همین الان که دارید این یادداشت را میخوانید برخی در حال برنامه ریزی برای مهمانیهای شبانه هستند. واقعا یاللعجب از این مردم. فکر میکنند با گذشتن یک تب سنج و گرفتن تستهای ۸۵۰ هزار تومانی، کرونا دیگر با آنها کاری ندارد.
«نمیدانم کدام شیر پاک خوردهای گفته است که مهمانی گرفتن مساوی کرونا گرفتن نیست. کرونا را آن قدر با شعور فرض کردهاند که فکر میکنند وقتی او میآید و دایی، خاله و عمه را میبیند، بیخیال میشود و راه خود را به سمت بازار و مترو کج میکند.
استوری گذاشته است که ما با تمام خانواده یعنی (مادربزرگ، پدربزرگ، عمه، دایی، عمو، خاله، زندایی و...) در قرنطیهایم. بعد هشتگ کرونا را شکست میدهیم هم گذاشته است. نه عزیزم تو کرونا را شکست نمیدهی، تو به کرونا کمک میکنی تا پشت مردم را به خاک بمالد.
همین الان که دارید این یادداشت را میخوانید برخی در حال برنامه ریزی برای مهمانیهای شبانه هستند. واقعا یاللعجب از این مردم. فکر میکنند با گذشتن یک تب سنج و گرفتن تستهای ۸۵۰ هزار تومانی، کرونا دیگر با آنها کاری ندارد.
این آدمها فقط به فکر خودشان هستند. ساعتی خوش باشیم، بیخیال بقیه. اصلا فکر نمیکنند ممکن است یک خانواده، یک محله، یک منطقه یا یک شهر را درگیر کرونا کنند.
کرونا زباننفهم است. از پشت پنجره نگاه نمیکند و نمیگوید: «آخی، این بیچارهها مهمانی گرفتهاند. تولد این دخترک زیباست.» نه، در نزده وارده میشود و همه را آلوده میکند و با یک لبخند ملیح خانه را ترک میکند. به همین سادگی شما میمانید و بیماری و مشکلات بعد از آن.
به شما قول میدهم همین آدمها که در مهمانیهای کرونایی خود، موبایل به دست دارند و آنهایی که سفر رفتهاند و گزارشگران تلویزیون با آنها حرف زدهاند را محکوم و مسخره میکنند.
دوران کرونا، زمان دندان روی جگر گذاشتن است. ندیدن خانواده سخت است. خانه نشینی سختتر اما چاره چیست؟ آن قدر باید در خانه بمانیم تا کرونا سایه منحوسش را از سر ایران و جهان کم کند.
الان شرایط جهان عادی نیست و در شرایط غیر عادی، رفتار عادی نکوهیده است. لطفا تا پایان کرونا، کمی از خودخواهیها خود بکاهیم و سعی کنیم با پذیرش مسئولیت اجتماعی خود در قبال کرونا، به شکست این دیو چند سر کمک کنیم.
کنکوریها را ببیند. یک سال از همه لذتهای زندگی خود میزنند که به دانشگاه برسند و طعم موفقیت را بچشند. حالا هم همان است با کمی سختی دوباره به روزهای غیر کرونایی میرسیم. نمیگویم روزهای آرامش که متاسفانه به دلیل مشکلات عدیده اقتصادی زیاد آرامشی وجود ندارد اما حداقل میتوانیم دست بدهیم، بیرون برویم و وقتی دلمان گرفت زیر باران قدم بزنیم.»
مصطفی داننده
- 15
- 2