اين جمله پرمغز را همهمان به وفور شنيدهايم، اينكه ميگويند :«نبينيد چي گفته! ببينيد كي گفته!». شايد اين جمله مصداق واقعي ماجراي پرسر و صدايي باشد كه چند روز فوتبال ايران را درگير خود كرد و بعد از مدتي، مانند آتشي زير خاكستر پنهان شد.
اين نخستينبار نبود كه يكي از اهالي فوتبال ايران از افشاگري و فسادهاي مختلف مالي و اخلاقي و ... سخن به ميان ميآورد. اگر كمي پيگير و علاقهمند فوتبال بوده باشيد، بهطور حتم بارها و بارها اين جمله به نقل از خيليها به گوشتان رسيده باشد كه : «اگر من دهان باز كنم، چيزي از اين فوتبال نميماند و خيليها بايد از اين فوتبال بروند!» اين جملات آشنا بود.
بار ديگر به گوشمان رسيده بود كه يك نفر ناگفتههاي تلخي دارد كه ميتواند خانمان خيليها را به باد بدهد و داستانهاي بدي به راه بيندازد. اين قبيل صحبتها اغلب از سوي كساني مطرح ميشد كه به نوعي از فوتبال و سفره پهن شده آن عقب مانده بودند و براي جوسازي و شلوغ كردن ماجرا چنين حرفهايي را مطرح ميكردند.
اما اينبار ماجرا كمي جديتر به نظر ميرسيد؛ آن هم به خاطر همان جمله پرمغز ِ معروف. چون اينبار كاري نداشتيم كه چه چيزي گفته شد. به اين نگاه كرديم كه چه كسي گفته است! اينبار اين حرفها را جادوگر فوتبال به زبان آورده بود. «عليكريمي». مردي كه به روراستي و صداقت و محبوبيتش شهره و دربين اهالي فوتبال ايران مثال زدني است. مردي كه هر اگر حرفي بزند، بعيد است با انگ ِ منفعت طلبي مواجه شود زيرا بارها در شرايط مختلف خود را به اين فوتبال و هوادرانش ثابت كرده است.
اينكه چه اتفاقات و چه برخوردهايي با آقاي شماره هشت فوتبال ايران موجب شده كه صدايش بلند شود و در رسانهها با عصبانيت بيش از حد زبانش به تلخي بچرخد، داستان طول و درازي دارد و از حوصله خارج است. اما سوال اصلي اين است كه اين صحبتها و به قول برخي، افشاگريها چرا انقدر زود محو شد و كسي ديگر نه سراغي از آن گرفت و نه پيگيرياي كرد؟
عصر روز جمعه ويديويي دست به دست ميچرخيد كه در آن علي كريمي علیه فدراسیون فوتبال و مسئولانش سخن گفته بود. او مهدي تاج و محمدرضاساکت را به مناظره دعوت کرد و از آنها خواست تا فیشهای حقوقی خود را منتشر کنند تا مشخص شود ماهی چقدر حقوق میگیرند. او همچنین از مسئولان فدراسیون فوتبال خواست تا گزارشی را از فعالیتهای خود بیان كرده تا مردم در مورد عملکردشان قضاوت کنند.
حمله عليکریمی به فدراسيوننشينان فوتبال به اندازهای تند بود که روابطعمومی فدراسیون را وادار به واكنش نشان دادن كرد. خيلي زود فدراسيون فوتبال در بیانیهای پاسخ علي كريمي را داد و تاکید كرد که تاج از فدراسیون فوتبال حقوق نمیگیرد و بیان بعضی صحبتها به مصلحت فوتبال نیست! بیانیهای که از پاسخ کریمی بینصیب نماند و اينبار کریمی تندتر از بیانیه اول به آن حمله کرد.
حملات علی کریمی، حمایت خداداد عزیزی و برخي ديگر از فوتباليستهاي قديمي را نيز به همراه داشت. تا جايي كه خدادادعزيزي در مصاحبه بلندبالايي با يكي از رسانهها حق را به علي كريمي داد. عزيزي در مصاحبهاش عنوان كرده بود كه اگر بخواهد در كنار عليكريمي در مناظرهاي كه فدراسيوننشنيان را به آن دعوت كرده است، بنشيند و حرف بزند، چيزي از اين فوتبال باقي نميماند.
تاييد اظهارات عليكريمي از سوي خداداد عزيزي، موجب شد افكار عمومي ناخودآگاه حق را به آنها بدهد و نگاه شك و ترديد مردم را به سمت و سوي اهالي فدراسيونها معطوف كند. شايد اگر كساني غير از كريمي و خداداد اين حرفها را مطرح ميكردند، داستان متفاوت بود و با اين حجم از مقبوليت روبهرو نميشد. اما حرف اين دو نفر براي خيلي از فوتباليها سند بود.
داستاني كه مسكوت ماند!
حرفهای علیکریمی علیه نفرات اول فدراسیون فوتبال ایران و مديراني كه در رأس اين روزهاي فوتبال نشستهاند، میتوانست آبستن جنجالي بزرگ در ورزش كشور باشد و تبعات آن خيليها را به دردسر بيندازد.اما اين ماجرا به بهترين و حرفهايترين شكل ممكن مديريت و به اصطلاح در نطفه خفه شد!
سكوت معنادار آنهايي كه مورد اتهام علي كريمي قرار گرفته بودند، شايد در ظاهر جلوي يك گرد و خاك بزرگ را گرفت اما اين سوال بزرگ را در ذهن مخاطبان فوتبال ايجاد كرد كه به راستي آيا اين سكوت مانع از شعلهور شدن اين آتش زير خاكستر ميشود؟ آيا نميتوان اين سكوت را به شكل ديگري تعبير كرد؟ به نظر ميرسد علي كريمي منتظر واكنش بعدي فدراسيون فوتبال است و شايد به همين دليل او نيز راه سكوت را پيش گرفته است.
اما با توجه به اظهارات تند و تيز اين ستاره اسبق فوتبال، هيچ بعيد نيست كه بخواهد اين راه را تا پايان برود. عليكريمي صحبتها و انتقادهايش را به شكل و شمايل هوشمندانهاي مطرح كرد و موجب شد مردم را به خود همراه كند. او طوري صحبت كرد كه انگار هوادار حق است و ميخواهد مقابل ناحقيهايي كه هر روز در اين فوتبال روا داشته ميشود، بايستد.
كريمي شخصيتي مردمي و اجتماعي است و اگر اين داستان به جاهاي باريكتر برسد، بايد قدمهايش را كمي آهستهتر و محتاطانهتر بردارد. مردي كه در هيچ مقطعي از زندگي حرفهاياش دچار لغزش نشد و گذشته شفاف و پاك داردي، بايد بداند و متوجه باشد كه اگر براي حرفهايي كه به زبان ميآورد سند و مدرك كافي نداشته باشد، ممكن است برايش به قيمت افتادن از چشم مردم ِ كشورش تمام شود.
آنهايي كه دلشان براي اين فوتبال ميتپد، اين روزها در دوراهي بدي قرار گرفتهاند و دوست دارند صحبتهاي ستاره محبوبشان درست باشد و حق را به او بدهند؛ از سويي نگران آبروي فوتبال ايران هستند و دوست ندارند با حقايق تلخي كه كريمي از آن سخن گفته است، روبهرو شوند. آنهايي كه دوست ندارند نه معني حرفهاي كريمي را بفهمند، نه مفهوم واقعي سكوت آقايان فدراسيون نشين را.
برنده و بازنده قابل پيشبيني
شايد اين ماجرا در همين سكوتي كه در حال حاضر قرار گرفته است بماند و ديگر سر و صدايي به پا نكند. شايد هم داستان به شكل ديگري پيش رفته و پای سازمان بازرسی و قوه قضايیه برای بررسی مسائل مالی آقایان فدراسیوننشین به آن شود. اگر اینگونه شود، بيشك احتمال خطر برای هر دو جناح وجود دارد.
اگر کفاشیان، تاج و ساکت در پرونده مالیشان شک و شبهه و خلاف و خطایی باشد پست،سمت، آبرو و حتی اموالشان را از دست میدهند اما اگر کارنامهشان پاک و به قول معروف نامه اعمالشان دست راستی باشد، آنوقت این علی کریمی است که باید به خاطر حرفهای بدون سند و تهمت زدن و اینکه کار را به دخالت مراجع ذیربط و بازرسی و... کشانده است، پاسخگو باشد. اما به نظر ميرسد سكوت، تنها سياست اهالي فدراسيون در قبال اين قبيل ادعاهاست.
عليكريمي با صحبتهايش به طور مستقيم برخيها را متهم كرده است اما اينكه اين نفرات به جاي تهدید مبنیبر پیگیری قانونی این اتهام یا شکایت از علیکریمی به خاطر این صحبتها، با نهایت خونسردی و احترام با موضوع برخورد کردهاند، بسيار گیجکننده است. نگاه خوشبينانه به اين نوع واكنش، ميتواند اين باشد كه سکوت در مقابل این ادعا تنها به خاطر احترامی است که برای علیکریمی به واسطه سالهاي حضورش در تیم ملی کشورمان قايل شدهاند و نمیخواهند با پرداختن به این موضوع جنجال درست کرده و وجهه کریمی را خراب کنند.
در مقابل نگاه بدبينانه نيز اين است كه اين سكوت میتواند معنای ترس از رکگویی علی کریمی باشد و اینکه خودش در کارنامهاش نقطه تاریکی ندارد؛ بنابراین با فراغ بال و بدون واهمه میتواند به ماجرایي كه مطرح كرد ورود کند و تا ته خط را برود. با توجه به جوي كه اين روزها جريان دارد، بعيد نيس مناظرهاي كه عليكريمي درخواست كرده اتفاق بيفتد. اما به نظر ميرسد اگر چنين مناظرهاي برگزار شود،ميتوان از همین حالا برند و بازندگانش را به راحتي حدس زد. بايد منتظر ماند و ديد داستان اين بگم بگمهاي عليكريمي و سكوت معنادار اهالي فدراسيون به كجا ختم ميشود.
- 15
- 2