چکیده ای از بیوگرافی جین گودال
نام:والری جین موریس گودال
زاده:۳ آوریل ۱۹۳۴
زادگاه:لندن، انگلستان
ملیت:انگلستان
سمت:نژاد شناس و حیوان شناس
بیوگرافی جین گودال
والری جین موریس گودال در لندن، انگلستان در تاریخ ۳ آوریل ۱۹۳۴ دیده به جهان گشود. مورتیمر گودال که نام پدر او بود بعنوان تاجر و راننده ی اتومبیل های مسابقات مشغول به فعالیت بود و مادرش به نام وان جوزف گودال یک نویسنده بود. جین گودال از ابتدای کودکی، حیوانات را خیلی دوست داشت. مثلا در مرغدانی بمدت زیادی منتظر می ماند تا ببیند که جوجه ها بعد از شکستن تخم مرغ ها بیرون می آیند. به او اسباب بازی شامپانزه ای را هدیه داده بودند که این اسباب بازی برایش، بسیار عزیز بود و سری کتاب های دکتر دولیتل که محتوای آن داستان های حیوانات بود، را با اشتیاق میخواند.
جین گودال و مادرش در جنگ بین الملل دوم از پدرش جدا شده بودند و محل زندگی آنها در برن موث در سواحل انگلستان بود. جین گودال بعد از اینکه تحصیلات دبیرستانی خود را تمام کرد؛ در دانشگاه، اقدام به انتخاب درس هایی نمود که به منشی گری مربوط میشد و علاوه بر آن در رشته های مختلفی فعالیت داشت. او همیشه دوست داشت که به افریقا برود و یکی از دوستانش در سال ۱۹۵۷، او را به خواسته اش رساند. درواقع این دوستش با دعوت از جین، به کنیا سفر کرد تا مزرعه ی پدر و مادرش را در آنجا ببیند.
ازدواج جین گودال
جین گودال با شخصی به نام هوگو ون لاویک که عکاس آلمانی و معتقد به فلسفه ی طبیعی بود در سال ۱۹۶۴ ازدواج کرد. آنها وقایعی که به شامپانزه های جین، مربوط میشد را به ترتیب تاریخ حوادث، دنبال کردند. این زوج در سال ۱۹۶۷ صاحب پسری به نام هوگو شدند و در چادری که بعنوان مرکز تحقیقات گمب استریم شناخته می شد، پرورش یافت. عاقبت جین گودال و هوگو ون لادیک طلاق گرفتند.
فعالیت های جین گودال
جین گودال، پول خود را در اواخر دوران نوجوانی یعنی زمانی که بیست ساله شده بود، به منظور سفر به آفریقا پس انداز کرد. از جمله مشاغلی که جین گودال در آنها فعالیت داشته میتوان به دبیر و پیشخدمت اشاره کرد. او در سن بیست و سه سالگی، برای دیدار با یکی از دوستانش در مزرعه ای در کنیا، بمیزان کافی پول داشت. جین گودال پس از این که به آفریقا سفر کرد، علاقه وافری به این کشور پیدا کرد؛ از این رو تصمیم گرفت که در همانجا بماند. او با لوئیس لیکی که یک باستان شناس انگلیسی بود، آشنایی پیدا کرد. این باستان شناس به او پیشنهاد داد تا در زمینه مطالعه شامپانزه ها کار کند. جین گودال با این پیشنهاد، خیلی هیجان زده شد؛ به همین خاطر به پارک ملی Gombe Stream در تانزانیا رفت و در آنجا شامپانزه ها را مشاهده کرد.
جین گودال و مادرش در سال ۱۹۶۰ به سفری رفتند که در محل نگهداری آنها یعنی گمب استریم به ۶ سال، مقابله با شامپانزه ها انجامید. در سال ۱۹۶۰ وقتی که جین گودال در حیطه ی شامپانزه ها مشغول به تحصیل شد، هیچ آموزش و تحصیلات رسمی نداشت. شاید همین مورد به او کمک کرده باشد به این دلیل که او به منظور مشاهده و ثبت اعمال و رفتارهای آن شامپانزه، روش منحصر به فرد خودش را داشته است. جین گودال به مطالعه ی شامپانزه ها بمدت چهل سال پرداخت. او در مورد حیوانات، موفق به کشف چیزهای جدید و جالبی شده است.
