پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۱۲:۳۹ - ۲۵ بهمن ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۱۰۲۶۹۷
موسیقی

سهراب پورناظری از «رگ خواب» و حواشی اش می گوید

«رگ خواب» در سی‌وپنجمین جشنواره موسیقی فجر در حالی به اکران در آمد که موسیقی متن آن با استقبال مخاطبان همراه شد. موسیقی این فیلم با آهنگسازی «سهراب پورناظری» و آواز «همایون شجریان» چنان مورد توجه قرار گرفت که تنها ساعتی بعد از نمایش فیلم، نسخه بی‌کیفیت آن، در فضای مجازی دست به دست می‌شد.

این ششمین همکاری آهنگساز اثر با «حمید نعمت‌الله» (کارگردان) است که بار دیگر اجرای آواز آن به «همایون شجریان» سپرده شد. پورناظری پیش از این موسیقی سریال «وضعیت سفیدِ» این کارگردان را با آواز علیرضا قربانی ساخته بود و پر سر و صداترین همکاری این تیم، «آرایش غلیظ» با صدای همایون بود.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی,سهراب پورناظری

برخلاف همه انتظارات، کاندیدا نشدن موسیقی متن این فیلم برای دریافت سیمرغ جشنواره، تعجب و حیرت بسیاری را برانگیخت که البته منجر به اعتراض رسمی آهنگساز نشد. اما استفاده از قطعه «آهای خبردار» از این فیلم با موسیقی سهراب و آواز همایون در تیزر مراسم اختتامیه جشنواره، اعتراض سهراب پورناظری را به دنبال داشت. ما به همین بهانه‌ها با این آهنگساز و نوازنده به گفت‌وگو نشسته است.

 

امسال داوری‌های جشنواره فیلم فجر با واکنش‌های بسیاری روبه‌رو شد و بسیاری به آن معترض بودند. گویا در همین راستا، اتفاق عجیبی هم برای موسیقی فیلم «رگ خواب»‌ افتاد و با وجود آنکه از بخشی از موسیقی این فیلم در اختتامیه جشنواره فجر استفاده شد، حتی نامزد دریافت این جایزه هم نشد که واکنش شما در برنامه «هفت» را به دنبال داشت.

توضیح‌ این ماجرا همان چیزی است که در برنامه «هفت» و صفحه شخصی‌ام در اینستاگرام داده‌ام. نکته مهمی که باید در این میان مورد بحث قرار بگیرد، این روندی است که هیچ‌گونه قاعده و چارچوبی ندارد و زمانی که هنرمندی اجازه قضاوت برای اثرش را به گروهی می‌دهد، باید تابع هرآن‌گونه قضاوتی باشد.‌ اما این دلایل که دوستان هیأت داوران برای بررسی موضوع «رگ خواب» آورده‌اند، با هیچ عقل و منطقی جور در نمی‌آید.

 

از این ماجرا اگر بگذریم، این ششمین تجربه شما در همکاری با آقای نعمت‌الله در ساخت موسیقی فیلم است. این همکاری مداوم چگونه شکل گرفته است؟ هیچ تصمیم گرفته‌اید که این تجربه را با کارگردانان دیگر نیز ادامه دهید؟‌

تعصبی در کار نکردن با دیگر کارگردانان نبوده و صحبت‌هایی نیز در این زمینه شده است. اما تا حالا فرصت‌های دیگر یا به سرانجام نرسیده یا پیشنهادی نبوده که مرا به کار ترغیب کند. به نظرم همکاری میان من و حمید نعمت‌الله، تاکنون نتیجه خوبی داشته و به اصطلاح جواب داده است. ضمن آنکه خروجی‌اش برای هر دوی ما قابل قبول بوده است.

 

«رگ خواب» هنوز اکران نشده؛ اما در جشنواره فجر اکران محدودی را پشت سر گذاشته و خوشبختانه بازخوردی که من از این آثار گرفتم، خوشایند بود. البته درباره بحث فنی، کارشناسان باید نظر دهند. اما خودم از نتیجه کار راضی‌ام و می‌توانم بگویم «رگ خواب» را دوست دارم.

 

در موسیقی «رگ خواب» چه اتفاقی رخ داده است؟

از آنجا که موسیقی فیلم تابعی از اتفاقاتی است که در آن رخ می‌دهد، تلاش من در این اثر، این بود تا تراژدی‌ای که در حال وقوع است را با موسیقی به نمایش بگذارم. موسیقی باید به نمایش سقوط یک زن کمک می‌کرد. داستان درباره یک تراژدی است از زنی که به قهقرا می‌رود و متأسفانه زنان‌ ایرانی در رابطه‌هایشان این فضا و این جفا را بسیار تجربه می‌کنند.این جفا در این فیلم به خوبی نشان داده شده و به همین خاطر، فضایی احساسی بر آن غالب است. پس موسیقی‌ای که برای آن نیاز بود، جنس متفاوتی از دیگر تجربه‌های من در زمینه آهنگسازی فیلم را رقم زد.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی,سهراب پورناظری

در «رگ‌خواب» از موسیقی کلاسیک -البته موسیقی کلاسیک غربی با یک تِم شرقی- بهره زیادی برده شده و دو تصنیف (یکی در میانه‌های فیلم و دیگری در پایان‌ آن) مورد استفاده قرار گرفته است. من در هیچ‌کدام از آثارم در زمینه موسیقی فیلم، تا این اندازه از موسیقی کلاسیک استفاده نکرده بودم.

