دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳
۰۸:۱۰ - ۲۷ آبان ۱۴۰۱ کد خبر: ۱۴۰۱۰۸۲۷۷۷
ستاره گرام

«کتایون امیرابراهیمی» بازیگر قدیمی سینما و تلویزیون کشف حجاب کرد (+بیوگرافی کتایون امیرابراهیمی)

کتایون امیرابراهیمی,کشف حجاب کتایون امیرابراهیمی
کتایون امیرابراهیمی در یک پست اینستاگرامی عکس بدون حجاب از خود را منتشر کرد.

کتایون امیرابراهیمی، بازیگر قدیمی سینما و تلویزیون، تصویری از خود در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد و حجاب از سرش برداشت.

کتایون امیرابراهیمی,کشف حجاب کتایون امیرابراهیمی

بیوگرافی کتایون امیرابراهیمی

کتایون امیرابراهیمی (زادهٔ ۱۳۱۸) بازیگر ایرانی است. او فعالیت خود را با فیلم تار عنکبوت (۱۳۴۲) آغاز کرد.

پدرش کارمند وزارت خارجه و از نوادگان امیرالامرای کرمانی بود. و وقتی به باکو رفته بود با مادرش آشنا شد و ازدواج کرد. مادر کتایون اهل باکو بود و تحصیلاتش را در شوروی گذرانده بود. او در مورد نحوه ازدواج پدر و مادرش در مصاحبه‌ای که با روزنامه جام جم داشته این چنین می‌گوید: «در سفری که پدرم به باکو رفته بود با مادرم آشنا شد و در آنجا از مادرم خواستگاری کرد. مادرم در شوروی تحصیل کرده بود و چون مدرک دانشگاه باکو در آن زمان معتبرتر از مدرک تحصیلی دانشگاه‌های ایران بود پس از این که مادرم به ایران آمد به عنوان دبیر ورزش مشغول به کار شد.»

کتایون فرزند اول خانواده بود. دو خواهر و سه برادر دارد. کودکی اش را در رشت گذراند. نوجوان بود که به تهران آمد. در دبیرستانی در خیابان شاه آباد تحصیل کرد، مادرش هم در همان مدرسه تدریس می‌کرد. در ۱۷ سالگی به عقد یکی از اقوام نزدیکش درآمد و صاحب دو دختر به نام‌های نازی و نیلوفر شد. از کودکی عاشق بازیگری بود و در خانواده‌ای زندگی می‌کرد که با هنر بیگانه نبودند. شوهر عمه‌اش، کارگردان تئاتر بود و البته نسبت دوری هم با شهلا ریاحی و بهمن فرمان‌آرا دارد. در مورد چگونگی ورودش به دنیای هنر می‌گوید: «یادم است نزدیک دبیرستان ما سالن تئاتری بود که اکثر هنرپیشه‌های آن زمان در این سالن، نمایش اجرا می‌کردند. من هم به واسطه شوهرعمه‌ام که در تئاتر بود زیاد به آنجا می‌رفتم و از همان‌جا با صحنه تئاتر واقعی آشنا شدم.»

کتایون امیرابراهیمی,کشف حجاب کتایون امیرابراهیمی

پیش از انقلاب

عمده فعالیت بازیگری اش پیش از انقلاب ۱۳۵۷ است. کار خود را در سینما به عنوان بازیگر از سال ۱۳۴۲ با فیلم تار عنکبوت (مهدی میرصمدزاده) آغاز کرد و تا سال ۱۳۵۳ در چهل و هشت فیلم بازی کرد.

بی شک یکی از بیاد ماندنی‌ترین نقش‌هایش را در فیلم حسن کچل (علی حاتمی، ۱۳۴۹) بازی کرد. او می‌گوید: «قبل از حضورم در این فیلم آشنایی چندانی با مرحوم علی حاتمی نداشتم و فقط از طریق شوهرم تهیه‌کننده فیلم را می‌شناختم. یک روز آقای حاتمی مرا در دفتر ایشان دیدند و از من خواستند که این نقش را بازی کنم، اما همان موقع به من گفتند این فیلم موزیکال است و معلوم نیست که اصلاً بفروشد یا نه، اما با این حال من قبول کردم که این نقش را بازی کنم و جالب اینجاست که فیلم حسن کچل در زمان خودش یعنی سال ۱۳۴۹ چیزی حدود ۹ میلیون تومان فروخت و من هم برای بازی در این فیلم ده هزار تومان گرفتم.»

در فیلم درختان ایستاده می‌میرند (امیر شروان، ۱۳۵۰) او ر کنار آذر شیوا بازی کرد. در فیلم بده در راه خدا (رضا صفایی، ۱۳۵۰) به عنوان نقش اول زن در کنار تقی ظهوری و علی میری بازی کرد. درفیلم ازدواج ایرانی (احمد نجیب‌زاده، ۱۳۴۷) نقش مقابل عارف عارف کیا را بازی کرد.

پس از انقلاب

کتایون امیرابراهیمی پس از ۲۷ سال با سریال بدون شرح (مهدی مظلومی، ۱۳۸۰) بار دیگر به دنیای بازیگری بازگشت و در سال ۱۳۸۲ در سریال کوچهٔ اقاقیا به کارگردانی رضا عطاران در نقش گلنسا، همسر فوت شده منوچهر نوذری، که به شکل روح ظاهر می‌شد و با منوچهر نوذری صحبت می‌کرد، به ایفای نقش پرداخت. پس از آن در سال ۱۳۸۳ و با فیلم بازنده به سینما بازگشت. او نقشی هم در فیلم ورود آقایان ممنوع (رامبد جوان) داشت که حاشیه‌هایی را به همراه داشت.

امیر ابراهیمی نسبت به نوع نوشتن اسمش در تیتراژ گله‌مند است و می‌گوید: «از رامبد جوان به‌خاطر نوع نوشتن اسم من در تیتراژ گله‌مند هستم چون ایشان هیچ احترامی برای من قایل نشدند و اسم مرا در انتهای تیتراژ نوشتند. متأسفانه امروزه در سینما اخلاق و احترام وجود ندارد.»

همچنین او در سال ۱۳۸۳ در سریال طنز «من یک مستاجرم» به کارگردانی «پریسا بخت آور» در نقش «زمانه خانم» ایفای نقش کرد.

از مجموعه‌های تلویزیونی او می‌توان به بدون شرح، من یک مستاجرم و زیر هشت اشاره کرد.

کتایون امیرابراهیمی,کشف حجاب کتایون امیرابراهیمی

  • 16
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۵
در انتظار بررسی: ۲۴
غیر قابل انتشار: ۲۷
جدیدترین
قدیمی ترین
درودبرتمامی زنان ایرانی
این خانوم اصلا کسی هست برای دیده شدن چه کارها که نمی کنن
شما ها فقط خودتون رو می بینید. برای همینم می گی این کیه. و اینکه باید بگم برای اصلاح یک جامعه اولین قدم اینه که افراد مسن اون رو رهبری کنند . مردان در اوقات خوشبختی نسبت به سایر افراد همدردی نشان می دهند و زنان در اوقات بدبختی .
اینا کی حجاب داشتن که الان بخوان برش دارن
هرکسی کو دور ماند از اصل خویش - باز جوید روزگار وصل خویش.
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش