متهم که سام نام دارد سال ۹۰ به اتهام شلیک به مردی زانتیاسوار بازداشت شد. براساس محتویات پرونده، زمانی که مأموران جسد را پیدا کردند، متوجه شدند چهار مرد ناشناس شبانه راه زانتیا را بسته بودند و یکی از آنها با کلاشینکوف راننده را هدف رگبار گلوله قرار داده بود و آنها بهسرعت گریخته بودند. این در حالی بود که بررسیها نشان میداد مقتول پرونده، به نام مازیار، همراه برادرش در ماشین بوده است؛ هر چند مازیار به قتل رسید، اما برادرش مهبد زنده ماند.
او به مأموران گفت: مازیار راننده بود. من روی صندلی کنار او نشسته بودم و برادر کوچک ما روی صندلی عقب ماشین بود. ساعت حدود ۱۲ شب بود که از پاکدشت به تهران برمیگشتیم. چهار مرد ناشناس در جاده سد راهمان شدند؛ به محض اینکه مازیار ترمز کرد، یکی از آنها کلاشینکوفی را که در دست داشت، مقابل برادرم گرفت و به مازیار شلیک کرد. مردان ناشناس صورتهایشان را پوشانده بودند و قابل شناسایی نبودند. ما شوکه شده بودیم که آنها در تاریکی شب گریختند.
به دنبال اظهارات برادر قربانی، تحقیقات پلیسی آغاز شد و مأموران به اختلافهای دنبالهدار مازیار و برادرانش با مرد جوانی به نام سام و خانواده او پی بردند. شواهد نشان میداد چند سال قبل برادر سام با شلیک گلوله کشته شده و قاتل او هرگز شناسایی نشده بود. خانواده سام همیشه مازیار و برادرانش را در این جنایت مقصر میدانستند. این نشان میداد احتمالا مازیار قربانی انتقامگیری خانواده سام شده است.
درحالیکه فرضیه جنایت کینهجویانه قوت گرفته بود، سام و سهنفر از بستگان نزدیک او بازداشت شدند و خودشان را بیگناه خواندند. سام گفت: ما از قبل بر سر زمینی در پاکدشت با مازیار و برادرانش اختلاف داشتیم.
مازیار و برادرانش بارها ما را به مرگ تهدید کرده بودند. به همین دلیل وقتی برادرمان از سوی یک ناشناس کشته شد، شک نداشتیم که خانواده مازیار در این ماجرا دست دارند؛ بنابراین آنها را بهعنوان مظنون معرفی کردیم ولی مدرکی علیه آنها به دست نیامد. بعد از آن ماجرا دیگر رابطه خوبی با آنها نداشتیم، ولی هرگز به فکر انتقامجویی نیفتادیم و نمیدانیم چه کسی مازیار را شبانه کشته است. من نمیتوانم انکار کنم که با مازیار دشمنی داشتم و هنوز هم با خانواده او دشمنی دارم، اما من قاتل نیستم. ضمن اینکه ما به دادگاه شکایت کردیم و مدرکی علیه آنها نبود؛ بنابراین گفته آنها برای انتقامگیری درست نیست اگر ما قصد انتقامگیری داشتیم هرگز به دادگاه شکایت نمیکردیم.
درحالیکه اولیایدم مازیار بر گناهکاری سام اصرار داشتند، کیفرخواست علیه متهمان صادر شد و او به اتهام قتل و سه برادرش به اتهام معاونت در شلیک شبانه پای میز محاکمه ایستادند. قضات دادگاه از سام خواستند تا درباره اتهامی که به او وارد شده است، توضیح دهد. او اتهام را رد کرد و گفت شب حادثه در محلی که مازیار کشته شده، نبوده است و هیچ اتهامی را قبول نمیکند.
از آنجایی که سام موفق نشد مدارکی کافی درباره بیگناهی خود به دادگاه ارائه دهد، رأی بر قصاص او صادر شد.اما این حکم بعد از ۱۲سال بهدلیل برخی ایرادهای قضائی و حضور شاهدانی که خانواده سام به دادگاه معرفی کرده بودند، در دیوانعالی کشور شکسته شد. سام روز گذشته در شعبه ششم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی شقاقی و با حضور یک مستشار پای میز محاکمه ایستاد.
در ابتدای این جلسه اولیای دم برای سام حکم قصاص خواستند. سپس سام روبهروی قضات ایستاد و گفت: من از اول هم گفته بودم بیگناهم و بیدلیل بازداشت شدهام. قبول دارم من و برادرانم از مازیار و خانوادهاش کینه به دل داشتیم ولی هرگز دست به قتل نزدیم. این گفتهها دروغ است و ۱۲ سال است من را بیگناه در زندان نگهداری میکنند و تا پای مرگ هم بردهاند.
او ادامه داد: شبی که مازیار در جاده پاکدشت کشته شد، من میهمان خانه یکی از اقوام بودم. حتی توانستم چند نفر از آنها را بهعنوان شاهد به دادگاه معرفی کنم تا شهادت دهند آن شب در محل جنایت نبودهام. به همین دلیل هم حکم قصاصم شکسته شد. ولی بعد از آن، برادران مازیار شاهدان دیگری را به دادگاه معرفی کردند که شهادت دهند من آن شب در خانه بستگانم نبودهام. آنها اصرار دارند هر طور که شده است من را بهعنوان قاتل برادرانشان معرفی کنند و پای چوبه دار ببرند. ولی باور کنید من بیگناهم.
سپس وکیلمدافع متهم در جایگاه حاضر و خواستار صدور حکم برائت برای موکلش شد. در پایان و بعد از اخذ آخرین دفاع از متهم هیئت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.
- 12
- 4