مهران از قدیمیهای بازار موبایل است. میگوید خریداران گوشیهای اوراقی کم نیستند و بردهایی که دیگر به دردشان نمیخورد را کیلویی ١٨٠٠ تا ٣هزار تومان به آنها میفروشند. اما سرنوشت همه گوشیهای از رده خارج شده یکسان نیست. بعضی از آنها به بساط تعمیرکاران گوشی میروند و قطعاتشان جایگزین قطعه خراب گوشی دیگر میشود. میگوید گوشیهای از رده خارج شده هم بازار خودشان را دارند.
بازار شلوغ و درهمی که فقط کاربلدها میشناسند و بقیه از آن عاجزند. «هر تعمیرکار موبایلی بسته به نیازش ممکنه سفارش گوشیهای اوراقی رو بده و حتی پول خوبی هم بابتش پرداخت کنه، چون میتونه گوشی جدیدی رو تعمیر کنه. فلت، سوکت، سیم کارت، آیسی و منبع تغذیه را وقتی جدا میکنند که ارزش داشته باشه»
هرچه بماند به سبد خرید مردانی میرود که وقت و بیوقت گذرشان به موبایلفروشیها میرسد. برد گوشیها را میخرند تا از آنها طلا دربیاورند. در خانه. زیرپله یا هرجای دیگر که بشود. همان طلایی که به گفته اهالی بازار در هر ١٥ کیلو برد، چیزی در حدود یک گرم پیدا میشود.دو، سهسال قبل مهران چند مشتری داشته که حتی السیدیهای خراب و شکسته را میخریدند، چون در السیدیهای قدیمی از شیشههای خاصی استفاده میشد و آن شیشهها قیمت داشتند «شنیدم درحال حاضر دیگه اینطور نیست. هرچند نمیدونم چقدر صحت داره.» طرفداران السیدیهای شکسته حالا در بازار نیستند. بردهای گوشی طرفدار دارند و باقی قسمتها هم راهی بازیافت نمیشوند.
اینجا برخلاف کشورهایی مثل چین یا هند است که کارخانههایی برای جمعآوری گوشیهای قدیمی دارند. گوشیها را دوباره جمع میکنند و از میان قطعات سالم آنها گوشی جدیدی میسازند که در اصطلاح به آنها گوشی refurbished میگویند. گوشیهایی که در بازار ایران هم هستند اما کسی به جعبه آنها توجه نمیکند. گوشیهایی که به جای نو به فروش میرسند.
پناهگاه اوراقچیان
دستان زمختش را پنهان میکند. در هفت سالی که مشتری اوراقیهای بازار بوده، گوشیها و بردهای خراب را میخریده و در خلازیر آب میکرده. حالا چند وقتی است خودش در خانه گوشی باز میکند و اگر قطعه سالمی پیدا کند، استفاده میکند. «درآوردن طلا کار سختیه. تخصصیه. من هنوز بلد نیستم. فقط قطعات رو جدا میکنم و میفروشیم به اونهایی که نیاز دارن» جعفر با آن چهره آرام، لاغر، بارانی مشکی که جای پارگی رویش مانده و گونیای بر دوش، وقت و بیوقت گذرش به بازار میافتد. گوشیها را میخرد و در خلازیر با هزار تومن سود میفروشد.
«خیلیهاشون همونجا گوشیهارو ذوب میکنند. میگن غیربهداشتیه.» میخندد و میگوید مهم نیست که به روش غیربهداشتی گوشیها را ذوب میکنند. او نمیداند تماس با این مواد ممکن است بیماریهای پوستی، تنفسی و شنوایی ایجاد کند. زبــالههایی که اگر آنها را بسوزانند یا دفن کنند به بافت گیاهان و جانوران رسوب میکنند و وارد زنجیره غذایی هم میشوند. سر آخر هم باعث انواع مسمومیتها، بیماریهای ریـوی، گوارشی،کلیه و سرطان میشود. برای خسرو و تمام آنهایی که روز و شبشان با این گوشیها به سر میشود، مهم همان پولی است که باید دستشان را بگیرد. همان پول اندک که بهخاطرش دست به جیوه و سرب میزنند.
گوشهگوشه گود عبدی و میدان خلازیر پر از گوشیهای اوراق است.
آنجا که پناهگاه اوراقچیان است، بردها روی هم تلنبار شدهاند و هرکدام هم قیمت خودشان را دارند. اگر از روی برد گوشی قسمتی برداشته شده باشد، ارزانتر است و اگر برد را کامل و سالم بفروشند گرانتر. مردها دستهدسته بردها و گوشیهای خریده از بازار را میآوردند اینجا تا به اصطلاح خودشان آبش کنند. بعضی از آنها خودشان به کار واردند. قسمتهای بهدردبخور را جدا کرده و همان طلای اندک باقیمانده را از آن خارج میکنند. اغلبشان اما واسطهاند تا کیلو کیلو گوشی و برد را از بازار بخرند و برای مشتریهای خرد و درشت به گود بیاورند.
در وبسایت برترین مرجع تخصصی برق و الکترونیک در ایران هم آدرس اینجا را نوشتهاند «ما معمولا بردهای شکسته و لهشده رو از تعمیرگاههای رادیو و تلویزیون تهیه میکردیم. البته اون موقع قیمتی نداشت١٠ یا ٢٠ تومان. دیگه زیادش ٥٠ تومان بود. تازه خیلی جاها مجانی میدادن. قطعاتش رو جدا میکردیم و بعد تو کارای خودمون استفاده میکردیم. هنوزم چند صد تا مقاومت و خازن و ترانزیستور ازشون مونده. خیلی وقته نرفتم گود عبدی اونجا بازار اوراقیهاست و همه چی از شیر مرغ تا جون آدمیزاد توش پیدا میشه. البته از نوع اوراقیاش».
کارخانههای بازیافت، مشتری فروشندههای خردهپا
دل خون است. از اینکه در ٣٥سال گذشته کارخانه بازیافتش سالانه فقط یک تا ٢درصد از گوشیهای از رده خارج شده را بازیافت کرده. بخشی از کارخانه مرادی، مدیر شرکت صنایع بازیابی فلزات رنگین، مختص به پسماند قطعات الکترونیک است اما دستگاههای بازیافتش کمتر رنگ گوشی به خود میبینند، چون بخش عمده این تجارت در ایران زیرپلهای و خانگی است و برای همین هم نمیتوان آمار درستی از میزان گوشیهایی که هر ساله از گردونه خارج میشوند، به دست آورد.
«جمعآوری گوشیهای تلفن همراه در ایران مدیریت نشده و افراد متعددی این گوشیها را جمع میکنند که غیرمتخصصاند و عمدتا برای به دست آوردن طلای موجود در گوشیها آنها را میخرند. قطعهای که طلا دارد را جدا میکنند و بقیه را در محیط رها میکنند، حتی هنگام جدا کردن طلا، چون این کار با رعایت بهداشت و تمهیدات خاص انجام نمیگیرد، خود افراد هم دچار انواع بیماریها میشوند. بعضی از این افراد گوشیها را به خانه میبرند و این کار را در خانه انجام میدهند که در این صورت افراد خانوادهشان هم درگیر و دچار بیماری میشوند.»
مرادی میگوید خودش هم مشتری همین افراد خردهپاست که حالا برای خودشان برو بیایی راه انداختهاند و خوراک کارخانههایی مثل صنایع بازیابی فلزات رنگین را فراهم میکنند. «ما پیگیر خرید در این بخش نیستیم، خودشان به ما اطلاع میدهند، چون دستهای بسیاری در این بازار وجود دارد و نمیشود روی درآمد آن حساب کرد. همین خردهفروشها وقتی تعداد گوشی و بردهای مانده در دستشان زیاد شد به ما اطلاع میدهند و بعد هم میآورند کارخانه.» وقتی جنسها به کارخانه رسید، تمام کیتها را دانهدانه نگاه میکنند.
کیتهای چینی هم در نوع خودش دستهبندی دارد. بردهای اروپایی هم هست که آنها بهتر و گرانترند. اگر طلا را از قطعات جدا کرده باشند، ارزانتر میخرند و اگر کامل باشد، گرانتر. «در نهایت باید گفت رقمها متفاوت است که به صورت متوسط کیلویی ١٠ تا ١٢هزار تومان پرداخت میکنیم که برای ما به صورت تنی میآورند که یک تن میشود ١٠میلیون.» میزان طلای به کار رفته در هر گوشی با گوشی دیگر هم متفاوت است و خریدار و فروشنده روی قیمت آن توافق میکنند. اما معلوم نیست سهم طلای گوشیهایی که در ایران اوراق میشوند، چقدر است.
چند وقت پیش دولت ژاپن اعلام کرد ٢٠٠میلیون دستگاه تلفن همراه حاوی فلزات گرانبها در خانهها و قفسهها بدون استفاده افتادهاند، چون خیلی از مردم معتقدند که باید تلفنهای همراه قدیمی خود را نگه دارند شاید روزی به دردشان بخورد. با این وجود تلفنهای همراه سالهاست در کشوری چون ژاپن بازیافت میشوند و از ٥٦٧هزار دستگاه تلفن، ٢٢ کیلوگرم طلا استخراج شده که معادل ٧٨٤,٣١٣ دلار برآورد قیمتی آن بوده. در بازیافت گوشیهای همراه علاوه بر ٢٢کیلوگرم طلا، ٧٩ کیلوگرم نقره، ٥.٦٧٠ کیلوگرم مس و دو کیلوگرم پلاتین هم به دست آمده. در کارخانههای مخصوص این کار، دستگاهها مجهز به فیلتر هستند. بخارات متصاعد از بازیافت گرفته میشود و این بخارات هم بازیافت میشوند.
اما با وجود ظرفیت خیلی بالایی که در ایران دارند، تنها یک تا ٢درصد از بازیافت به بازیافت گوشیهای تلفن همراه اختصاص دارد. مرادی میگوید وظیفه محیطزیست است که سازوکاری برای بازیافت گوشیهای تلفن همراه به وجود بیاورد تا فقط مراکزی که مجوز دارند بتوانند به گوشیهای از رده خارجشده دسترسی داشته باشند و اگر این اتفاق در خارج از این فرآیند بیفتد، جرم تلقی شود و جریمه داشته باشد.سازوکاری که حالا در بسیاری از کشورهای دنیا اتفاق افتاده و شرکتهای بازیافت با استفاده از همین روند، بازار گوشیهای از رده خارج شده را در دست دارند.
ال - کرتسن یک شرکت بازیافت وسایل الکترونیکی در سوئد است که مدیر این شرکت گوشیهای تلفن همراه بیمصرف را یک معدن طلای مخفی دانسته و میگوید «سیستم پیچیده گوشیهای موبایل قادر به انتقال سیگنالهای الکتریکی است و به همین دلیل فلزات ارزشمندی در ساخت آنها مورد استفاده قرار گرفته. طلا و نقرهای که در شهرها از طریق بازیافت به دست میآید، کمکم جای طلا و نقره به دست آمده از معدنها را پر خواهد کرد و شرکت معدن بولیدن سوئد ٤٠درصد طلای تولیدی خود را از طلاهای بازیافتی تأمین میکند.
این بازیافت به نفع محیطزیست هم هست. بازیافت صحیح گوشیهای موبایل از آلودگی محیطزیست توسط مواد مضر جلوگیری میکند.» بسیاری از شرکتهای بازیافت در کشورهای دیگر دنیا، اعلامیه خرید گوشیهای از رده خارج شده را در سر در مغازههای موبایلفروشی نصب کردهاند تا مردم بیواسطه و مستقیم راهی نمایندگیهای بازیافت شوند و گوشی خود را تحویل دهند. بعضی از شرکتهای تولیدکننده موبایل هم طرحهایی دارند که براساس آن گوشیهای همراه قدیمی خود را تحویل گرفته و گوشی جدیدی به مشتری میدهند که ایران از این قافله هم عقب است. مهران میگوید نمایندگی شرکت سامسونگ مدتی این کار را در ایران انجام داد اما الان شاید بهشدت و قوت سابق نباشد.
دوسال قبل هم شرکت ارتباطات ایرانیان اروند که تولیدکننده تبلت و گوشیهای ایرانی دیمو است، طرحی را اجرا کرد که براساس آن گوشیهای فرسوده هر برندی تا سقف ۲۵هزار تومان خریداری میشد، بر این اساس چنانچه کاربران، یک گوشی خراب را به فروشندگان محصولات دیمو تحویل میدادند، در صورتی که گوشی قابل روشن شدن بود، ۲۵هزار تومان و در صورتی که کاملا خراب بود مبلغ ۲۰هزار تومان در خرید گوشی دیمو به او تخفیف داده میشد. این طرح هم نه سروصدایی راه انداخت و نه توانست نظر مردم را برای سپردن گوشیهای قدیمی به این شرکت جلب کند.
برای همین هم باز گود عبدی ماند و میدان خلازیر و مردانی که هر چند وقت یکبار از آنجا راهی بازار میشوند. مرادی میگوید بازار گوشیهای از رده خارج شده فقط همینجاست و حتی از شهرهای دیگر هم گوشیها دستبهدست به تهران میرسد. «از شهرهای دیگه هم گوشیهای قراضه به تهران میرسه و درنهایت اینجا قطعاتش از هم جدا میشه. انگار تمام آلودگیها برای تهرانه.»
قانون مدیریت پسماندها در انتظار بازنگری
دو ماه قبل بود که معصومه ابتکار، در سومین هماندیشی سیاستگذاران منابع آب، از ١٠میلیون موبایلی نام برد که درحال خارج شدن از چرخه مصرف هستند. موبایلهایی که به همین زودی تکهتکه میشوند و کنار باقی زبالهها قرار میگیرند. گوشیهایی که در خوشبینانهترین حالت فقط یکدرصد از آنها، یعنی صدهزار تلفن راهی بازیافت میشوند و سرنوشت باقی گوشیها دستبهدست شدن در بازار یا ماندن در خانههاست. آن هم گوشیهایی که هنوز آمار دقیقی از میزان وارداتشان وجود ندارد و اکثر فروشندگان، تعداد گوشیهای قاچاق را بیشتر از گوشیهایی میدانند که به صورت رسمی وارد کشور شدهاند.
براساس آمار وارداتی که اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران در سایتش منتشر کرده، بیشترین میزان واردات گوشی به ایران در چندسال اخیر از امارات متحده عربی، جمهوری کره و پس از آن چین بوده. هرچند در این آمار فرانسه، انگلستان و دانمارک هم حضور دارند، اما میزان واردات از این کشورها چند کیلو گوشی بیشتر نیست.
توحید صدرنژاد، دبیرکل اتحادیه صنایع بازیافت ایران معتقد است با وجود رقم بالای گوشیهای موجود در کشور و واردات گسترده رسمی و غیررسمی، توجهی به بازیافت آنها نشده، درحالیکه در دهه گذشته، نگاه جهان به بحث بازیافت پسماند الکترونیکی دگرگون شده است.
پیش از این بازیافت قطعات الکترونیکی تنها با هدف استخراج فلزات گرانبهایی چون طلا و پلاتین انجام میشد که عموما این فرآیند عامل تولید پسماندهای سمی و خطرناک شیمیایی بود. در مقابل تولید فلزات گرانبها، مقدار زیادی فلز سنگین باقی میماند که عامل مخربی در محیطزیست بود. اتفاقی که هنوز در ایران تکرار میشود. «در این میان کشور چین، برای نخستین بار با بکارگیری تکنولوژی روباتیک توانست اجزای مدارات الکترونیک را با هدف استفاده مجدد شناسایی، جداسازی و تفکیک کند که در نتیجه امروز چین به نخستین کشور بازیافتکننده و همینطور تولیدکننده قطعات الکترونیک در دنیا تبدیل شده و هیچ یک از کشورهای رقیب توانایی پیشیگرفتن از این کشور را در اینخصوص ندارند.
در ایران اما بازیافت بهطورکلی با مشکلات عدیدهای روبهرو است و در مقایسه با سایر کشورهای دنیا نیازمند عزمی راسخ در رفع موانع موجود بر سر راه این صنعت و توسعه آن هستیم. بهعنوان مثال کمتر از ١٠سال پیش مقررات مدیریت پسماند در ایران و آمریکا به اجرا درآمد که پس از گذشت این مدت، ۴/۵درصد اقتصاد آمریکا به اقتصاد بازیافت اختصاص دارد، حال آنکه این میزان در ایران به حدود دودهمدرصد میرسد و هنوز بیش از ۹۵درصد پسماندهای کشور بازیافت نمیشود».
صدرنژاد میگوید برای توسعه صنعت بازیافت و اصلاح رویکردهای سنتی حاکم بر آن، ظرف دوسال گذشته درخصوص بازنگری قانون مدیریت پسماندها تلاشهایی انجام شده و این قانون با قوانین ٤٦ کشور موفق جهان در این زمینه مقایسه و لایحه بازنگری به نحوی تنظیم شد که در آن امتیازاتی قابل رقابت با رقبای جهانی برای بازیافتکنندگان ایران در نظر گرفته شود؛ امتیازاتی نظیر معافیتهای مالیاتی و حمایت ویژه از تکنولوژیهای سبز نسل جدید. درحال حاضر به دلیل فقدان سیاستهای حمایتی، شرکتهای بازیافت ممکن است برای بازیافت لامپ کممصرف از خود علاقه نشان دهند، اما برای بازیافت وسیلهای چون گوشی این علاقه وجود ندارد، چراکه پروسه بازیافت گوشی پیچیده است و در صورت داشتن امکانات تکنولوژیک هم بدون سیاستهای حمایتی توجیه اقتصادی پیدا نمیکند.
«از طرفی برخی از تعمیرکارهای تلفن همراه با ابتکار خودشان برخی قطعات سالم را از برد گوشیهای خراب جدا کرده و در تعمیرات استفاده میکنند و البته همین کارشان هم کمکی است به چرخه بازیافت. اما واقعیت این است که این کار حتی به روش سنتی فعلی هم در کشورهای دیگر قابل رصد و حمایت است. باید علاوه بر اینکه چرخه بازیافت را نظاممند میکنیم، بتوانیم تعداد گوشیهایی که در کشور از چرخه خارج شده و وارد پروسه بازیافت شدهاند را هم به دست بیاوریم.»
صدرنژاد معتقد است تا نظام مدونی دراینباره شکل نگیرد و هنوز این تجارت به شکل خانگی و زیرپلهای باشد نمیتوان آمار دقیقی از گوشیهای از چرخه خارج شده به دست آورد و این درحالی است که سازمان ملل تخمین میزند که هرسال حدود ۵۰میلیون تن زباله الکترونیکی در سطح جهان تولید میشود. زبالههایی که نمیدانیم چقدر از آنها در داخل ایران تولید میشوند و چه تعداد از افراد برای کیلویی چندهزار تومان به جدال با سمیترین زبالههای تولیدی در جهان میروند.
موبایلها کجا دفن میشوند؟
آمریکاییها هر ٢٢ ماه یکبار موبایلهایشان را عوض میکنند. سال ۲۰۱۰ حدود ۱۵۰میلیون موبایل قدیمی دور انداخته شد. آیا تا به حال کنجکاو بودهاید بدانید چه اتفاقی برای تلفنهای قدیمی میافتد؟ پاسخ آن قشنگ نیست.کودکان در مناطق دورافتاده و فقیرنشین مانند اگبوگلوشی غنا، دهلی هند و گیوو چین، کوه بزرگی از وسایل الکترونیکی درست میکنند و میسوزانند تا فلزهای داخل آنها مانند سیمهای مسی و رشتههای طلا و نقره را جدا کنند و به کاسبان بازیافت برای فقط چند دلار بفروشند. در هند پسرهای جوان باطریهای کامپیوترها را با چکش خرد میکنند تا کادمیوم بازیافت کنند.
تمام دستها و پاهایشان از تکههای سمی پوشیده میشود. زنها روزهای خود را با دولا شدن در تشتهایی از سرب داغ میگذرانند. صفحههای مدار را «میپزند» تا بتوانند نقرهها را از طلا جدا کنند. سازمان صلح سبز، شبکه جنبش بازل و ویدیوهای پخششده در سایت یوتیوب نشان میدهند که کودکان برای جدا کردن انواع مختلف پلاستیک برای بازیافتکنندگان، دود حاصل از سوختن روکش موبایلها را تنفس میکنند.
میتوان تصور کرد که پیامد صنعت بیقاعده سلامت را در خود ندارد.در واقع، بیشتر دانشمندان موافقند که استنشاق دود، خطرات جدی بهخصوص برای سلامت زنان باردار و کودکان به دنبال دارد. سازمان بهداشت جهانی گزارش میدهد که حتی مقدار کمی از سرب، کادمیوم و جیوه (که هر سه در تلفنهای قدیمی پیدا میشوند) میتوانند آسیبهای عصبی برگشتناپذیری وارد کرده و رشد بچه را تهدید کنند.ضایعات الکترونیکی کابوس سمی درحال رشد است که منحصر به مرزهای جهان سوم نیست. در ایالات متحده، اداره فدرال زندانها، چندینسال زندانیها را با ضایعات الکترونیکی مشغول نگهمیداشت که باعث ایجاد مشکلات سلامتی برای آنها شد.
دولت، تولیدکنندگان و مصرفکنندگان میتوانند قدمبهقدم روشهای بهتری برای دور انداختن لاشههای الکترونیکی پیدا کنند و از جمع شدن بیشتر ضایعات الکترونیکی و خطرات ایجادشده جلوگیری کنند.آمریکا، بهطور مثال تنها کشور صنعتی است که کنوانسیون بازل را به تصویب نرسانده است. معاهده بینالمللی که صادرات یا قاچاق ضایعات الکترونیکی سمی را غیرقانونی میکند. اجرای کامل این معاهده گامی برای اتحاد جهانی و مهار مشکلات ضایعات سمی است.
سال ۲۰۱۱ لایحه مسئولیت بازیافت الکترونیکی به کنگره آمریکا معرفی شد تا صادرات ضایعات سمی از آمریکا به کشورهایی که عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی نیستند، غیرقانونی شود. هدف، جلوگیری از خالیکردن ضایعات الکترونیکی در کشورهای فقیر دنیا و ایجاد مشوقی برای مدیریت ضایعات امنتر است. لایحه مورد حمایت دو حزب قرار گرفت اما هیچوقت به رأیگیری گذاشته نشد.اتحادیه اروپا برای مقررات صنعتی یک مدل تهیه کرده است که زحمت دورریز بیخطر محصول را به تولیدکنندهها برمیگرداند.
دستور «بازیافت ضایعات الکتریکی و تجهیزات الکترونیکی» فروشندگان را ملزم میکند تا بدون هزینه، محصولات استفادهشده مشتری را برای بازیافت قبول کنند. هدف این است که تا سال ۲۰۱۹، ۸۵درصد ضایعات الکترونیکی به روش صحیح بازیافت شوند، همچون ژاپن که از تولیدکنندگان الکترونیک میخواهد بخش بازیافت را تأسیس کنند یا به اشخاص ثالث سفارش دهند تا انواع محصولات از کامپیوتر، موبایل و تلویزیون تا کولرها را بازیافت کنند.فشار دولت یا مشتری بر تولیدکنندگان با طراحی راهحلی برای مشکلات انقضای محصول الکترونیکی میتواند کمک فوقالعادهای باشد. بیشتر موبایلها، برای مثال، عمدا طوری طراحی میشوند که جداسازی قطعاتشان را مشکل میکند.
ایجاد تغییر در روش چسبزدن، پیچ و لحیم کردن اجزا، دور انداختن موبایلهای ازکارافتاده را آسانتر میکند، بنابراین احتمال خطری که تکنیکهای بازیافتی ناخالص مانند کاری که کودکان غنایی انجام میدهند، کم میشود.حرفه خدمات تلفن جایگزین هم وجود دارد که میتواند برای تولیدکنندگان، مصرفکنندگان و همه ما مفید باشند. برای مثال، تولیدکنندگان میتوانند محصولات را با خدمات بازیافت از پیش تعیین شده بفروشند یا حق اشتراکی که مثلا جایگزین موبایلهای قدیمی با جدید را برای مشتریان آسان میکند.
شرکتها دستگاههای قدیمی را تحت مدل سیستم خدمات محصول بازیافت کرده و از اجزای اصلی آن دوباره استفاده میکنند. زیراکس بدون هیچ تاثیری بر فروش یا سود آنها برای دستگاههای فتوکپی از مدلی مشابه استفاده میکند.ما باید بهعنوان مشتری برای لاشههای الکترونیکی روش بهتری درخواست کنیم. اگر تولیدکنندگان و دولت از زیر کار درمیروند، ما که موبایل داریم باید برای بازیافت ایمن فشار بیاوریم.
- 16
- 1