سه شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳
۱۵:۳۷ - ۱۰ شهریور ۱۴۰۰ کد خبر: ۱۴۰۰۰۶۰۸۲۲
موسیقی

تنهاییِ فرهاد؛ گفت‌وگو با 'رامین بهنا' آهنگساز و نوازنده صاحب‌سبک پیانو درباره فرهاد مهراد

رامین بهنا و فرهاد مهراد,مصاحبه با رامین بهنا

 «رضا موتوری» زخمی و بی‌رمق به‌سوی عشقش می‌رود، ناگهان صدایی تازه در گوش حاضران در سینما می‌پیچد؛ صدایی که شبیه به هیچ صدای دیگری نیست. قبلاً عادت داشتند «فردین» را ببینند وقتی زیر چهچه‌های «ایرج» لب می‌زند اما حالا ترانه‌ای عجیب و ساختارشکن را می‌شنیدند: « با صدای بی‌صدا، مث یه کوه بلند، مث یه خواب کوتاه، یه مرد بود یه مرد...» صدا، صدای فرهاد بود، آمد و قواعد را به هم ریخت، موفقیت خود در عرصه موسیقی فیلم را با «جمعه» ادامه داد اما جدایی اضلاع مثلث اسفندیار منفردزاده، شهیار قنبری و فرهاد مهراد، نتیجه خوشایندی در فیلم «زنجیری» به همراه نداشت ولی بازگشت به همکاری با منفردزاده به تولید «سقف» انجامید که با استقبال بسیار زیادی همراه بود. دیروز نوزدهمین سالگرد درگذشت فرهاد مهراد را پشت سر گذاشتیم و به همین بهانه با رامین بهنا گفت‌وگویی داشتیم درباره فرهاد و موسیقی فیلم. این نوازنده پیانو و آهنگساز صاحب سبک از نگاه و ایدئولوژی فرهاد به موسیقی و گزیده‌کاری‌اش گفت که به خلق آثار ماندگاری در سینما هم منجر شد. ماحصل این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

 بخشی از فعالیت هنری فرهاد مهراد به موسیقی فیلم برمی‌گردد. جایگاه او در این عرصه کجاست؟

باید ابتدا در نظر بگیریم فرهاد در چه سالی اقدام به اجرای نخستین ترانه خود برای یک فیلم سینمایی می‌گیرد. اسفندیار منفردزاده در سال ۱۳۴۸ به دنبال صدایی تازه برای اثری بوده که خودش روی شعری از شهیار قنبری، آهنگسازی کرده؛ شعری نو به‌دوراز قاعده‌های معمول. طبیعتاً آهنگسازی روی چنین ترانه‌ای کار آسانی نبود و از طرف دیگر امکان داشت. مردم با چنین قطعه‌ای ارتباط برقرار نکنند.

 مخاطبان سینما در دهه ۴۰ به ترانه‌هایی با تحریرهای ایرانی عادت داشتند و معمولاً بازیگر نقش اصلی فیلم را در حالی می‌دیدند که زیر صدای خواننده‌ای دیگر لب می‌زند. 

به‌طور مثال مرحوم محمدعلی فردین چنین کاری را در فیلم‌های مختلف زیر صدای ایرج (حسین خواجه امیری) انجام می‌داد اما فیلم «رضا موتوری» در بخش موسیقی فیلم کاملاً متفاوت از آثار گذشته بود. در این فیلم قرار نبود بازیگر نقش یک یعنی بهروز وثوقی زیر صدای خواننده لب بزند بلکه قرار بود صدای فرهاد روی سکانس‌هایی از فیلم قرار بگیرد، به همین دلیل ترانه‌سرا و آهنگساز باید به درک کاملی از فیلم‌نامه می‌رسیدند و اثری متناسب با سکانس‌های فیلم تولید می‌کردند. نتیجه فوق‌العاده بود و در سال‌های بعد شاهد بودیم فیلم‌هایی تولید شد که بازیگر نقش اصلی درحالی‌که با چاقو زخمی شده روی موتور تلوتلو می‌خورد. درواقع فرهاد در زمانه‌ای به عرصه موسیقی فیلم ورود کرد که امکان شکست و عدم پذیرش از سوی جامعه بسیار زیاد بود. 

خیلی از مردم تنها به عشق صدای ایرج به سینما می‌رفتند و ریسک بسیار زیادی محسوب می‌شد که فرهاد با سبک و شیوه خوانشی کاملاً متفاوت و دور از موسیقی ایرانی بتواند موفق شود ولی «مرد تنها» به یکی از محبوب‌ترین و پرفروش‌ترین صفحات موسیقی در دوران خود تبدیل شد. بسیاری از مخاطبان و حتی موسیقی‌دانان حال حاضر، این قطعه را در زمره بهترین آثار پاپ تاریخ موسیقی ایران قرار می‌دهند.

رامین بهنا و فرهاد مهراد,مصاحبه با رامین بهنا

  فکر می‌کنید دلیل موفقیت این قطعه چه بود؟

یکی از خصوصیت‌هایی که فرهاد به داشتن آن شهرت داشته، دقت وسواس گونه در اجرای آثار بوده است. جالب این‌که فرهاد وقتی با اسفندیار منفردزاده درباره اجرای قطعه «مرد تنها» صحبت می‌کند، تنها به شرطی می‌پذیرد اثر را ضبط کنند که در صورت نارضایتی از نتیجه کار، قطعه منتشر نشود.

 اسفندیار منفردزاده هم شرط فرهاد را می‌پذیرد اما خوشبختانه او از نتیجه کار رضایت داشت و باعث شد چند نسل از شنیدن قطعه‌ای ماندگار محروم نشوند. فرهاد به نسبت بسیاری از خوانندگان هم‌دوره خود آثار زیادی اجرا نکرده، هرچند در دوره‌ای با محدودیت‌هایی مواجه بوده و سال‌های زیادی هم کار نکرده اما بااین‌وجود آثارش در مقایسه با بسیاری از خوانندگان، تعداد بالایی محسوب نمی‌شود؛ دلیل این کار هم همین وسواس و گزیده کاری او بوده چراکه می‌خواسته با تمام وجود، با ترانه و موسیقی اثر ارتباط برقرار کند و از طرفی کاری ارائه دهد که مردم با آن همذات پنداری کنند.

 پس ترکیبی از چند عامل باعث موفقیت فرهاد درزمینه موسیقی فیلم می‌شود؟

بله، همین‌طور است. برای خلق یک اثر موسیقایی خوب باید چهار ضلع یک مربع همپای یکدیگر کار کنند. بسیاری هستند که خواننده، آهنگساز و ترانه‌سرا را سه ضلع یک مثلث می‌دانند اما باید به نقش تنظیم‌کننده هم اشاره کنیم که می‌تواند کیفیت یک اثر را افزایش داده یا روی نتیجه کار، تأثیر منفی بگذارد. در قطعه «مرد تنها» می‌بینیم آهنگساز پیشرویی مانند اسفندیار منفردزاده، ملودی کار را ساخته، شهیار قنبری که خود بعدها به یکی از بزرگان عرصه ترانه نوین تبدیل می‌شود، ترانه کار را سروده و فرهاد هم خوانندگی کار را انجام داده است. خود منفردزاده هم کار را برای ارکستر تنظیم می‌کند. در حقیقت یک تیم بسیار قدرتمند، پشت کار بوده و فرهاد هم به‌عنوان مجری، بهترین خروجی را ارائه داده است. 

همان‌طور که گفتم فرهاد علاقه‌ای به حضور در سینما نداشته اما اصرار منفردزاده باعث می‌شود این حوزه را هم تجربه کند. جالب این‌که فرهاد زمانی می‌پذیرد صدایش را روی فیلم «رضا موتوری» قرار دهد که ملودی را می‌شنود و تحت تأثیر قرار می‌گیرد. وقتی خواننده یک اثر تا این حد جذب ملودی می‌شود، احتمال استقبال مردم از آن‌هم بالا می‌رود. تصور می‌کنم فرهاد تنها به دلیل اعتماد و اطمینانی که به منفردزاده داشته، پذیرفته وارد عرصه موسیقی فیلم شود. یک خواننده تنها زمانی می‌تواند اثری قابل‌اعتنا ارائه دهد که ازلحاظ فکری و احساسی، رابطه‌ای نزدیک و عمیق با آهنگساز برقرار کند. فرهاد انسانی شریف و صاحب تفکر بوده و می‌توان ایدئولوژی او را در تمام آثارش دید. 

چرا ما از فرهاد مهراد به‌عنوان یکی از بزرگان عرصه موسیقی اعتراضی نام می‌بریم؟ به دلیل این‌که یک پیوستگی در تمام آثارش دیده می‌شود و تفکری خاص را در همه کارهایش دنبال می‌کند. به‌شخصه فکر می‌کنم فرهاد تمایلی برای ورود به دنیای موسیقی فیلم نداشته چراکه دوستانش همگی اذعان دارند آدمی بسیار منزوی بوده و از مردم کناره می‌گرفته؛ البته این اتفاق به معنای تکبر او نبوده بلکه ترجیح می‌داده در تنهایی به موسیقی بپردازد. تصور می‌کنم اعتماد به منفردزاده و اصرار او باعث شده به موسیقی فیلم هم گریزی بزند که نتیجه کار هم بسیار درخشان می‌شود.

 نقش فرهاد را در موفقیت فیلم «رضا موتوری» چقدر می‌دانید؟

به اعتقاد من نقش فرهاد در موفقیت فیلم «رضا موتوری» را می‌توان همپای بازی بهروز وثوقی و کارگردانی مسعود کیمیایی قلمداد کرد. اسفندیار منفردزاده در مصاحبه‌ای، صحبت‌های جالبی را مطرح کرد. او در بخشی از این مصاحبه گفت: «من این موسیقی را تنها و تنها برای صدای فرهاد ساختم اما چون شناخت کاملی از اخلاق و روحیات او داشتم، ابتدا نگفتم که قرار است این قطعه را روی یک فیلم قرار دهیم. فقط به او گفتم یک ملودی جدید ساخته‌ام، بیا گوش بده و ترانه‌ای که از شهیار قنبری گرفته‌ام را بخوان. فرهاد پیش من آمد، تمرین کردیم و از نتیجه کار هم بسیار راضی بود. بعد از پایان ضبط به او گفتم که قرار است قطعه را روی یک فیلم قرار دهیم. فرهاد ناگهان با تعجب گفت چه فیلمی و شروع به مخالفت کرد. بارها رفتیم و آمدیم و آن‌قدر اصرار کردم تا سرانجام توانستم رضایتش را جلب کنم چون بسیار به موسیقی اثر علاقه‌مند شده بود و دلش نمی‌آمد منتشر نشود.» همان‌طور که گفتم فرهاد علاقه‌مند نبود مانند بسیاری از خوانندگان هم‌دوره خود ترانه‌ای برای تیتراژ فیلم بخواند یا صدای خود را روی یک خواننده قرار دهد. البته باید جست‌وجو کرد و دید فرهاد اصلاً مدیومی به نام سینما را قبول داشته یا خیر، چون بسیاری از خواننده‌ها با سینما ارتباطی برقرار نمی‌کردند و دوست داشتند تمام هنر خود را معطوف به موسیقی کنند.

رامین بهنا و فرهاد مهراد,مصاحبه با رامین بهنا

 قطعه مشهور «جمعه» جزو آثار ماندگار فرهاد محسوب می‌شود اما شاید کمتر کسی بداند این اثر متعلق به فیلم «خداحافظ رفیق» است. چرا نام «مرد تنها» با «رضا موتوری» گره ‌خورده اما این موضوع در مورد «جمعه» و «خداحافظ رفیق» صدق نمی‌کند؟

دقیقاً همین‌طور است. «جمعه» هم به‌خودی‌خود یک اثر مستقل محسوب می‌شود که به‌تنهایی می‌تواند کاری درخشان در کارنامه یک هنرمند محسوب شود. به‌عنوان نمونه خواننده‌ای مانند حسن نراقی تنها یک اثر به نام «مرا ببوس» را اجرا می‌کند و به‌جز این قطعه تنها یک کار دیگر خوانده است. 

در حقیقت با اجرای تنها یک اثر، نام خود را در موسیقی ایران ماندگار کرده است. «جمعه» هم جزو شاخص‌ترین و ماندگارترین آثار فرهاد است اما به قول شما کمتر کسی می‌داند این اثر متعلق به فیلم «خداحافظ رفیق» است. جالب این‌که «خداحافظ رفیق» هم جزو آثار قابل‌اعتنا و شاخص سینمای ایران است. امیر نادری، فیلمی متفاوت از فیلم فارسی‌های زمان خود ساخته و بازی‌های خوبی هم در فیلم دیده می‌شود. 

در این فیلم بار دیگر شاهد همکاری مثلث موفق اسفندیار منفردزاده، شهیار قنبری و فرهاد مهراد هستیم این محصول هم بسیار عالی از کار درمی‌آید ولی جالب است فیلم «خداحافظ رفیق» و ترانه «جمعه» در ذهن مردم با یکدیگر پیوند نخورده‌اند. به اعتقاد من «جمعه» یک ترانه مستقل و کامل است. 

درواقع ملودی ترانه و اجرای فرهاد به حدی بی‌نیاز از تصویر است که مخاطب نیازی نمی‌بیند ترانه را روی یک فیلم تصور کند. شاید هم سکانسی که ترانه روی آن قرار گرفته، نتوانسته به‌خوبی با آن هماهنگ شود. در فیلم «رضا موتوری»، قطعه «یه مرد بود یه مرد» کاملا روی صحنه‌ای که بهروز وثوقی، زخمی روی موتور در حال حرکت است، نشسته اما در فیلم «خداحافظ رفیق» این‌طور نیست.

 تفاوت بنیادین «جمعه» با «مرد تنها» در چیست؟

برخی از ترانه‌ها باوجوداینکه واقعه تاریخی خاصی را روایت می‌کنند اما به دلیل اینکه اشاره‌ای سریع به ‌اتفاق موردنظر ندارند، می‌توانند هر قشری از مخاطب را با خود همراه کنند همه می‌دانند ترانه «جمعه» با اشاره به واقعه سیاهکل سروده شده اما وقتی می‌شنویم «توی قاب خیس این پنجره‌ها عکسی از جمعه غمگین می‌بینم/ چه سیاهه به تنش رخت عزا تو چشاش ابرای سنگین می‌بینم» حتی فردی که دانش تاریخی ندارد و هیچ ارتباط عاطفی با واقعه سیاهکل برقرار نمی‌کند هم می‌تواند با این اثر ازلحاظ احساسی درگیر شود؛ کسی که عاشق بوده، عزیزی را از دست داده یا به هر دلیلی غمگین است طبیعتاً دلگیری و دل‌تنگی غروب جمعه را درک می‌کند. 

از طرف دیگر فرهاد، انسانی روشنفکر با دغدغه‌های سیاسی و اجتماعی بوده است. من همیشه تأکید دارم برای قضاوت درباره یک اثر موسیقایی باید زمان ساخت اثر و جهان زیسته هنرمند را هم در نظر گرفت. 

همچنین وقتی موزیسینی در جامعه به‌عنوان یک هنرمند پیشرو مطرح می‌شود، هر اثری که بخواند کنجکاوی بقیه جامعه را برمی‌انگیزد چراکه مخاطب می‌خواهد بداند هنرمند روشنفکر زمانه‌اش با چه مسئله‌ای درگیری ذهنی و عاطفی داشته است.

 چندی بعد فرهاد از یاران دیرینش جدا شده و موسیقی فیلم را با هنرمندان دیگری ادامه می‌دهد؛ «خسته» با شعری از تورج نگهبان و آهنگی از محمد اوشال روی فیلم «زنجیری» اما چرا این قطعه به‌اندازه دو اثر دیگر موردتوجه قرار نمی‌گیرد؟

جالب است که حتی من هم این اثر را نشنیده‌ام اما قاعدتاً باید با فاصله زمانی یکی، دو ساله بعد از «جمعه» ساخته شده ولی به‌اندازه «مرد تنها» و «جمعه» مورد استقبال قرار نمی‌گیرد. البته باید به عوامل فیلم هم توجه کرد. با احترام به کارگردان و بازیگران فیلم «زنجیری»، هنرمندانی که «رضا موتوری» و «خداحافظ رفیق» را ساختند جزو بزرگان سینما محسوب می‌شوند.

 به قطعه «سقف» و فیلم «ماهی ما در خاک می‌میرند» برسیم...

این قطعه یکی از بهترین آثار فرهاد است که واقعاً جز تحسین و تمجید چیزی نمی‌توان درباره‌اش گفت. وقتی دقت می‌کنیم بازهم به یک نام ویژه در اثر برمی‌خوریم؛ اسفندیار منفردزاده که بدون اغراق باید گفت بخش اعظمی از موفقیت فرهاد حاصل همکاری با این آهنگساز است. از سوی دیگر ایرج جنتی عطایی، یکی از بزرگان ترانه نوین، شعری می‌سراید که بسیار ویژه و منحصربه‌فرد است؛ ترانه‌ای با زبانی ساده ولی با مفهومی عمیق که هر مخاطبی را سر ذوق می‌آورد. 

فکر می‌کنم «سقف» هم مانند «جمعه» باشد و کمتر کسی بداند این ترانه روی یک فیلم قرار گرفته اما بسیاری از مردم ایران در طی چند نسل آن را شنیده‌اند. نکته مهمی که در ترانه «سقف» وجود دارد انطباق کامل ترانه و موزیک با لحن، سبک و شیوه خوانندگی فرهاد است.

hamdelidaily.ir
  • 18
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش