چهارشنبه ۰۵ دی ۱۴۰۳
۰۹:۱۶ - ۲۲ آبان ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۰۸۰۰۶۷۷
رادیو و تلویزیون

بازی با مرگ در «هشت و نیم دقیقه»

اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون,هشت و نیم دقیقه
قاب کوچک این شب‌ها قصه‌ای را روایت می‌کند که سعی دارد یک قهرمان امروزی را به تصویر بکشد. قهرمان این روزها، همان گمشده‌ای‌ است که در آثار نمایشی، بخصوص در سینما به سختی می‌توان یافت.

کسی که در برابر ناملایمات روزگار ایستادگی ‌می‌کند و تقابل و کشمکش‌های او با ضدقهرمان، همچون خونی در رگ‌های قصه به داستان جان و گرما ‌می‌بخشد. حفظ تعادل در نمایش این چهره جذاب بخصوص در آثار رئال، حلقه مفقود دیگری است که گاه موجب دلزدگی مخاطب و فاصله گرفتن او از قهرمان می‌شود. آنچه به شخصیت یکتا در سریال «هشت و نیم دقیقه» ویژگی‌های یک قهرمان یا دست‌کم شبه‌قهرمان را می‌بخشد، ایستادگی و ناامید نشدن در اوج درماندگی است و آنچه قصه او را تماشایی می‌کند این است که همچون اغلب شخصیت‌هایی که می‌شناسیم؛ انفعال، عاملیت، خطا و صواب را همزمان دارد و تفاوتش در عدول نکردن از اصول اخلاقی، پذیرش اشتباه، تلاش برای جبران و بهبود شرایط است. اتفاقا همین خصایص است که بیننده را همراه می‌سازد و به سمتی می‌کشاند که دوست دارد در بحران، همچون شخصیت اصلی این مجموعه، قهرمان زندگی خود باشد.

 

ردپای انتقام در گزارش یک مرگ

«هشت و نیم دقیقه» پر است از گره‌های کور و پی‌در‌پی که گاه از غفلت شخصیت‌ها ناشی می‌شود و گاه از نیمه تاریک روح آنان. این اثر، روایت یک کینه کهنه و انتقام است که دقایق سرنوشت‌ساز فاصله دو مرگ دستاویزی برای ابرازش و حوادث خواسته و ناخواسته میانه قصه و بهانه‌ای برای شعله‌ورتر شدن آن است. این مجموعه، تصویری است از جنگ میان قهرمان داستان در جایگاه خیر با آنان که در جرگه شر هستند. نیروهای خیر و شر در این قصه با مرزی باریک و لغزان از یکدیگر جدا شده‌اند؛ اغلب آدم‌ها نیمی تاریک و نیمی ‌روشن‌اند.

 

همین است که مخاطب به شخصیت فرزین با بازی «بهرنگ علوی» به سبب گذشته تلخش حق می‌دهد و از سوی دیگر گاه از خوی انتقامجوی او متنفر می‌شود. تیرگی‌های او مستدل به تصویر کشیده شده‌اند؛ شخصیتی درون‌گرا که گله‌هایش را به زبان نمی‌آورد، اما در بزنگاه با ملعبه قرار دادن گزارش یک مرگ، درصدد انتقام برمی‌آید. راویان این داستانِ پرفراز و نشیب، روح شخصیت‌ها را با ظرافت، خوش تراشیده‌اند تا جایی که می‌توان رفتارهای عجیب آنان را توالی ذات، اندیشه و تجربه زیستی‌شان دانست و از صداقت و دروغگویی توامان‌شان حیرت نکرد. آنچه در ماحصلِ کوشش نویسندگان سریال جلوه‌گری می‌کند، نمایش بیطرفانه شخصیت‌های متضاد یا ضد‌قهرمان همانند فروغ و فرزین است تا آنجا که مخاطب به همه آدم‌های درگیر این قصه نزدیک می‌شود و تنها زمانی‌که بحث بی‌اخلاقی به میان می‌آید، پشت قهرمان می‌ایستد. این همانی است که در عالم واقع نیز رخ می‌دهد.

 

هیچ پلیدی از ذات خود آگاه نیست بلکه برای تک تک اعمال نافی حقش برهان می‌تراشد و از بهانه‌های کوچک، استدلال‌های دهان پرکن می‌سازد تا به اهداف خویش برسد و در این میان با سوءاستفاده از نقاط ضعف آدم‌ها، تطمیع سودجویان و به مدد هواداران حزب باد نظیر شخصیت نورایی در این سریال سعی می‌کند خواسته‌هایش را عملی کند.

 

هر آدم، یک قصه

شهرام شاه‌حسینی در مقام کارگردان، در دو سریال اخیر خود فیلمنامه‌هایی را اجرا کرده است که از حیث قصه‌های تو در تو به سریال‌های روز دنیا پهلو می‌زنند. این روند در «هشت‌و نیم دقیقه» بیش از «همه چیز آنجاست» به بار نشسته است؛ تا جایی که از داستانک‌ها در راستای خط اصلی قصه، شخصیت‌پردازی و فضاسازی بهتر بهره گرفته شده است. حتی شخصیت‌های مکمل و فرعی نیز صاحب پیشینه و قصه هستند و مخاطب با زندگی و دغدغه‌هایشان آشنا می‌شود و به همین سبب کنش‌های آنان را در موقعیت‌های گوناگون، ریشه‌یابی و باور می‌کند. شخصیت‌های آشنای «هشت و نیم دقیقه»، کسانی هستند که هر بیننده‌ای در اطرافیانش سراغ دارد یا دست کم از کنار زندگی‌شان عبور کرده‌ است. آدم‌هایی که درگیر دغدغه‌های ملموسی همچون خلا قانونی، اختلافات خانوادگی، تقسیم ارث و مشکلاتی از این دست هستند.

 

در آخر باید افزود که اگر فیلمنامه‌نویس در متن به عنوان نقشه راه، با ظرافت آدم‌ها و حوادث را کنار هم چیده باشد؛ کارگردان و بازیگران با عدم درک موقعیت شخصیت‌ها می‌توانند نیمی از زحمات را به باد داده یا با اجرایی مناسب حتی نواقص فیلمنامه را به میزانی درخور بپوشانند. به نظر می‌رسد «هشت و نیم دقیقه» نقطه تلاقی این تلاش دو سویه است که توانسته به میزان زیادی از مرحله متن و اجرا سربلند بیرون بیاید و این شب‌ها مخاطب را با خود همراه کند.

 

 

  • 9
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش