جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۱۱:۱۵ - ۱۲ تير ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۴۰۲۷۵۷
جرم و جنایت

نجات معجزه‌آسا توسط راننده کاميون

گلويم را با چاقو بريدند

اخبار حوادث,خبرهای حوادث,جرم و جنایت,چاقو

«مرا از خودرويشان پايين آوردند و کتک زدند، به آنها التماس کردم اما فايده‌اي نداشت، چند ضربه چاقو به بدنم زدند، طنابي دور گلويم انداختند و قصد خفه‌کردن مرا داشتند. در يک لحظه روي گلويم سوزش وحشتناکي حس کردم و بعد گرماي خون را که از گردنم به روي سينه‌ام مي‌ريخت، حس مي‌کردم. ضعف بر تمام تنم مستولي شده بود، آنها گلويم را با چاقو بريده بودند»؛ اينها گفته‌هاي مردي است که حتي خودش نمي‌داند براي چه مورد حمله چند مرد خشن قرار گرفته و تمام مدتي که به او حمله مي‌کردند، مي‌خواسته دليل کار حمله‌گران به خود را بداند. 

 

وعده چک ۲۰۰ ميليوني براي نجات

اوايل امسال پرونده يک آدم‌ربايي خشن براي رسيدگي به شعبه نهم دادسراي امور جنايي تهران ارسال شد. بر‌اساس جزئيات اين پرونده، مرد جواني به نام مهيار که در تهران سکونت داشت، توسط چند نفر ربوده شده، چند قدم تا مرگ پيش رفته و زماني که در لحظه مرگ بود، توسط يک راننده کاميون نجات پيدا کرده بود. مهيار که پس از آدم‌ربايي به بيمارستان منتقل شده بود، پس از بهبودي نسبي‌اش با حضور در دادسراي امور جنايي تهران درباره جزئيات آدم‌ربايي به قاضي سهرابي، بازپرس شعبه نهم اين دادسرا گفته بود: «روزي که اين اتفاق افتاد در خانه نامزدم مهتاب بودم که صداي زنگ خانه به صدا درآمد و مرد جواني از من خواست تا خودرويم را که داخل کوچه پارک بود، جابه‌جا کنم، من به مقابل در رفتم تا ببينم ماشين من مزاحم چه کسي شده است، براي اينکه مطمئن بودم که ماشين را در جاي مناسبي پارک کرده‌ام اما لحظاتي بعد چند نفر با چاقو به سمتم حمله‌ور شدند، مرا با زور به داخل ماشينشان بردند و مرا دزديدند.»

 

مهيار در ادامه اظهاراتش به بازپرس گفته بود: «اين افراد در راه، دست و پاهايم را بستند؛ نمي‌دانستم از جان من چه مي‌خواهند، به آنها التماس کردم اما هيچ فايده‌اي نداشت. به آنها مي‌گفتم خواهش مي‌کنم به من بگوييد چه شده اما بازهم به حرف‌هاي من گوش نمي‌دادند. حتي به آنها گفتم که چک ۲۰۰ ميليون توماني مي‌دهم ولي قبول نکردند، مدتي از حرکت گذشته بود که تلفن‌ همراه يکي از آنها به صدا درآمد و صحبت از آماده‌کردن قبر به ميان آمد، آنجا بود که فهميدم اين افراد قصد کشتن مرا دارند، ترس تمام وجودم را گرفته بود. آن‌قدر جدي بودند و به التماس‌هاي من توجهي نمي‌کردند که مطمئن شده بودم مرگ در چند قدمي من است. بعد از چند ساعت، خودروي آدم‌ربايان متوقف شد، وحشت‌زده شده بودم و فهميدم که در يک بيابان هستم. به اطراف نگاه کردم، هيچ‌گونه نشاني از آدمي در آن اطراف و نزديکي‌ها وجود نداشت.»

 

مهتاب مي‌دانست من کجا هستم

مهيار در مورد روز آدم‌ربايي گفت: « آنها مرا از خودرويشان پايين آوردند و کتک زدند، به آنها التماس کردم اما فايده‌اي نداشت، چند ضربه چاقو به بدنم زدند، وقتي ضربه‌هاي چاقو به بدنم خورد، مي‌دانستم که مي‌ميرم. طنابي دور گلويم انداختند و قصد خفه‌کردن مرا داشتند و تا آستانه خفگي و مرگ جلو رفتم، تمام دنيا سياه شده بود. در يک لحظه روي گلويم سوزش وحشتناکي حس کردم و بعد گرماي خون را که از گردنم به روي سينه‌ام مي‌ريخت، حس مي‌کردم. ضعف بر تمام تنم مستولي شده بود، آنها گلويم را با چاقو بريده بودند. اين افراد با اطمينان از اينکه کشته شده‌ام، مرا همانجا رها و فرار کردند، خون زيادي از من رفته بود، ناي حرکت‌کردن نداشتم. گاهي تلاش مي‌کردم که به خوم تکان دهم و از جايم بلند شوم اما نمي‌توانستم حرکتي بکنم و چند بار بيهوش شدم. تا اينکه حس کردم يک نفر نزديکي من است. اميد در من زنده شد و يک راننده کاميون مرا ديد، به بيمارستان برد و به طرز معجزه‌آسايي از مرگ نجات پيدا کردم. نمي‌دانم انگيزه آدم‌رباها از ربودن من چه بود اما گمان مي‌کنم مهتاب نيز در جريان اين موضوع بوده باشد چون غير‌از من و او کسي نمي‌دانست آن شب کجا هستم.»

 

روايت متهمان

پس از اين اظهارات، بازپرس امور جنايي تهران، تيمي از مأموران اداره آگاهي را مأمور کرد تا متهمان اين پرونده را شناسايي و بازداشت کنند تا اينکه مأموران با رديابي‌هاي فني و تخصصي، موفق به بازداشت يکي از آدم‌رباها به نام شايان شدند. شايان پس از انتقال به دادسرا به بازپرس گفت: «من فقط همدست آدم‌رباها بودم، پس از آدم‌ربايي از دوستانم جدا شدم و ديگر از آنها خبري ندارم.»

 

در ادامه روند رسيدگي به پرونده، متهم اصلي نيز به نام فرخ بازداشت و به دادسرا منتقل شد؛ فرخ در اظهاراتش با رد هرگونه ربودن مهيار، روايتي ديگر از اين حادثه و ماجرا را بيان کرد. فرخ به بازپرس گفت: «شب حادثه براي صحبت درباره مباحث مالي و مهتاب، سراغ مهيار رفتيم، ما مهيار را ندزديديم، او ما را مي‌شناخت و با ما هم‌مسير شد تا مسافتي را طي کنيم و در بيرون از خانه با همديگر صحبت کنيم. او خودش سوار ماشين شد و اجباري در کار نبود اما زماني‌که در ميانه راه بوديم، به اختلاف خورده و درگير شديم. مهيار با چاقو به سمت ما حمله‌ور شد که ما نيز براي دفاع از خودمان مجبور به استفاده از چاقو شديم. ما از قبل برنامه‌اي براي کشتن او نداشتيم. تنها وقتي به ما حمله کرد، مجبور به دفاع شديم براي اينکه نميريم.» فرخ پس از اين در اختيار مأموران اداره آگاهي قرار گرفت و تحقيقات درباره اين پرونده ادامه دارد.

 

 

vaghayedaily.ir
  • 13
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش