بزرگترین اتفاقی که طی یک دهه گذشته در صنعت موسیقی روی داد این بود که بالاخره با دنیای تکنولوژی صلح کرد. صنعت تجاری موسیقی، بالاخره در سال ۲۰۲۰ بعد از یک دهه کشمکش، با اینترنت آشتی کرد. در دنیای تجارت موسیقی، صنعت پخش یا استریم آنلاین به تازگی رونق گرفته و توانسته همتایان فیزیکی یا دیجیتالی خود را کنار بزند. اگر بخواهیم فردی را در این حوزه معرفی کنیم که اطلاعات کامل دوجانبه در زمینه هنر و تکنولوژی داشته باشد، بیشک آن شخص جیمی آیوین خواهد بود.
جیمی آیوین (Jimmy Iovine) تهیهکننده و مدیر فعال صنعت ضبط و پخش موسیقی بود که توانست در حرفه خود تغییر بزرگی ایجاد کند. وی به همراه شریکش، دکتر دِره (Dr. Dre) در سال ۲۰۱۴ شرکت معتبرخود BEATS (شرکت الکترونیک بیتز) را به اپل به مبلغ ۳ میلیارد دلار فروخت و همچنین به شکلگیری سرویس اپل موزیک کمک کرد. اپل موزیک، سرویس اختصاصی اپل در حوزه بازار استریمینگ و پخش آنلاین است و امروز بیش از ۶۰ میلیون مشترک دارد.
جیمی آیوین کار خود را با فعالیت در شرکت ضبط و پخش موسیقی آغاز کرد و بعد از یک دهه فعالیت، از سِمت خود در اپل بازنشسته شد. آیوین شرکت Interscope را در سال ۱۹۹۰ پایهگذاری کرد و تا قبل از ترک این شرکت ضبط و نشر آثار موسیقی در سال ۲۰۱۴، مدیریت آن را بر عهده داشت. وی همیشه یکی از پیگیرترین تماشاچیان جنگ بین صنعت سرگرمی و سیلیکون ولی (تقابل بین صنعت سنتی سرگرمی- نمایش و قطب نوین حوزه تکنولوژی) بود. جنگی که باعث شد برخی از نخستین بازیگران صنعت تکنولوژی فعال در این عرصه – مانند Napster – حتی بعد از حضوری موفق از بازار کنار بروند.
آیوین ۶۶ ساله حالا از شرکت اپل بازنشسته شده است. وی میگوید خود رابهصورت کامل وقف پروژههایی مانند XQ Institute کرده بود. XQ Institute، یک موسسه آموزشی است که توسط Laurene Powell Jobs، همسر موسس فقید اپل، استیو جابز، مدیریت میشود. آیوین در ماه دسامبر گذشته، از نحوه گذار خود از استودیو به سیلیکون ولی و ارتباط در هم پیچیده صنعتهای موسیقی و تکنولوژی طی یک دهه گذشته سخن گفت. وی معتقد است که به لطف وجود شبکههای اجتماعی، هنرمندان حالا بسیار قدرتمندتر از گذشته شدهاند.
در ادامه بخشهایی از مصاحبه ماه گذشته آیوین را میخوانید.
در سال ۲۰۱۰، شما هنوز در شرکت Interscope بودید، جایی که با هنرمندان سرشناسی همکاری میکردید. شما همچنین، همزمان شرکت بیتز را نیز مدیریت میکردید. طی چهار سال، شما این شرکت را ترک کردید و امتیاز بیتز را به اپل فروختید. چرا این مسیر را انتخاب کردید؟
دورانی که شما از آن صحبت میکنید، در واقع به ۲۰ سال پیش مربوط میشود. من شرکت Napster و قدرت تکنولوژی جدیدش را میدیدم و همان جا فهمیدم که باید تغییر مسیر بدهیم. بدون تکنولوژی، شرکتهای ضبط و پخش موسیقی، آیندهای نخواهند داشت.
مدتی بعد با برخی از فعالان حوزه تکنولوژی آشنا شدم مانند استیو جابز و Eddy Cue از شرکت اپل و فهمیدم که باید برای بقای Interscope، همکاری خود را با این اشخاص بیشتر کنم.
البته از برخی هنرمندان بزرگ نیز چیزهای زیادی یاد گرفتم مثلا دکتر دِره که یک کمالگراست و یکی از بزرگترین تهیهکنندگان موسیقی در عصر معاصر محسوب میشود. خیلی زود با تجهیزات جدیدی آشنا شدیم که نسل جدید از طریق آنها موسیقی را دنبال میکردند و همینجا بود که شرکت Beats پایهریزی شد. البته گاهی استیوجابز به من یادآوری میکرد که باید به سمت تولید سختافزار بروم و من هم عمل کردم.
با حرکت به سمت صنعت تکنولوژی، چه چیزهایی یاد گرفتید؟
من حرفه خودم را دوست داشتم، نمیخواستم به سمت حوزه دیگری بروم. همیشه فکر میکردم تکنولوژی باید مردم را با شیوههای منحصر به فردی برای گوش دادن به موسیقی آشنا کند ولی بعدا به این نتیجه رسیدم که این دو صنعت، در کنار یکدیگر به تکامل میرسند و جدا از هم نیستند.
هر دو حوزه، زبان مخصوص خود را دارند. تولیدکنندگان محتوا نمیدانند که تکنولوژی واقعا میخواهد چه چیزی بسازد و مهندسان حوزه تکنولوژی نیز شیوههای منحصر به فرد خود را برای حل و فصل مشکلات دارند. مثلا در حال حاضر سیستمهای پخش آنلاین استریمینگ، مشکلات مخصوص خود را دارد، همینطور صنعت موسیقی ولی این دلیل نمیشود که این مشکلات در آینده نیز باقی بمانند. فعالان دو حوزه شیوههای متفاوتی برای برخورد با مشکلات اتخاذ میکنند اما هدف تقریبا مشترک است.
به نظر شما مشکلات مربوط به سرویسهای پخش استریم موسیقی در آینده چه خواهد بود؟
محدودیتها. سیستم پخش آنلاین یا استریمینگ ارزیابی نمیکند و کیفیت محتوا برایش در اولویت قرار ندارد. در نتفلیکس هرچه تعداد مشترکان بیشتر باشد، هزینههای شما نیز کمتر است. اما در سرویسهای پخش موسیقی، هزینهها به دنبال شما میآید.
به سرویسهای کنونی استریم فیلم دقت کنید که با هم چقدر تفاوت دارند. مثلا سرویس دیزنی، هیچ چیزی غیر از محتوای اصلی ارائه نمیدهد. نتفلیکس هم خودش تولیدکننده محتواست. اما سرویسهای استریم موسیقی همه شبیه هم هستند و مشکل همین جاست.
این مساله باعث میشود که پدیده کالاگرایی رونق یافته و جنگ بر سر قیمتها در بگیرد. یعنی سرویسهای متعدد، صرفا بر سر قیمت با یکدیگر رقابت دارند و کاربران به راحتی میتوانند مطلب مدنظر خود را با قیمت کمتر در سرویس مشابه دیگر بیابند.
یک مطلب دیگر را نیز بگویم. کاری که دنیل اِک با اسپاتیفای کرد، خارقالعاده بود. من در جریان معاملاتی که انجام میداد بودم، معاملاتی که هر شرکتی آرزوی امضا کردنش را داشت.
دستاوردی که از طریق نبوغ اِک خلق شد، توانست تغییر بزرگی در حوزه استریم موسیقی ایجاد کند.
وقتی به ۲۰ سال گذشته صنعت موسیقی نگاه میکنید، بهنظر شما مشکلات این صنعت تا چه اندازه حل شده است؟
پیشرفتهای زیادی طی این مدت در این حوزه بهدست آمده اما راه طولانی در پیش است. اگر همچنان در شرکت Interscope بودم، چندین نگرانی داشتم از جمله نگران این بودم که ارتباط مستقیم با مشتریانم ندارم، ارتباطی که هنرمندان یا پلتفرمهای پخش موسیقی دارند. این دستاورد بزرگی محسوب میشود.
آینده صنعت ضبط و پخش موسیقی چه خواهد شد؟
هنرمندان امروز ابزارهایی در اختیار دارند که قبلا در دسترس نبوده و بسیار تاثیرگذار است (اشاره به شبکههای اجتماعی). «ارتباط مستقیم» با تماشاچیان، طرفداران و مخاطبان که به سادگی و بدون دردسر ایجاد میشود. به لطف وجود شبکههای اجتماعی و اینترنت، حالا هر شخصی میتواند آثار خود را در معرض دیده شدن قرار دهد و با رونق گرفتن و شناخته شدن آثار خود، مورد توجه شرکتهای بزرگ پخش یا استریم موسیقی قرار گیرد.
راز داشتن سابقهای موفق برای یک هنرمند امروزی چیست؟
کیفیت؛ در هر چیزی که انجام میشود. کیفیت باید در اولویت قرار گیرد، نه سرعت. سرعت در این حرفه، در جذب موقت بازار تاثیر دارد اما میتوان تاثیر بیشتر و دائمیتری در این صنعت ایجاد کرد. به قول دکتر دِره، در حال حاضر کمیت بر کیفیت آثار ترجیح یافته است. اما این کار در صنعت موسیقی ماندگاری نداشته و موقت است. باید مراقب کیفیت هنر ارائه شده باشیم.
- 11
- 5