جین گودال با گذشت زمان متوجه شد که شامپانزه ها با ساخت وسایل ساده از آنها استفاده می کنند. آنها برای تأمین غذای خود، حیوانات کوچک را شکار می کنند و در گروههای کوچک به منظور حکومت بر قلمرو خود متمرکز میشوند و در گروههای کوچک در مواقع شکار و دفاع، باهم همکاری می کنند. جین گودال به اسناد و مدارکی که درباره ی شامپانزه های خودش فراهم کرده بود، پایان داد و تصوری که قبلاً نسبت به شامپانزه های وحشی داشت را تصحیح کرد. رشته ی مطالعات او صرفا به دلیل این که به انگلستان سفر کرد، قطع شد. جین گودال به دانشگاه کمبریج در انگلستان رفت تا در رشته ی نژادشناسی ادامه تحصیل دهد.
جین گودال و ون لادیک در سال ۱۹۷۰ درباره ی سگ، شغال و کفتار وحشی ، مطالعات مشترکی داشتند که آنها را در کتاب قاتلان بیگانه به انتشار رساندند. جین گودال بمدت یکسال بعد، درخصوص شامپانزه ها خلاصه ی تحقیقاتش را در کتابی با نام در سایه انسان انتشار داد که در آن، عکس هایی توسط شوهرش تهیه شده بود. محبوبیت این کتاب در بین افراد، زیاد شد و در اثر موفقیت آن، جین گودال به شهرت بین المللی رسید. جین از این شهرت، صرفا به منظور مبارزه در جهت بهتر کردن رفتار مردم با حیوانات اسیرشده و وحشی استفاده کرد.
در سال ۱۹۷۷، جین به تاسیس انستیتوی جین گودال پرداخت تا دنیا را نسبت به این مسئله آگاه کند که شکارچیان دزدکی و دیگر شکارچیان چه آزارهایی به منظور خراب کردن فضای وحشی می رسانند.
جین گودال بمدت ۱۰ سال بعد، دیگر به کار میدانی ادامه نداد و در شهر بورنموث زندگی کرد و در هر سال بمدت دو ماه را در آن جا سپری میکرد ولی او در بقیه سالها به دور دنیا و دفاع از حیوانات و رفاه آن ها سفر میکرد. او با توجه به دانشش میتواند به سخنرانی درخصوص تخریب محیط زیست و تاثیرات منفی گرم شدن زمین بپردازد. یکی از اهداف اصلی جین گودال چه در محیط طبیعی و چه در باغ وحش ها این بود که برای شرایط بهتر زندگی برای نخستیان، مبارزه کند. درواقع مبارزه با تجارت غیرقانونی و بهبود زندگی این پستانداران و آزمایش با این حیوانات بعنوان اولویت او به شمار می رفت.
نامگذاری حیوانات توسط جین گودال
جین گودال در زمان مطالعه ی شامپانزه ها برای نخستین بار، نامی را برای هر شامپانزه انتخاب کرد. در آن زمان، مطالعه حیوانات به روش علمی استاندارد اینگونه بود که یک عدد را به هر حیوان اختصاص دهند، درحالیکه روش جین متفاوت بود. وی با انتخاب نام منحصر به فرد برای این شمپانزه ها، نمایانگر ظاهر یا شخصیت آن ها بود. برای نمونه، او نام یک شامپانزه که برای نخستین بار به او نزدیک شد را دیوید گریبرد انتخاب کرد؛ به این دلیل که رنگ چانه ی او خاکستری بود. از نام های دیگری که جین گودال برای شامپانزه ها انتخاب کرد نظیر جیگی، جالوت، آقای مک گرگور، فلو و فرودو بود.
تالیفات جین گودال
از کتاب های منتشر شده ی جین گودال درباره ی شامپانزه میتوان به « شامپانزه« گب» و راهنمایی های رفتار» در سال ۱۹۸۶ و « شامپانزه و حلقه ی زنده بین انسان و حیوان» در سال ۱۹۹۲ اشاره کرد. وی به منظور حفاظت از طبیعت از سال ۲۰۰۲ بعنوان سفیر صلح سازمان ملل انتخاب شد.
گردآوری: بخش بیوگرافی سرپوش
- 17
- 3