پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
کد مقاله: ۹۹۰۹۰۰۰۲۴

زندگی نامه فارابی (معلم ثانی) یکی از دانشمندان ایرانی + تصاویر

فارابی,زندگی نامه ابونصر فارابی,زندگینامه فارابیفارابی در تفکر، بیان و اقامه دلیل و استدلال خود فیلسوفی منطقی بود
فارابی یکی از بزرگترین دانشمندان ایرانی میباشد که در زمینه های گوناگون از جمله ریاضیات، جامعه شناسی، موسیقی، پزشکی، منطق و فلسفه تخصص داشته است به همین علت به ایشان لقب «معلم ثانی» داده شده است.

چکیده ای از زندگی نامه فارابی

نام کامل: ابونصر محمدبن محمد طرخانی

زادگاه: فاراب در سیردریا (قزاقستان امروزی) یا فاراب در خراسان بزرگ (افغانستان امروزی)

متولد: ۲۵۹ قمری

دین: اسلام حنفی

دوران: دوران طلایی اسلام

عقیده: فلسفه نوافلاطونی

فوت: ۳۳۹ قمری

زندگینامه فارابی

ابونصر محمدبن محمد طرخانی، ملقب به فارابی، در حدود سال ۲۵۹ هجری قمری در دهکده ی «وسیج» از ناحیه ی پاراب (فاراب) در فرارود (شهر اُترار کنونی در جنوب قزاقستان) یا پاریاب (فاریاب) خراسان در افغانستان کنونی متولد شد. پدر او «محمد بن اوزلغ» یکی از سردارهای سپاه سامانیان بود. والدین فارابی جزء آن گروه از ایرانی هایی بودند که به ترکستان مهاجرت کرده بودند. 

دوران جوانی فارابی

فارابی در ابتدای سال های جوانی برای کسب علم و دانش به شهر بغداد هجرت کرد و نزد«متی بن یونس» مشغول آموزش فلسفه و منطق شد. بعد از آن به شهر حران مهاجرت کرد و بعنوان شاگرد نزد «یوحنا بن حیلان»، مشغول فراگیری علم و دانش شد.

فارابی در همان ابتدا از هوش چشمگیر بهره مند بود، به همین علت به آسانی تمام مطالبی که به وی آموزش داده می شد را یاد می گرفت. میزان استعداد او به سرعت در همه جا پیچیده شد و نام او بعنوان یک دانشمند و فیلسوف بر سر زبان ها افتاد. بعد از آن فارابی به شهر بغداد برگشت و در آن جا شاگردان زیادی نزد او مشغول فرا گرفتن علوم گوناگون شدند. یکی از معروف ترین شاگردان او در آن زمان، «یحیی بن عدی» فیلسوف معروف مسیحی بود.

ابو نصر فارابی,فارابی,عکس فارابیفارابی به وحدت فلسفه سخت معتقد بود و برای اثبات آن به ذکر براهین و ادله بسیار پرداخت

پس از چند وقتی بغداد دچار آشفتگی های فراوانی شد و مردم آن دیار پیوسته از نا امنی، فقر و گرسنگی رنج می بردند. بگونه ای که مردم متعددی مجبور به ترک دیار خود و مهاجرت به دیگر سرزمینها شدند. فارابی هم که محیط بغداد را برای ادامه ی اندیشه های فلسفی خود مناسب نمی دید، تصمیم گرفت به سرزمین دیگری مهاجرت کند تا در جایی دیگر بتواند با امنیت خاطر و آرامش نسبی به تدریس، پژوهش، تالیف کتاب و تاملات فلسفی بپردازد. اینگونه بود که در سال ۹۴۱ میلادی برابر با ۳۳۰ هجری قمری به شهر دمشق مهاجرت کرد و به سیف الدوله حمدانی، حاکم حلب ملحق شد و بعنوان یکی از علمای دربار او مشغول بکار شد.

فلسفه فارابی

فلسفه فارابی آمیزه ای از حکمت ارسطویی و نوافلاطونی است که رنگ اسلامی بخود گرفته است. وی در منطق و طبیعیات ارسطویی است و در اخلاق و سیاست افلاطونی است و در مابعدالطبیعه فلوطینی است. فارابی به وحدت فلسفه سخت معتقد بود و برای اثبات آن به ذکر براهین و ادله بسیار پرداخت و رسائل گوناگون نوشت که از آن جمله: میتوان به کتاب الجمع بین رأیی الحکیمین:افلاطون الهی و ارسطو اشاره کرد. فارابی در فلسفه اش اسلام را در نظر گرفت و پیغمبر و امام را در رأس همه چیز قرار داد و به اعتقاد او پیامبر و امام، هم هادی و هم مهدی است؛ به این معنی که عقل فعال، نور خود او را راهنمایی می کند و او مردم را در پرتو این نور راهبری می نماید.

