چهارشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۳
کد مقاله: ۹۹۰۹۰۰۰۵۱

بیوگرافی داریوش سوم و سرنوشت آن

داریوش سوم,زندگینامه داریوش سوم,ازدواج داریوش سومآغاز پادشاهی داریوش سوم با شروع حکومت اسکندر پسر فیلیپ در مقدونیه مقارن بود
داریوش سوم آخرین پادشاه هخامنشی بود و از اسکندر شکست خورد. داریوش سوم در دستگاه هخامنشى چاپارى بود که فرمانهاى شاهنشاه را به والیان و فرماندهان ایالات می رساند.

چکیده ای از بیوگرافی داریوش سوم

نام کامل: داریوش سوم

زاده:۳۸۰ پیش از میلاد

زادگاه: ایران، پارسه

ملیت: ایرانی

فوت:۳۳۰ پیش از میلاد

دین: مزدیسنا

بیوگرافی داریوش سوم

داریوش سوم یا دارا آخرین پادشاه شاهنشاهی هخامنشی بود. وی فرزند آرشام (نوهٔ داریوش دوم) و سی سی گامبیس، دختر اردشیر دوم بود. او در سال ۳۸۰ قبل از میلاد در پارسه متولد شد و در سال ۳۳۰ پیش از میلاد در دامغان بدست بسوس کشته شد. در شاهنامهٔ فردوسی و تاریخ سنتی ایرانیان، داریوش سوم با نام «دارا» شناخته می شود و پدر او داراب معرفی شده است.

بر تخت نشستن داریوش سوم

زمانی که در زمان اردشیر سوم دربارهٔ هخامنشیان و شاهزادگان آن سخن می رفت نام داریوش سوم بر زبان نمی آمد و اردشیر سوم وقتی که می خواست برای استقرار حکومت خود شاهزادگان مزاحم را براندازد، او را به یاد نیاورد و این نشان از آن دارد که در آن دوره عنوان ممتازی نداشته است. داریوش سوم در جنگ با کادوسیان در روزگار اردشیر سوم رشادتی از خود نشان داد که اردشیر او را «دلیرترین پارسیان» نامید و او را ساتراپ ارمنستان کرد.

زندگی نامه داریوش سوم,داریوش سوم,جنگ اسکندر با داریوش سومداریوش سوم در سال ۳۳۶ پیش از میلاد بر تخت نشست

دربارهٔ این که داریوش سوم به چه دلیل به تخت شاهنشاهی نشست، سخن بسیار گفته اند ولی آنچه به واقعیت نزدیکتر می نماید این است که باگواس خواجه وزیر بزرگ دربار اردشیر سوم او را با هر حیله ای بود، به روی کار آورد تا عملاً خودش فرمانروای مطلق باشد چون باگواس گمان کرده بود که داریوش شاهزادهٔ زرنگی نیست و شاه نیرومندی نخواهد شد. داریوش سوم در موقع چلوس تقریباً چهل و پنج سال داشت و کسی نبود که در آن سن و سال بازیچهٔ دست یک خواجهٔ حرم واقع شود. داریوش سوم به اشارات و نظرات باگواس توجهی نمی کرد و وزیر بزرگ که به خطای خود آگاهی یافته بود، برآن شد که داریوش را از میان بردارد. داریوش از این تصمیم باخبر شد و او را فراخواند و جام زهری به او نوشانید.

قتل باگواس خواجه، داریوش سوم را با یک شورش در مصر روبرو کرد. درست در همان سال اسکندر۲۰ ساله در مقدونیه به زیر فرمان در آوردن مردمان شمالی مقدونیه بود، داریوش سوم با لشکری بزرگ عازم تسخیر مصر که مجدداً سر به شورش برداشته بود، شد. در ابتدای سال ۳۳۴ قبل از میلاد داریوش سوم شورش مصر را فرو نشاند و از آن جا به پایتخت برگشت تا به آبادانی سرزمین خود بپردازد و کاخ هایی نیز بنا کند ولی بروز اتفاقاتی آنرا ناتمام گذاشت.

چرا اسکندر به ایران حمله کرد

داریوش سوم در زمان بازگشت از مصر، نامه ای از سوی آتن دریافت کرد که طی آن آتنی از امپراتوری ایران کمک مالی درخواست کرده بودند تا با پسر فیلیپ مقدونی به مبارزه برخیزند، ولی داریوش سوم از روی بی تفاوتی جواب رد داد. به دلیل آن که به خاطرش نمی رسید، یک جوان ۲۰ ساله بتواند، نقشه هایی را که فیلیپ از آن دم میزد، دنبال کند ولی داریوش سوم بعد از حس این خطر مبلغی برای کمک به یونان، برای آتنی ها فرستاد، ولی دیگر خیلی دیر شده بود و ارتش آتن به زانو درآمده و اسکندر حاکم مطلق یونان شده بود و در آن زمان کمک های مالی امپراتوری ایران هم نمی توانست از سیطرۀ اسکندر بر یونان جلوگیری کند. اسکندر هم بعد از تصرف کامل یونان با بهانه قرار دادن دخالت ها و لشکرکشی های ایرانیان به یونان، با سپاهی در حدود ۳۵ هزار نفر در بهار سال ۳۳۴ قبل از میلاد، به آسیای صغیر حمله کرد.

جسد داریوش سوم,سرگذشت داریوش سوم,داریوش سومدر ابتدای سال ۳۳۴ قبل از میلاد داریوش سوم شورش مصر را فرو نشاند

نبرد گرانیک داریوش سوم

اولین درگیری نظامی ایرانیان با اسکندر در کنار رود گرانیک یا گرانیکوس روی داد. در این جا سپاهی به فرماندهی چند ساتراپ آسیای صغیر که سپاهی در حدود ۱۶ هزار نفر در اختیار داشتند که نیمی از آن سربازان اجیر شدۀ یونانی بودند. اینان با خیال این که به راحتی میتوانند این شورش را فرو بنشانند بدون درخواست نیروی کمکی خود بسوی اسکندر شتافتند. اشکال دیگر سپاه ایران در این جنگ این بود که این فرماندهان یعنی، سپهرداد، ارسیت و ممنون یونانی هیچ یک بر دیگر برتری درجه نداشتند و به همین علت نمی توانستند یک تصمیم قطعی بگیرند و همین دلیل سبب سردرگمی سپاه ایران می شد. در این جنگ سپهرداد، اسکندر را به جنگی تن به تن دعوت می کند. در این جنگ اسکندر بر سپهرداد پیروز می شود به دلیل کشته شدن سپهرداد سردار ایران و تنی چند از فرماندهان ایران به سود اسکندر پایان یافت.

جنگ ایسوس

اسکندر به آسانی توانست با خیانت ساتراپ های ایران تمام آسیای صغیر را تصرف کند و در جنگ ایسوس داریوش سوم با سپاه بزرگ ۳۰۰ هزار نفری خود از اسکندر شکست خورد. اسکندر در این جنگ بر مادر و همسر و فرزندان داریوش سوم دست یافت و در نتیجه آن سوریه و مصر نیز به تصرف اسکندر درآمد. در این جنگ هم اشتباه محرض تاکتیکی داریوش سوم شکست را نصیب ایرانیان کرد به دلیل آن که ارتش امپراتوری ایران با داشتن سپاهی بسیار بزرگ، سپاه کوچک اسکندر را تنها در عرض چند ساعت نابود کند ولی قبل از شروع جنگ داریوش سوم به جای این که جنگ را به دشت های باز بین النهرین بکشاند تا بتواند از فزونی تعداد سپاهیانش و همینطور سواران پارسی بهره جوید، گفته چاپلوسان را باور کرده و پنداشت که اسکندر از او هراس دارد و به همین علت به تعقیب او پرداخت و جنگ در ایسوس درگرفت که گنجایش سپاه ایران را نداشت و عاقبت کار سپاه ایران شکست خورد.

داریوش سوم,سرگذشت داریوش سوم,بیوگرافی داریوش سومدر جنگ ایسوس داریوش سوم با سپاه بزرگ ۳۰۰ هزار نفری خود از اسکندر شکست خورد

جنگ گوگمل

در سال ۳۳۲ قبل از میلاد، همسر داریوش استاتیرای دوم که یونانیان از او بعنوان زیباترین زن جهان، یاد کرده اند، در طی اسارت و در اثر زایمان درگذشت. داریوش سوم در این موقع در یک حالت یأس و درماندگی، به دلیل اسارت خانواده اش در دست اسکندر فرو رفته بود. داریوش سوم بجای هرگونه مجاهدهٔ جدی در جهت جلوگیری از پیشرفت یونانی ها، در بین النهرین آنسوی دجله منتظر اسکندر شد و جنگی را که می بایست جنگ سرنوشت باشد، به داخل ایران کشاند.

در سال ۳۳۱ پیش از میلاد، در نبرد گوگمل اسکندر برای بار سوم با سپاه داریوش سوم برخورد. زمانی که جنگ در گرفت کثرت سپاه ایران در اول سبب وحشت و دغدغهٔ اسکندر شد و بنظر می آمد که این بار ایرانیها فاتح میشوند ولی اسکندر که پافشاری ایرانیان را دید، حمله را بر شخص داریوش، متمرکز کرد و جراحتی بر وی وارد آمد. داریوش سوم فرار کرد و فرار او، سبب فرار قسمتی از قشون شد و بابل بلافاصله بدست اسکندر افتاد. ورود اسکندر به بابل به سبب لطمه هایی که در دورهٔ خشایارشا به معابد بابل وارد شده بود نزد کاهنان و عامه با خوشحالی تلقی شد.

ازدواج داریوش سوم

نام دختر داریوش سوم استاتیرای دوم بود. او یکی از سه زن ایرانی ای بود که اسکندر به عقد خود درآورد. روشنک یا رکسانا دختر والی باختر و پروشات دوم، دختر اردشیر سوم دو همسر دیگر او بودند.

سرانجام داریوش سوم

در سال ۳۳۰ قبل از میلاد، داریوش سوم با وجود شکستهای پی در پی هنوز مأیوس نشده و درصدد بود قشون جدیدی در ماد تجهیز کند و یکچند در اکباتان (همدان) ماند ولی زمانی که اسکندر در تعقیب داریوش از پارس راه ماد را پیش گرفت و داریوش نیز برای تجهیز سپاه توفیقی نیافت. با بسوس ساتراپ باختر که خویشاوند داریوش سوم محسوب می شد و عده ای از بزرگان پارس، از جانب ری به ولایت باختر عزیمت کردند. در حدود دامغان بسوس، که از آمدن اسکندر مطلع شده بود، شاه را به قصد کشتن، زخم مهلکی زد و بسوی باختر گریخت و خود را اردشیر چهارم ، شاه ایران خواند. اسکندر زمانی که به بالین داریوش سوم رسید او از آن زخم ها فوت کرده بود و فاتح جسد او را با تأثر و احترام به پارس فرستاد.

زندگینامه داریوش سوم,داریوش سوم,جنگ اسکندر با داریوش سومبا مرگ داریوش سوم باقی ماندۀ ساتراپ های ایران به تصرف اسکندر درآمد

سرنوشت خانواده داریوش سوم

استاتیرای دوم، دختر یا خواهر و همسر داریوش سوم است که در اسارت مرد. استیرای سوم، دختر بزرگ داریوش سوم است. اسکندر بعد از تصرف تخت جمشید به شوش رفت و در این شهر برای آمیختن خون ایرانی و مقدونی عروسی بزرگی برای سرداران سپاه خود با زنان بلندمرتبه ایرانی ترتیب داد. خود او با روکسانا، دختر اکسارتس بلخی و با دختر داریوش سوم ازدواج کرد. بعد از مرگ اسکندر، چون رکسانا بر استاتیرا رشک می برد، او را با نامه جعلی از اسکندر، نزد خود خواند و به کمک پردیکاس، او و خواهرش را کشت و به چاه انداخت.

گردآوری: بخش بیوگرافی سرپوش

  • 19
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
ویژه سرپوش