متهم که مردی ٦٢ ساله است، چند سال قبل در افغانستان مردی را به قتل رساند و مدعی شد با انگیزه ناموسی دست به این کار زده است، او بعد از شش ماه حبس از زندان آزاد شد. مدتی بعد نیز یکی از همسرانش را با سم مسموم کرد و قصد کشتن او را داشت که زن از مرگ نجات پیدا کرد.
یک سال قبل، بازپرس ویژه قتل پایتخت با تماس مأموران کلانتری مشیریه از حادثه اسیدپاشی باخبر شد و خود را به محل رساند. محل حادثه خانه دو طبقه قدیمیای در یکی از محلههای مشیریه بود.
پسر خانواده گفت: ما خانوادهای ٩ نفره هستیم و از ١٥ سال قبل در ایران زندگی میکنیم. پدرم ٦٢ ساله و مادرم هم ٤٢ ساله است. شب گذشته پدر، مادر، همسر برادر و خواهر کوچکم در طبقه اول خوابیده بودند. من و خواهر و برادرانم هم در طبقه دوم خوابیده بودیم. دقایقی به ساعت هشت صبح مانده بود که با شنیدن فریادهای دلخراش مادرم خودمان را به پایین رساندیم. مادرم درحالیکه فریاد میزد سوختم، سوختم، از ما درخواست کمک میکرد. متوجه شدم پدرم روی او اسید پاشیده و فرار کرده است. پس از آن بود که با امدادگران تماس گرفتیم. آنها هم بعد از حضور در محل، مادرم را به بیمارستان مطهری منتقل کردند.
پسر خانواده ادامه داد: پدرم مردی شکاک است. وقتی مادرم خانه را ترک میکرد، همیشه او را دنبال میکرد. شبها هم هنگام خواب پدرم مقابل در اتاق میخوابید تا مراقب مادرم باشد که خانه را ترک نکند.
دختر خانواده هم به بازپرس گفت: چند روز قبل بود که پدرم را در حال بستن ساک مسافرتیاش دیدم. وقتی علت را پرسیدم، گفت که میخواهد به افغانستان برود. من احتمال میدهم که پدرم از قبل نقشه اسیدپاشی را طراحی کرده بود و بعد از اجرا به افغانستان گریخته است. پس از آن بود که بررسیهای بازپرس با حضور در بیمارستان نشان داد زن میانسال از ناحیه سر و صورت بهشدت دچار سوختگی شده است و تلاش تیم پزشکی برای درمان او ادامه دارد.
با ثبت اظهارات شاهدان حادثه، بازپرس به تیمی از مأموران پلیس آگاهی دستور داد متهم را بازداشت کنند. چند روز بعد، مرد افغانستانی بازداشت شد. او در اعترافاتش گفت: ١٧ سال قبل همراه همسر و اعضای خانوادهام به تهران آمدیم. من و همسرم همیشه باهم اختلاف داشتیم. من مدام به رفتار همسرم شک داشتم و هرلحظه این سوءظن بیشتر میشد. همسرم از رفتارم همیشه عصبی و ناراحت بود و مدام رفتاری میکرد که من بیشتر شک کنم.
یک روز فیلمی دیدم که در آن فردی برای زشتشدن دختر موردعلاقهاش روی او اسید پاشید. همین باعث شد.من هم به قصد انتقامگیری از همسرم تصمیم به اسیدپاشی بگیرم. با خرید بطری اسید از مغازه به خانه بازگشتم و درحالیکه همسرم در خواب بود، روی او اسید پاشیدم. زمانی که مصدوم شد فرار کردم، اما بعد از پنج روز به خانه بازگشتم که فرزندانم مرا به پلیس لو دادند و بازداشت شدم.
بعد از گفتههای متهم و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. او در نهایت اسیدپاشی بهصورت همسرش را قبول کرد و گفت: من سه همسر و ١٣ فرزند دارم که دو همسرم در افغانستان و یکی از آنها در ایران است. بعد از آمدن به ایران با همسر سوم آشنا شده و با او ازدواج کردم، او رفتاری میکرد که به او شک کنم و وقتی شک میکردم و عصبانی میشدم دیگر از من خوشش نمیآمد و به من اهمیتی نمیداد. من همسرم را دوست داشتم و برای اینکه همیشه در کنارم بماند به صورتش اسید پاشیدم.
بعد از پایان گفتههای متهم هیئت قضات وارد شور شدند و با توجه به اینکه چشمهای زن جوان سالم مانده و به خاطر سایر بخشهای بدنش که سوخته بود نیز امکان صدور حکم قصاص وجود نداشت، متهم را به ١٠ سال حبس و پرداخت دیه و ترک خاک ایران محکوم کردند.
- 19
- 6