این چشمها شسته شود باید براساس نیاز جامعه پژوهش بین رشتهای انجام شود. در نتیجه ما مبتنی بر یافتهای این پژوهشهای علمی که نیازهای ما را رصد و سنجش میکند، براساس آن وایجاد باورهای فرهنگی راستین یک برنامه در این زمینه داشته باشیم و آن را انجام دهیم. اینکه همانطور بخشهای مختلف بدون هیچ شناختی این تکنولوژیها را وارد کنند، بدون توجه به نیازهای فرهنگی ما، بدون توجه به نیازهای واقعی در حوزه اقتصاد و بیزینس فایدهمند نخواهد بود.
ما اول باید زمینه و آموزش لازم را برای ورود این محصولات ارتباطی فراهم کنیم. تغییرات در باور و فرهنگ مردم برای پذیرش آن ایجاد کنیم. اولین تغییرات باید در حوزه کار و فرهنگ کار و تولید صورت بگیرد. یعنی باید دارای فرهنگ زایشی تولید و بازتولید شویم که متاسفانه جامعه ما در این زمینه کمبود دارد. هم دنبال این هستند که یک کار رانتی-اداری پیدا کنند.
آسو محمدی
- 13
- 2