چندی پیش مأموران گشت بسیج هنگام گشت در اطراف باغهای غرب تهران-محله کن- صدای فریاد کمک خواهی مرد جوانی را شنیدند. آنها بلافاصله وارد عمل شده و پس از ورود به باغ متروکه، با مرد جوان عریان و دست و پا بسته روبهروشدند. شهرام پس از نجات گفت: «دوستی به نام بیژن دارم که برادرهایش فرهاد و فرشید قهوه خانه دارند.
امروزغروب به قهوه خانه آنها رفته بودم که فرهاد صحبت از شب نشینی هایشان به میان آورد. بعد هم مرا به باغشان در منطقه کن دعوت کرد. از آنجا که کار خاصی نداشتم با فرهاد و فرشید و دوستم بیژن راهی باغ شدیم. اما وقتی به آنجا رسیدیم با باغ متروکهای روبهروشدم که خیلی تعجب کردم. دقایقی بعد هم فرهاد و فرشید به طرفم هجوم آورده وبا تهدید لباس هایم را درآوردند و بعد ازضرب وشتم شدید از من فیلم سیاه گرفتند.
بعد هم دست و پایم را بستند. در تمام این مدت با فریاد و التماس خواستم رهایم کنند اما آنها بیتوجه به شکنجهشان ادامه دادند. این را هم بگویم در تمام این مدت بیژن فقط شاهد ماجرا بود و سعی میکرد مرا از زیر کتکهای برادرانش نجات دهد به همین خاطر از او شکایتی ندارم.»
باتوجه به شکایت پسر ۲۰ ساله، پروندهای در دادسرای امور جنایی تهران تشکیل شد و بازپرس جنایی دستور تحقیقات در این خصوص را صادر کرد.تا اینکه با کمک شاکی دو برادر دستگیر شدند. آنها دربازجویی به آدم ربایی و تهیه فیلم سیاه اعتراف کردند. یکی از آنها در تحقیقات گفت: شاکی یکی از دوستان برادرم بود. آنها رابطه نزدیکی باهم داشتند بههمین خاطر براحتی روی برادرمان تأثیر گذاشته و درنهایت او را بهکام اعتیاد کشاند.
با دیدن وضعیت جسمی و روانی برادرمعتادمان و زندگی تباه شده اش از شهرام کینه به دل گرفتیم.به همین خاطرتصمیم به انتقام گرفتیم. تنها راهی که به ذهنمان رسید این بود که به بهانهای او را به باغ بکشانیم و از او فیلم سیاه تهیه کنیم. به همین دلیل به بهانه تفریح، شهرام را به باغی درمحله کن کشانده و....با اعتراف دو برادر، هردو بازداشت شدند و هماکنون تحقیقات تکمیلی در اینباره ادامه دارد.
- 11
- 6