فارابی اندیشه های خود را در مورد وحدت فلسفه و توجه به آن به یک هدف واحد در کتاب آراء اهل المدینه الفاضله بیان داشته است بین آراء افلاطون و ارسطو از یکسو عقل و وحی و از سوی دیگر وفق داده است و او در تمامی نظریاتش اختلافات را کنار گذاشته است بالاخص بین دو حکیم یونانی یعنی ارسطو و افلاطون که پاره ای اختلافات وجود داشته آن ها را سطحی دانسته و آن دو را حکیم مطلق و صاحب علوم دقیقه و دارنده استنباطات و غواص معانی مشکل و واصل به حقیقت شناخته است و او بر این عقیده است که تصور اختلاف بین افلاطون و ارسطو سه علت دارد: یکی روش زندگی آن دو، دیگر روش آن ها در تألیف و سوم مذهب فلسفی آنها.

افق فکری فارابی

فارابی چنان که از نوشته هایش پیداست در تفکر و بیان و اقامه دلیل و استدلال خود فیلسوفی منطقی بود و قسمتی از آثار او به مطالعه منطق اختصاص یافته و آنچه مسلم است فارابی از ارسطو تبعیت می کرد و هر چند برعکس ارسطو مبحث خطابه و شعر را در زمره عناوین منطق می شمرد. فارابی موفق شد منطق ارسطو را بدرستی به اعراب معرفی کند و در یکی از رسالاتش خاطر نشان می سازد که قصد دارد بعد از ارسطو اصول قیاس صوری را به زبانی ساده بیان کند. او نیز تقسیمات پنج گانه استدلال را پی ریزی کرد و متذکر شد که هر گاه استدلال یا حجت به یقین رهنمون شود، برهان و هر موقع به شبه یقین رهنمون گردد، جروبحث و هر موقع به مخیلات رهبری کند شعر خواهد بود.

تحصیلات فارابی

در دوران فارابی، دو مرکز علمی شهرت داشتند: یکی حران در جنوب شرقی ترکیه فعلی که این مرکز وارث مکتب اسکندریه بود و در عصر متوکل عباسی (۲۳۲- ۲۴۷) از انطاکیه بدان جا منتقل شده بود و دیگری بغداد دارالخلافه بود که در واقع، ادامه مکتب حران بود؛ چون در همین دوران، استادان و مترجمان بزرگ حرانی به بغداد هجرت کرده بودند.

فارابی برای تحصیل علوم و معارف به بغداد رفته و در محضر استادان عالی مقام مانند منطقی معروف ابوبشر متی حاضر شد بعد از آن به حران مسافرت کرد و در آن جا در نزد یوحنا بن حیلان (جیلان) حکیم و فیلسوف مسیحی به تکمیل علم منطق پرداخت. سپس برای تکمیل علوم فلسفی مجددا به بغداد برگشته در افکار فلسفی و منطقی (ارسطو) بارها مطالعه و تحقیق کرد. بعضی او را بزرگترین مفسر و شارح فلسفه ارسطو دانسته اند و اطلاق لقب معلم ثانی به او را از همین جهت دانسته اند.

فارابی فلسفه را چنان احیا و تجدید کرد که در آب و خاک عالم اسلام ریشه دوانید، رشد کرد و در همه جا سایه گسترد. این فلسفه از زمان فارابی تا عصر ما، در حوزه های علمی و دینی تدریس شده و می شود. در شرح حالات او نقل شده که از مردم دوری می کرد و پارسا و فقیر بود و دیده نمی شد مگر این که به کتاب می نگریست یا رقعه هایی می نوشت.

زندگی نامه فارابی,فارابی دانشمند ایرانی,فارابیفارابی را در دانش موسیقی سرامد دانسته اند

آثار فارابی

در ادامه آثار فارابی عبارتست از:

- ما ینبغی ان تعلم قبل الفلسفه (آنچه شایسته است قبل از فلسفه فرا بگیری)

- السیاسه المدنیه (سیاست شهری)

- الجمع بین رأی الحکیمین افلاطون الالهی و ارسطو طالیس (جمع بین آراء دوحکیم بزرگ، افلاطون الهی و ارسطو)

- رساله فی ماهیه العقل (رساله ای در مورد ماهیت و چیستی عقل)

- تحصیل السعاده (کسب کردن سعادت)

- اجوبه عن مسائل فلسفیه (پاسخ هایی به مسائل فلسفی)

- رساله فی اثبات المفارقات (رساله ای در اثبات وجود موجودات غیر مادی)

- اغراض ارسطو طالیس فی کتاب مابعد الطبیعه (مقاصد ارسطو در کتاب متافیزیک)

- رساله فی السیاسه (رساله ای در سیاست)

- فصول الحکم (جداکننده های حکمت)

درگذشت ابونصر فارابی

فارابی در هشتاد سالگی یعنی در سال ۳۳۹ قمری در دمشق فوت کرد و با آن که بیش از تنی چند بر جنازه او نگریستند، مجموعه ای گران قدر از اثرهای خود را بر جای گذاشت.

فارابی,لقب فارابی,ابو نصر فارابی کیستفارابی آمیزه ای از حکمت ارسطویی و نوافلاطونی است که رنگ اسلامی بخود گرفته

گردآوری: بحش بیوگرافی سرپوش

  • 19
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
ویژه سرپوش