خود ابرازی مسألهای روان شناختی است که این روزها به واسطه فضای مجازی، بسیار فراگیر شده است.افرادی که به دلایل خانوادگی،اجتماعی،فرهنگی در جامعه نادیده گرفته شده اند فضای مجازی فرصت خود ابرازی برای آنها ایجاد کرده است.آزاده رهبر روانشناس در گفتوگو با «آرمان»، خود ابرازی را نیاز طبیعی انسان میداند که بروز آن بسته به توانایی ومهارت افراد شیوههایی متفاوت به خود میگیرند که میتواند نوعی ابراز وجود مثبت یا منفی را به دنبال داشته باشد.
خود ابرازی چیست؟ و در شبکههای اجتماعی چطور بروز پیدا میکند؟
خودابرازی یعنی مهارت نشان دادن احساسات، عقاید، نوع رفتار و سبک زندگی خودخواسته فرد است. در گذشته افراد معمولی جامعه فقط میتوانستند در بین دوستان، خانواده و فامیل،خود ابرازی داشته باشند و طبعا محیط و نوع شرایط آن زمان هم اجازه نمیداد که به اندازه زیادی این کار انجام شود. اما با توجه به اینکه امروزه اینترنت و شبکههای اجتماعی جز اساسی زندگی ما شده است، فضای بزرگی برای خود ابرازی هر فرد ایجاد کرده است.در اینجا خود ابرازی میتواند هم جنبه مثبت و مفید داشته باشد و هم جنبه منفی.
زمانی خود ابرازی به صورت مثبت تلقی میشود که ما بر اساس یک توانایی یا هنر یا دانش یا حتی عرضه یک کار شخصی( مثل برندسازی محصولات دست ساز، زیورآلات و...) خود ابرازی داریم. از این طریق هم توانایی خودمان را و هم سبک زندگی و دیدگاه شخصیمان، تجارب سخت و با ارزش خود را از طریق شبکههای اجتماعی نشان میدهیم، و استفاده بهینه از این موضوع خواهیم داشت، اما زمانی خودابرازی منفی محسوب میشود که فرد توانایی یا مهارت خاصی ندارد اما سعی دارد فقط برای دیده شدن و جلب توجه خود را به دیگران معرفی کند،در اینجا اگر آنها معروف شوند تبدیل به الگوهای غلط برای دیگران میشوند، که متاسفانه در همه کشورها نمونه این الگوهای غلط زیاد شده اند.
در شبکههای اجتماعی افرادی وجود دارند که با خود ابرازی به هر شیوهای میخواهند دیده شوند حتی اگر به قیمت خود آزاری یا تحقیر وتوهین برایشان تمام شود. شما از لحاظ روان شناختی این افراد را چگونه تحلیل میکنید؟
راتر یکی از نظریه پردازان روانشناسی معتقد است که افراد دو نوع هستند، کسانی که منبع کنترل درونی دارند یعنی افرادی که خودانگیخته هستند و میتوانند به خودشان انگیزه دهند این افراد هر کاری که انجام میدهند در جهت افکار، احساسات و ارزشهای شخصیشان است وهمین خودانگیختگی باعث رشد و پیشرفت آنها میشود. اما گروه دوم که منبع کنترل بیرونی دارند نمیتوانند به خود انگیزه بدهند، زمانی پیشرفت برای آنها دلنشین است که دیگران آنها را تشویق و تایید کنند، برای این افراد دیده شدن بسیار مهم است.
پس همان طور که اشاره شد ما یک خودابرازی مثبت داریم و یک خودابرازی منفی، در شبکههای اجتماعی تنها گروهی که لطمه خاصی نمیبیند گروهی است که خودابرازی مثبت همراه با منبع کنترل درونی داشته باشد.یعنی فقط توانایی خود یا مهارت خود را عرضه میکند و دنبال تشویق نیست.چون خودش میتواند از درون به خود انگیزه دهد و تنها هدف این گروه این است که از طریق این شبکهها به پیشرفت کاری برسند.
اما گروههای دیگر چه کسانی که واقعا مهارت، توانایی و دانش دارند و چه کسانی که هیچ چیزی برای عرضه ندارند اما به اشتباه میخواهند فقط خود را مطرح کنند.آنها بیشترین لطمه را در شبکههای اجتماعی میبینند. معمولا آنها افرادی هستند که عزت نفس ندارند یا عزت نفس مشروط دارند یعنی اگر دیگران به آنها توجه کنند و به اصطلاح بیشترین لایک را بگیرند پس آن موقع احساس ارزشمندی میکنند، در واقع احساس ارزشمندی آنها بی قید و شرط نیست و بلکه پوشالی و دروغین است، برای همین حاضرند هر پیامد منفی را بپذیرند اما دیده شوند و مورد توجه قرار بگیرند.
رفتارهای خود ابرازانه این افراد از کجا نشات میگیرد ؟
انسان در کودکی نیازهای اساسی مثل نیاز به محبت و امنیت، نیاز به تایید توانایی خود،، نیاز به محدودیت سالم و نیاز به تفریح دارد. هر کدام از این نیازها که برآورده نشوند طرحوارهها یا الگوهای ناسازگار در ما ایجاد میکنند. تله توجه طلبی از برطرف نشدن نیاز به دیگر جهتمندی یا نداشتن آزادی در بیان احساسات و هیجانات نشات میگیرد.
کودکی دچار مشکل در آینده میشود که این نیاز به حد کمی برایش برآورده شده باشد یا حتی برعکس اگر خیلی زیادتر از حد و بهطور افراطی به کودک توجه شده باشد، در آینده دچار بحران میشود. در گذشته ما شاهد بودیم که والدین بهصورت کنترل گری یا حتی ایجاد احساس گناه در کودک به او توجه و محبت مشروط داشتند یعنی اگر کودک بر طبق اصول و قوانین آنها عمل میکرد، مورد توجه قرار میگرفت.به همین دلیل بعضی ازافراد بزرگسال همچنان دنبال توجه و تایید در تمام مراحل زندگی هستند.
اما الان والدین از این طرف بام افتادند، آنها با توجه بسیار افراطی به کودکان و شاهزاده پروری،ناخواسته به کودکان امروزی آسیب میرسانند. در نهایت وقتیکه بابت هر مرحله رشدی کودک، جشنهای عجیب و غریبی گرفته میشود به کودک القا میشود که تو موجود خاصی هستی. در آینده همین کودک برای توجه گرفتن از اجتماع قطعا دست به روشهای عجیب و غریب خواهد زد و دچار خودابرازی منفی میشود و اگر نتواند مورد توجه قرار گیرد، سرخورده خواهد شد.پس نقش والدین بسیار در این مسأله مهم است کم توجهی و توجه افراطی هر دو بسیار مخرب است.
واکنشهای منفی کاربران نسبت به این افراد چه آسیبهایی به آنها میزند ؟
معمولا کسانی که عزت نفس مشروط دارند، بیشترین آسیب را از واکنشهای منفی میبینند چون مشکل آنها علاوه بر توجه طلبی و داشتن منبع کنترل بیرونی، خطاهای شناختی نیز هست. معمولا اینگونه افراد دچار دو خطای شناختی برچسب زدن و خطای شناختی شخصی کردن میشوند یعنی وقتی مورد توجه قرار نمیگیرند و یا توجه و واکنش منفی میبینند دچار این مسأله میشوند که اگر دیگران از من بد میگویند، پس من بد هستم، من بی ارزش هستم و...با برچسب زدن منفی به خود، دچار مشکلاتی مثل افسردگی یا اضطراب شدید میشوند و گاهی حتی برای فرار از ناراحتی پناه به الکل، مواد میبرند یا حتی گاهی دچار پرخوریهای عصبی میشوند.
لازم به توضیح است که افراد توجه طلب یا کسانی که عزت نفس مشروط دارند حتی اگر مشاغل مهمی هم داشته باشند، این مشکل باعث میشود که آنها به اندازه کافی رشد و پیشرفت نداشته باشند و حتی اگر رشد هم کنند همیشه در اضطراب درونی زیادی بسر برند که آیا به اندازه کافی خوب هستند یا نه؟!!
در جشنواره امسال شاهد بودیم کسی مثل استاد نصیریان که اسطوره بازیگری هست تازه بعد از ۴۰ سال به ایشان جایزه دادند ولی استاد بدون اینکه گلهای بکنند از داوران تشکر کردند چون ایشان فردی هستند که دارای منبع کنترل درونی و عزت نفس حقیقی هستند و با اینکه ۴۰ سال قدردانی(بصورت جایزه ) از ایشان نشده بود، همچنان مصمم و قوی کار کرده اند، اما در نسل جدید بازیگران ما شاهد هستیم که بعضی از آنها با اینکه بسیار توانمند و فوق العاده هستند از آنجایی که منبع کنترل بیرونی دارند و تشویق و جایزه برای آنها رکن اساسی دارد، وقتی جایزه نمیگیرند بی انگیزه میشوند و حتی ممکن است برای مدتی کار نکنند.
از لحاظ روان شناختی مناسبترین راه برخورد با افرادی که در شبکههای اجتماعی به دنبال خود ابرازی هستند چیست ؟
همانطور که گفته شد خود ابرازی از نوع مثبت بسیار مفید است، ما به عنوان مخاطب باید به کسانی در شبکههای اجتماعی توجه کنیم که،حقیقتا چیز مهمی برای ارائه دارند، با اینکار به پیشرفت و رشد آنها کمک بیشتری میکنیم و میتوانیم از بین آنها الگوهای جدید و امروزی برای نسل جدید پیدا کنیم اما در مورد افرادی که خودابرازی منفی دارند( به اصطلاح شاخهای شبکههای مجازی) پیشنهاد میشود با دنبال نکردن آنها، بی دلیل اینگونه افراد را بزرگ نکنیم و حتی گاهی با نقد کردن آنها، ناخواسته باعث معروفیت بیشتر آنها نشویم. پس بهتر است، با نادیده گرفتن آنها الگوسازی مخرب نکنیم بهدلیل اینکه ضررهایش هم برای فرد است و هم برای جامعه.
- 14
- 5