دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳
۱۳:۳۰ - ۱۷ مهر ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۷۰۴۲۴۲
موسیقی

ناگفته‌هایی از خواننده «بوی عیدی»

فرهاد مِهراد,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی
فرهادی که نمی‌شناختیم، فرهادی است که دوست حسین الهی‌قمشه‌ای است، نماز می‌خواند، عربی می‌داند و آن‌قدر با قرآن مانوس است که بر ترجمه بهاءالدین خرمشاهی حاشیه می‌نویسد.

صدای گرم و گیرایی داشت، آنکه سال‌ها پا به پایش زمزمه کرده‌ایم: "بوی عیدی، بوی توپ، بوی کاغذ رنگی". مرد تنهایی که چون بسیاری از سرمایه‌های نجیب این آب و خاک قدر ندید.

شیفته‌ موسیقی بود و هر چند استادی نداشت تا الفبای موسیقی را از او بیاموزد، آنقدر استعداد داشت که تا آخرعمر نت خواندن نداند ولی سخت‌ترین قطعات را بنوازد و زیباترین نغمه‌ها را بخواند.

فرهاد مهراد ستاره درخشانی در آسمان موسیقی ایران معاصر بود. بی‌ادعا، نجیب و متواضع. آوازخوانی که به وطنش دل باخت و با ظرافتی عاشقانه "دخت شرمگین امید"‌ نامیدش.

فرهادی که نمی‌شناختیم

همه آنچه نوشتم، وصف خواننده‌ای محبوب بود اما تمام فرهاد نبود. در کتاب "چون بوی تلخ خوش کندر" که روایتی از فراز و نشیب‌های زندگی فرهاد مهراد است، می‌توان پا را از موسیقی فراتر گذاشت و از نزدیک‌تر زندگی‌اش را تماشا کرد.

آن‌که دنبالش می‌گردیم اینجا است، فرهادی که دوست حسین الهی‌قمشه‌ای است،‌ عاشق کتاب خواندن است، نماز می‌خواند، عربی می‌داند و آن‌قدر با قرآن مانوس است که بر ترجمه بهاءالدین خرمشاهی حاشیه می‌نویسد و از ترجمه‌اش ایراد می‌گیرد.

فرهاد مِهراد,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

دوستی فرهاد با الهی‌قمشه‌ای به روزهای پیش از انقلاب برمی‌گردد. آن روزهایی که الهی‌قمشه‌ای جلساتی هفتگی داشت و فرهاد هم که مشتاق گفتن و شنیدن از دنیای زیبای سخنوران بزرگ ایران زمین بود، پای ثابت این جلسات شد. "به گفته الهی قمشه‌ای بیشتر گفتگوهای او و فرهاد درباره نکته‌هایی شکل گرفت که دیگران ساده از کنارش می گذاشتند."

فرهاد به گواه دوستان و آشنایان بسیار کتاب می‌خواند و به "دایرةالمعارف متحرک" مشهور بود. عربی دانستنش هم چیز عجیبی نیست چرا که علاوه بر مطالعه بسیار به خاطر شغل پدر مدتی را میان اعراب زندگی کرده بود. در کتاب "چون بوی تلخ خوش کندر" هم تسلط فرهاد بر عربی و ارمنی تایید شده، هر چند خودش در گفتگویی که متنش در انتهای کتاب چاپ شده است، با تواضع می‌گوید "بنده فقط کمی زبان انگلیسی بلدم و دیگر هیچ!".

نکته‌بینی فرهاد، و ایرادهایی که به ترجمه خرمشاهی می‌گیرد

پس از خواندن کتاب هر چه جلوتر می‌روی، باورت به این‌که فرهادی انسان مومنی بود، محکم‌تر می‌شود. اهل ریا نبود اما نمازش پابرجا بود و قرآن می‌خواند و در معنایش ژرف می‌اندیشید.

شاید به همین دلیل است که ترجمه بهاءالدین خرمشاهی از قرآن را با دقت بالا و پایین می‌کند و در سطرهای آن‌ ایرادهایی می‌بیند.

فرهاد وقتی به ترجمه آیه ۹۲ از سوره نحل می‌رسد، با خواندن ترجمه راضی نمی‌شود. اینجا است که در حاشیه می‌نویسد: ""وا می‌تافت"، حال آنکه آنچه در زبان بانوان و در نوشتن نیز به کار می‌رود، شکافتن است. پس مترجم بایستی می‌نوشت: "پشم‌هایی را که می‌بافت...رشته رشته می‌شکافت"

او که به گفته دوستش خسرو لاوی، تورات و تلمود را هم خوانده بود، از خرمشاهی ایراد می‌گیرد که نشانی غلط به خواننده ندهد. در جایی که به داستان آغابوس در کتاب رسولان ارجاع داده شده است، فرهاد می‌نویسد: "آغابوس در باب ۱۱ و ۲۱ است نه در باب ۱۶"

فرهاد مِهراد,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

ترجمه قرآن، ترجمه کتابی آسمانی و کلامی الهی است، پس در انتخاب واژه‌ها دقت و ظرافت بسیار لازم است. فرهاد در این زمینه هم از ترجمه خرمشاهی گلایه دارد. درباره ترجمه خرمشاهی از آیه ۳۱ سوره "یس" می‌نویسد: "این ترجمه در خور قرآن نیست"

با خواندن زندگینامه فرهاد متوجه می‌شویم که او انسان اخلاق‌مداری است. شاید به همین دلیل درست نمی‌داند که مترجم قرآن در جایی برای توضیح بحث توکل در قرآن کتاب خودش را تبلیغ می‌کند. وقتی بهاءالدین خرمشاهی به کتاب "حافظ‌نامه‌" که خودش نوشته، ارجاع داده است، فرهاد با تعجب می‌پرسد: "آیا درست است که برای فهم و درک توکل در قرآن به حافظ‌نامه مترجم ارجاع شود؟"

حاشیه‌نویسی‌های فرهاد به ترجمه بهاءالدین خرمشاهی از قرآن به مواردی که اشاره شد، محدود نیست و چندین نمونه دیگر از آن در انتهای کتاب "چون بوی تلخ خوش کندر" وجود دارد.

سرانجام فرهاد

او در بامداد ۹ شهریور ۱۳۸۱ خورشیدی در فرانسه از دنیا رفت. پیکرش ۵ روز بعد در ۱۴ شهریور بدون اطلاع رسانه‌ها در پاریس به خاک سپرده شد.

khabaronline.ir
  • 9
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش