به گزارش خودرونویس، در این مجموعه مطالب قصد داریم بدترین خودروهای اسپرت تاریخ را با هم بررسی کنیم و به دلایل ضعف و در صورت وجود، ویژگیهای مثبت آنها نگاهی بیندازیم.
چه چیزی است؟
این خودرو دومین نسل فورد موستانگ (Mustang II) بود و در نسخههای کوپه و هاچبک عرضه میشد.
کی و کجا ساخته شد؟
موستانگ دوم در سپتامبر ۱۹۷۳ به شورومها راه پیدا کرد و فروش آن تا ۱۹۷۸ ادامه داشت. این خودرو در میشیگان، کالیفرنیا، نیوجرسی و مکزیک تولید میشد و در عمر چهار ساله خودرو، بیش از یک میلیون فروش داشت.
مشخصات فنی
این خودرو که به شکل وسیعی بر اساس مدل پینتو ساخته شده بود، تقریبا هیچ قطعه مشترکی با نسل اول خود نداشت. موستانگ دوم از یک موتورجلوی کلاسیک، سیستم دیفرانسیل عقب و چند گزینه در رنج موتورها بهره میبرد.
با وجود الهام گرفتن از پینتو، موستانگ دوم خودرویی کاملا متفاوت از پینتو بود. در بخش جلوی خودرو از یک فریم زیرین برای کاهش صدا و لرزش استفاده شده بود و دیسکهای جلوی ترمز نیز استاندارد بودند.
آیا واقعا بد بود؟
احتمالا هر کسی با شنیدن نام موستانگ، آن را بدون هیچ شرط و شروطی، یکی از موفقترین خودروهای تاریخ میدانند. اما باید گفت که نسل دوم این خودرو، فاصله زیادی با یک محصول اسپرت خوب و قابلقبول داشت. البته باید اعتراف هم بکنیم که این خودرو در شرایط بسیار بد اقتصادی آمریکا متولد شد و معرفی آن، همزمان بود با بحران سوخت و نفتی آمریکا، بالا رفتن نرخهای بیمه و همچنین قوانین جدید و سفت و سختگیرانه ایمنی و استانداردهای تازه مواد آلاینده.
موتور پایه خودرو یک افتضاح واقعی بود و افراد بسیاری، قدرت ۹۰ اسببخاری آن را کاملا رقتانگیز توصیف میکردند. موتور V6 که از گزینههای دیگر بخش پیشرانه بود هم با ۱۷ اسببخار بیشتر، تغییر تاثیرگذاری را در خودرو به وجود نمیآورد.
اما فاجعه اصلی وقتی رخ داد که فورد قطعه مبدل کاتالیست را به خاطر قوانین جدید آلایش، به صورت اجباری به خودرو اضافه کرد و قدرت این نسخهها به ترتیب به ۸۳ و ۹۷ اسببخار کاهش پیدا کرد. خوشبختانه این اتفاق در سال ۱۹۷۶، با معرفی دو نسخه جدید، کمی بهبود یافت اما شتاب خودرو همچنان زجرآور بود.
موستانگ دوم از پلتفرم خودرویی استفاده کرد بود که به عنوان «کبابپزی برای چهار نفر» توصیف شده بود! اگرچه این خودرو و پینتو تفاوتهای بسیاری هم داشتند اما مخزن سوخت آنها موضوعی بود که نگرانیهای زیادی را ایجاد کرده بود. نیویورک تایمز در سال ۲۰۰۶، پینتو را به این شکل توصیف کرد: خودرویی که به خاطر انفجار در صورت برخورد از عقب، همیشه بدنام خواهد ماند.
فورد نسل دوم موستانگ را به عنوان مدلی کوچکتر، هوشمندتر و کممصرفتر معرفی کرده بود اما حتی اگر این ادعاها درست بودند (که در واقع نبودند!)، باز هم هواداران موستانگ احساس توهین میکردند. زیرا آنها یک غول V8 میخواستند و بالاخره، موستانگ همیشه درباره قدرت و سرعت و طراحی خشنی که دارد، معروف بود نه مصرف سوخت و اکولوژی! به غیر از نبود قدرت مناسب، طراحی احمقانه، کیفیت پایین ساخت و طراحی داخلی غیراصولی از دیگر دلایل قرار گرفتن موستانگ دوم در این لیست هستند. البته با وجود همه این اتفاقات، نسل دوم موستانگ فروش بسیار بالایی داشت و کمک کرد که نام موستانگ زنده نگه داشته شود.
مخالفان چه میگویند؟
سیث میرزما، یکی از ژورنالیستهای شناختهشده صنعت خودرو درباره نسل دوم موستانگ نوشته است: با صداقت و باور کامل میگویم که تا به حال، سوار هیچ موستانگ نسل دومی نشدهام که راندن با آن، لذتبخش باشد و خاطره خوبی در ذهنم بگذارد!
این موضوع از لحاظ فنی هم درست است: خودرو موتورهای ناامیدکننده داشت و جدا از فنربندی و پلتفرم ضعیف، از ایمنی خوبی هم بهره نمیبرد.
اما دلیل فروش بالای این خودرو چه بود؟ باید گفت که فورد توانسته بود با استفاده از تبلیغات و بازاریابی مناسب و البته تکیه کردن به نام موستانگ و استفاده از موفقیت نسل اول آن، فروش نسل دوم را هم تضمین کند. به عبارتی میتوان گفت که این خودرو اگر با نام دیگری و یا حتی از طرف خودروساز دیگری عرضه میشد، قطعا محکوم به شکست بود و این مدیریت بالای مسئولان فورد در آن زمان بود که موستانگ را نجات داد.
- 17
- 4