 

این بار اما فضای موسیقی، ما را به این سمت هدایت کرد. چیزی که من همواره بر آن اصرار دارم و به خصوص در «آرایش غلیظ» تلاش کردم تا دیگران را متوجه این ماجرا کنم، این است که موسیقی‌ای که برای یک اثر سینمایی ساخته می‌شود،‌ کاملاً در خدمت هدف فیلم است. اثر، آدرسی به خالق موسیقی می‌دهد و او بر همین اساس کار می‌کند. درست مثل اتفاقی که در گریم یا طراحی صحنه و لباس رخ می‌دهد. به هر حال این فیلم موسیقی کلاسیک می‌طلبید و این جنس از موسیقی من را به هدفم می‌رساند.

 

 

می‌گویید موسیقی کلاسیک با یک تم شرقی. این را در سازبندی هم مشاهده می‌کنیم؟

 

سازبندی این بخش کاملاً غربی است و یک ارکستر سمفونیک قطعات را نواخته. البته ارکستر ایرانی هم در لحظاتی از فیلم حضور پررنگی دارد.

 

یعنی استفاده از موسیقی باکلام و تصنیف «آهای خبردار» در فیلم هم در این راستا بود؟

شاید.‌ به هر حال «کلام» می‌تواند نقش مهم‌تری در انتقال احساسات و همراهی مخاطب ایجاد کند. این تصنیف فضای غمگین و آرام و موسیقی لایت‌تری دارد. شاید عده‌ای دل‌شان بخواهد که بگویند این تصنیف پاپ است. من مخالفتی با این ماجرا ندارم. در لحظاتی از موسیقی سنتی کمک گرفته شده؛ اما موسیقی سنتی به معنای کلاسیک آن نیست. خوانش‌ بر اساس موسیقی ایرانی است، اما نه موسیقی ردیف.

 

این اولین بار است که از موسیقی باکلام در موسیقی فیلم‌تان استفاده می‌شود؟

در «وضعیت سفید» هم تصنیف وجود داشت؛ اما در فیلم سینمایی برای اولین بار اتفاق می‌افتد و این هم کاملاً در راستای هدف فیلم بود. به هر حال «رگ خواب» برای من تجربه‌ای متفاوت بود.

 

اما به نظر می‌رسد تصنیف پایانی که بر اساس شعر «رو سر بنه به بالین» مولوی ساخته شده در همان فضای «آرایش غلیظ» است.

من درباره موزیک فیلم و تصنیف داخل اثر صحبت کردم و می‌گویم ربطی به کارهای قبلی ندارد؛ اما همان‌طور که شما اشاره کردید‌، تصنیف پایانی اثر مشابهت‌هایی با «آرایش غلیظ» دارد.

 

چرا آن تجربه تکرار شد؟

تکرار نشده، در ادامه همان تجربه است. اتفاقی که در «آرایش غلیظ» رخ داد، برای من تجربه خوشایندی بود که با آن یک قطعه تمام نشد. ‌هنوز هم تمام نشده و شاید هیچ‌وقت هم این اتفاق رخ ندهد و من صرف‌نظر از تمام اظهار نظرهایی که در این خصوص شد، هر زمان که احساس نیاز کنم، از آن استفاده خواهم کرد. می‌دانید موسیقی و اصلاً هنر، برای من چیزی بر اساس قاعده‌های از پیش تعیین‌شده نیست. خاصیت هنر رهایی است و من از این اصل تبعیت می‌کنم. چون اصولاً این رهایی را دوست دارم.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی,سهراب پورناظری

بیشتر واکنش‌ها به سبک موسیقی بود و این مسأله روشن نشد که ما تصنیف پایانی «آرایش غلیظ» را در چه سبکی می‌توانیم ارزیابی کنیم.

مسأله درست همین‌جا است. من هیچ‌وقت خودم را محدود به این اسم‌ها و سبک‌ها نمی‌کنم. هر زمان که لازم باشد، از اِلمان‌های موسیقی در هر سبکی بهره خواهم گرفت. در «آرایش غلیظ» و حالا هم این تصنیف، اتفاقی در ترکیب موسیقی سنتی و موسیقی راک افتاده است. در موسیقی راک، ریتمی وجود دارد که مشابه ریتم موسیقی سنتی ایران است و به همین خاطر، می‌توان در یک گام با یکدیگر حرکت کنند.

 

البته نوع خوانش قطعات، فضایی را می‌طلبید که موسیقی سنتی صرف نمی‌توانست پاسخ‌گوی آن باشد. حالا اینکه آیا پیوندی که میان این دو اتفاق افتاده، ‌موفق بوده یا نه،‌ چیزی است که مخاطب و منتقدان موسیقی باید درباره آن اظهار نظر کنند. هر چند که متأسفم بگویم ما در ایران منتقد موسیقی به معنای جدی آن -منتقد و نه پژوهشگر- کمتر داریم. منتقدی تیزبین که نظرش معیار سنجش یک اثر باشد و بیشتر آنچه ما در این باره می‌شنویم یا می‌خوانیم، اظهار نظرهایی بر اساس سلیقه شخصی است. من نمی‌دانم که حالا باید چه اسمی برای آن گذاشت. اصلاً آیا نیازی به این کار هست؟‌ اگر خیلی در این باره احساس لزوم می‌شود،‌ می‌توانید اسمش را «سبک سهراب پورناظری» بگذارید!

 

علی‌رغم تمام اظهار نظرهای منفی‌ای که در تجربه قبلی انجام شد و بسیاری با آن مخالفت کردند؟

این سوال تکراری است و من ده‌ها بار در این باره حرف زده‌ام و حالا دیگر فکر می‌کنم واقعاً کافی است. فکر می‌کنم هر کسی آزاد است که نظرش را بدهد.

 

یعنی این اظهار نظرها غمگین‌تان نمی‌کند؟

به‌هیچ‌وجه. چیزی که غمگین‌کننده است، فضایی است که این روزها بر موسیقی ما حاکم شده. چرا باید وقتی اثری مورد استقبال قرار می‌گیرد، عده‌ای احساس مسئولیت کنند که آن را تخریب کنند؟ اصلاً فرض کنید که یک اثر «پاپ» است یا «راک» است یا «موسیقی ردیف» است، چه کسی گفته اینها به تنهایی یک اثر را سخیف می‌کند یا به آن تعالی می‌دهد؟‌ در «چرا رفتی» حتماً می‌توان اِلمان‌هایی از موسیقی پاپ را شنید؛ اما مگر در «الهه ناز» یا «تنها ماندم» یا صدها تصنیف دیگر این مسأله وجود ندارد؟ آیا این از ارزش‌های این آثار می‌کاهد؟‌ من با اینکه مدام با ذهنیت‌مان همه‌چیز را قضاوت کنیم، مسأله دارم. با اینکه عده‌ای دنبال سیاه‌نمایی باشند.

 

در این اثر از تیم آهنگساز نام برده شده است. این تجربه‌ای جدید در ایران است. چه چیزی در اثر وجود داشت که شما را به استفاده از یک تیم در آهنگسازی ترغیب کرد؟

استفاده از تیم آهنگسازی در خارج از کشور، به خصوص در فیلم‌های هالیوودی بسیار مرسوم است. اتفاقاً این تجربه برای من بسیار خوشایند بود و احتمالاً آن را در دیگر کارهایم ادامه خواهم داد. با توجه به اینکه بخشی از کار، سمفونیک بود، فکر کردم می‌توانم از توانایی و تجربه‌های آهنگسازان دیگر برای رسیدن به فضایی که می‌خواهم، بهره بگیرم. برای مثال، «دیوید گارنر» در ارکستراسیون کار نقش داشت. تِم اصلی کار را خودم نوشتم و در بحث‌هایی که با آهنگسازان دیگر (دیوید گارنر و غلام‌رضا صادقی) داشتیم، آن تِم و همچنین فضایی که من طراحی کرده بودم، بسط و گسترش پیدا کرد و نتیجه کار، چیزی شد که در فیلم می‌شنوید.

 

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی,سهراب پورناظری

و البته همکاری با همایون شجریان.

وقتی اثری را می‌نویسم، «همایون» عزیز همیشه اولین گزینه من برای اجرای آن است. این مسأله هم بدون‌شک به خاطر توانایی‌های ویژه و مثال‌زدنی او در آواز است و البته همکاری مداوم ما که باعث شده فضای ذهنی‌مان به هم نزدیک شود.

 

چیزی که این روزها زیاد شنیده می‌شود، این است که موسیقی یک اثر نباید بر متن غلبه کند. فکر می‌کنید موسیقی «آرایش غلیظ» این خصوصیت را داشت؟

یعنی بیرون زده بود؟

 

به هر حال نسبت به خود فیلم، جنجال بیشتری ایجاد کرد.

موسیقی آن اثر کاملاً در خدمت فیلم بود. اما اگر شما درباره تیتراژ اثر صحبت می‌کنید، من از این اتفاق خوشحالم و آن را نشانه‌ای بر قوت کار همایون عزیز و خودم می‌دانم. همان‌طور که گفتم، اولین اصل در موسیقی فیلم، این است که منطبق بر تصویر باشد و اگر راهی جز این برویم، راه غلطی است. اما اینکه آیا موسیقی یک فیلم می‌تواند به عنوان یک اثر مستقل هم شنیده شود یا نه، مسأله دیگری است. فکر می‌کنم لحظاتی از «آرایش غلیظ» این خصوصیت را داشت.

 

«رگ‌خواب» هم قرار است به صورت آلبوم منتشر شود؟

بله، آلبومی مستقل که قطعات باکلامی ( در قالب آواز و تصنیف) به آن افزوده خواهد شد.

 

 

musicema.com
  • 17
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش