چهارشنبه ۰۳ بهمن ۱۴۰۳
۰۹:۵۹ - ۲۱ تير ۱۴۰۱ کد خبر: ۱۴۰۱۰۴۲۲۸۰
اخبار افغانستان

از هر ۱۰ زن جوان، یکی را به جنگجویان طالب بدهید! | روایت‌های تکان‌دهنده از جنایات طالبان در بلخاب

جنایت طالبان,تجاوزهای طالبان
نبرد میان جنگ‌جویان طالبان با مولوی مهدی، فرمانده ناراضی این گروه در شهرستان بلخاب ولایت سرپل در شمال افغانستان به‌تازه‌گی پایان یافته است اما شهروندان این محل می‌گویند که هم‌زمان با پایان این نبرد، نگون‌بختی آنان آغاز شده است. به گفته آنان، جنگ‌جویان گروه طالبان در کنار تحقیر ساکنان این شهرستان، به زنان و دختران جوان این محل نیز چشم دوخته‌اند.

به گزارش شفقنا، با آغاز لشکرکشی طالبان برای بازداشت مولوی مهدی در ولایت سرپل، هزاران نفر از ساکنان بلخاب این ولایت وادار به ترک خانه‌های‌شان شده‌اند. شماری از این خانواده‌ها، با تحمل دشواری زیادی، به شهر مزارشریف آواره شده‌اند. این آواره‌گان روز و حال خوبی ندارند. به دیدار این بی‌جا شده‌گان رفتم تا از مشکلات آن‌ها اطلاع‌رسانی کنم. به محله‌ای در اطراف شهر رسیدم؛ جایی که شماری از این خانواده‌ها به خانه یکی از آشنایان‌شان پناه آورده‌اند. خسته‌گی از جنگ و خشونت در سیمای این زنان، مردان و کودکان نقش بسته است.

در میان حدود ۱۰ زنی که زیر درختی نشسته‌اند، خانمی جوان بیش از همه افسرده و نگران است. سر سخن را با او باز کردم. خواستم در مورد آواره‌گی‌اش بگوید. هرچند برای روایت آن‌چه بر او گذشته، علاقه نداشت، اما پس از لحظه‌ای از جایش برخاست و نزدیک‌تر آمد. از جریان سفر اجباری‌اش از بلخاب تا بلخ گفت‌. خشونت‌های طالبان چنان تاثیری بر این زن گذاشته که حتی حاضر نیست با نام مستعار صحبت کند. بدون گرفتن نامی، صحبت را شروع می‌کند. خود را ساکن یکی از قریه‌های بلخاب معرفی می‌کند. می‌گوید در کنار ظلم، شکنجه، تحقیر و توهین مردم محل، جنگ‌جویان طالب به زنان و دختران جوان بلخاب چشم دوخته‌اند.

زنان دیگر نیز می‌گویند که طالبان به زنان جوان بلخاب چشم دوخته‌اند و زنان این شهرستان از بیم بی‌عزتی آواره می‌شوند.

به گفته این خانم جوان، در خود شهرستان که ترخوج نام دارد، قتل هم صورت گرفته است. او می‌گوید: «شنیدیم که یکی از آشنایان ما، یک پیرمرد با دو نوه خود را بدون، گناه آن‌جا کشته شدند. از یک خانواده هشت نفر کشته شدند. این را یقین داریم. در شهرستان بلخاب حرف‌های دیگری هم زده شده که من شرمم می‌آید بگویم. اصلا این حرف را نمی‌توانم به زبان بیاورم. این گپ‌ها خیلی از بی اخلاقی است. من چه قسم این گپ‌ها را به شما بزنم؟ مردم را تهدید کردند که چنین چیزی… یکی از… خدایا نی، نی، چه بگویم؟ من چنین گپی زده نمی‌توانم. گفتم که این سخنان از عفت به دور است.»

در همین زمان زنی کهن‌سال که در میان این آواره‌ها نشسته بود، صدایش را بلند کرد و گفت تو مانند اولادم هستی، من برایت می‌گویم. با آغاز سخن اشک‌ها نیز از چشمان این زن پیر جاری شد. او گفت: «جوانان ما را بردند، زندانی کردند، لت‌وکوب کردند. بعد به آن‌ها گفتند که در قریه‌های‌تان باید از هر ۱۰ زن جوان یکی را به مجاهدین که در بلخاب به جنگ آمده‌اند، بیاورید. آه خدایا این چه روزی است که سر ما آمده است؟»

دوباره آن خانم جوان به صحبتش ادامه داد: «بیشتر که ما آواره شدیم و آمدیم، زیادترخانواده‌ها همی خانم‌ها و دخترها را روان کردند. زیاد مردهای‌شان به همان منطقه مانده و خانم‌ها را که در معرض خطر بودند، روان کردند. همین حالا که خودم همراه چهار اولادم آمدم، شوهرم هنوز در بلخاب است و من نگرانش هستم. دیگر قریه‌ای که مولوی مهدی از همان قریه است، در آن‌جا هم قتل صورت گرفته و خیلی هم وحشتناک. ما هم از وحشت همین که در طول تاریخ طالبان نشان داده‌اند، به همین خاطر سر این‌ها باور نتوانستیم و نیمه‌شب از خانه راه افتادیم و آمدیم. مردم مال‌دار هستند، تمام گاو شیری و گوسفندان خود را رها کرده و فقط جان خود را کشیده‌اند. وقتی به کوه رفتیم، با طفل‌های ما در یک هفته با سه دانه نان خشک گذاره کردیم. نانی به خوردن نداشتیم. آب نبود. در جریان بالا شدن به کوه بسیار مشکلات بود؛ حتا یک خانم طفل خود را سقط کرد و یک زن دیگر که بچه‌اش در پشتش بود و خودش هم حامله بود، از کوه افتاد پایین. همین‌طور یکی دیگر هم طفلش به دنیا آمد و مرد. در همان کوه دفن کردند. »

این خانم که حالا فرسنگ‌ها از بلخاب دور شده، اما بازهم ترس در چهره‌اش پیدا است و از حرف زدن می‌هراسد. با ترس گاه نهان و گاه آشکار، ادامه می‌دهد: «بعدا طالبان قریه گلورز را گرفتند. در این قریه هفت یا هشت نفر از بلخابی‌های ما کشته شدند و مرده‌های‌شان چند روز در میدان افتاده بود، تا این‌که طالبان آمدند و گفتند بیایید جسدهای خود را دفن کنید. باز چند نفر با ترس و لرز رفتند و شهیدها را دفن کردند. حالا این مردم تا دو ماه دیگر که گرم است، می‌توانند در کوه‌ها باشند، بعد از دو ماه چه کنند؟ جنگ در بلخاب بین خود طالبان است. ما از طالبان می‌خواهیم که به مردم عام کار نداشته باشند. حالا وقت کار است، وقت میوه‌ها است، مردم ره بگذارند که به زنده‌گی خود برسند. »

پس از تسلط گروه طالبان در شهرستان بلخاب، هزاران خانواده از بیم خشونت‌ها و قتل غیرنظامیان از سوی طالبان، به کوه‌ها آواره شده‌ و یا هم به ولایت‌ بامیان، شهر سرپل ولایت سرپل و ولایت بلخ پناه برده‌اند. این آواره‌گان به کمک‌های فوری نیازم دارند، اما طالبان نهادهای مددرسان را از کمک به آن‌ها منع کرده‌اند.

  • 20
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش