کریس رونالدو فوقستاره پرتغالی یوونتوس در گفتوگویی که با فرانس فوتبال داشته به زوایای دیگری از زندگی حرفهای و شخصیاش پرداخته که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. رونالدو از خودخواهی، یوگا و مدیتیشن حرف میزند و از پیشرفتی که در دهه اخیر هم داشته صحبت میکند. در زیر خلاصهای از این گفتوگوی طولانی را از نظر میگذرانید.
شما به تازگی از مرز ۷۰۰ گل زده در دوران فوتبالیتان عبور کردهاید. آیا این موضوع یک اتفاق بوده یا یک دستاورد؟
همیشه مهم است از لحاظ روحی آماده و عملکرد سطح بالایی داشته باشید. آدمها من را با جامهایی که بردهام و گلهایی که زدهام میشناسند. عبور از ۷۰۰ گل زده، اتفاقی مهیج است که باعث میشود بیشتر به خودم افتخار کنم، چون بازیکنان کمی توانستهاند چنین کاری کنند.
تکتک گلهایی که زدهاید را به خاطر دارید؟
نه، همهشان را نه. گلهای زیادی بوده است ولی اگر ویدئوی گلهایم را نشان دهید درباره تکتکشان با جزئیات حرف میزنم.
برای مثال گلی که به فولام، زمانی که در منچستریونایتد بازی میکردی، زدی را به یاد میآوری؟
(فکر میکند) فولااااام... بله، یادم میآید. بازی در خانه خودمان بود و در دقیقه پایانی بازی گل برتری را زدم (۲ بر یک به نفع یونایتد در فوریه ۲۰۰۷، گل کریس در دقیقه ۸۸).
شما با گذر از منچستریونایتد به رئالمادرید تبدیل به یک گلزن سریالی شدید. چطور گل زدن برایتان تبدیل به یک اجبار شد؟
در ۱۹، ۲۰ سالگی فهمیدم فوتبال یعنی آمار، جام و رکورد؛ نه فقط عملکرد درون زمین یا دریبل کردن. اگر میخواهی در فوتبالی چیزی به دست بیاوری باید گل بزنی. گل زدن مهمترین چیز در فوتبال بعد از پیروزی تیم است؛ ولی هر دوی اینها با هم ارتباط تنگاتنگی دارند. آن ابتدا که فوتبال را شروع کردم دریبل زیاد میزدم و سعی میکردم کارهای نمایشی کنم و پاهایم را مدام دور توپ بچرخانم. فهمیدم در فوتبال این موضوع کافی نیست؛ آن موقع بود که پی بردم باید گلهای بیشتری بزنم.
شما در ابتدای حضورتان در منچستریونایتد به عنوان بال راست بازی میکردید. چطور تبدیل به چنین گلزنی شدید؟
خب مغزم را به کار گرفتم. اگر کمی باهوش باشید میتوانید نگاه کنید و از بقیه بازیکنان که کارها را بهتر انجام میدهند چیزهای زیادی بیاموزید. این کاری بود که در یونایتد با نگاه کردن به بازی گیگز، اسکولز، فان نیستلروی، ریو فردیناند و بقیه میکردم. باید خیلی احمق باشید که از این آدمها نتوانید چیزی یاد بگیرید.
اخیراً برای تقویت روحیتان از یوگا و مدیتیشن صحبت کردهاید...
اگر بازیکنی شدم که امروز میبینید دلیلش این است که آدمهای خوبی اطرافم بودند؛ آدمهای باهوشی که من را دوست دارند و به من انگیزه میدهند. هر روز از این آدمها چیزهای جدیدی یاد میگیرم. ۴ یا ۵ سال پیش، یا شایدم بیشتر، زمانی که تازه پدر شده بودم فهمیدم دوران جوانی چه اشتباهی کردهام. من مدرسه رفت را دوست نداشتم و چیزهایی که باید ان زمان یاد میگرفتم را از دست دادم؛ ولی بچههایم، اشتیاق یادگیریام را ۱۰ برابر کردهاند. حالا دوست دارم بیش از هر زمان دیگری چیزهای جدید بیاموزم، دوست دارم بینهایت مطالعه کنم و اطلاعاتی درباره یوگا و مدیتیشن و بقیه چیزها به دست بیاورم.
مستندهای زیادی درباره اساتید این رشتهها و آنهایی که سعی میکنند مدیتیشن انجام دهند نگاه میکنم. خودم هم ۱۵ تا ۲۰ دقیقه انجامش میدهم. جواب میدهد. جدی میگویم. همه باید امتحانش کنند، چون همگی مشکلاتی دارند و با استرسهای مختلفی زندگی میکنند. اگر بلد باشی چطور از دست استرسها خلاص شوی فوق العاده است! همه ما مدام با استرس سروکار داریم! باید یاد بگیریم این مورد را از پا دربیاوریم.
یعنی مدیتیشن از شما بازیکن بهتری ساخته است؟
به من آرامش بخشیده و چیزهای جدیتری آموخته است. هر روز مدیتیشن میکنم به ویژه روی کارهایی که مربوط به نفس گیری و نفس کشیدن است. در چنین لحظاتی خودم را درون یک حباب میبینم ولی خب، همانطور که میدانید شیوههای مدیتشن بسیار متفاوتی وجود دارند...
کلیدیترین مورد برای یک گلزن چیست؟
اول استعداد. بدون استعداد نمیتوانید کار زیادی انجام دهید. بعد، اگر استعداد داشته باشی و نتوانی با تمرین آن را پرورش بدهی، این استعداد به درد نمیخورد. هیچ چیزی از آسمان برایتان مجانی فرستاده نمیشود. اگر تلاش و تمرین نبود هرگز به جایگاهی که امروز دارم نمیرسیدم.
مدافعی هم هست که دوست نداشته باشید مقابلش بازی کنید؟
کلاً از تیمهایی که جلوی دروازهشان اتوبوس پارک میکنند خوشم نمیآید. برای من، اسم این کار، فوتبال نیست. برایم پیش نیامده که بخواهم از تیمی یا بازیکنی بترسم. این چیزی که میخواهم بگویم نظر شخصیام است و انتقادی به کسی وارد نیست. سؤالم این است که اگر قرار باشید اتوبوس پارک کنید پس چطور میخواهید برنده شوید؟ نباید برای پیروز شدن تلاش کنید؟ این موضوع درباره زندگی هم صدق میکند. من که به شخصه به معجزه اعتقادی ندارم.
گلی هم هست که آرزوی زدنش را داشته باشید؟
نه. بیش از ۷۰۰ تا زدهام، البته به غیر از آنهایی که به اسم من ثبت نشده است (لبخند میزند). حالا هم باید منتظر بقیه گلها باشیم...
به زودی ۳۵ ساله میشوید، گذر سن را احساس میکنید؟
(لحنش عوض میشود) بله، طبیعی است. همه پیر میشوند. با این حال میتوانید یک سالخورده جوان باشید. الان سن امید به زندگی در بشر به ۸۲,۵ سال رسیده است ولی بعد از ۶۵ سالگی خیلیها حافظهشان را از دست میدهند و اسم فرزاندنشان را هم از یاد میبرند. حتی فراموش میکنند داروهایشان را بخورند. شما میتوانید این موضوع را تغییر دهید به شرطی اینکه مراقب کیفیت زندگی تان باشید. هدفم این است وقتی پیر هم شدم دوباره حس رقابت و چالش جویانهام را داشته باشم. بازیکنی را در سن من نام ببرید که عملکردی مشابه با من داشته و در این سن و سال در تیمی مثل یوونتوس بازی کرده است؟ انجام این کار همانطور که میدانید سخت است.
سبک بازیتان به این موارد هم بستگی دارد: لیگی که در آن بازی میکنید؟ مربیانی که با آنها کار میکنید؟ بازیکنانی که کنار دستتان دارید؟ تیمی که در آن بازی میکنید؟
بازی کردن در انگلیس مثل بازی کردن در اسپانیا و ایتالیا نیست ولی بازی کردن در این سه کشور باعث پیشرفت من شده است... اگر واقعاً آدمی نبودم که اهل چالش نیست و دلش نمیخواهد از جایی که همه چیز برایش گل و بلبل است دل بکند و به جایی برود که برایش ریسک داشته باشد، هرگز بازیکنی که امروز هستم نمیشدم. من دوست دارم زوایای مختلف و سناریوهای متفاوتی را در زندگی تجربه کنم. خیلیها وقتی در ۳۳ سالگی به یوونتوس آمدم از خودشان یک سؤال میپرسیدند: بهتر نبود رونالدو چنین حماقتی نمیکرد؟ ولی فصل پیش من به عنوان بازیکن سال ایتالیا انتخاب شدم. قابلیت سازگاری فوق العادهای دارم.
میتوانم از تیمی به تیم دیگر بروم، میتوانم با یک مربی دیگر کار کنم، میتوانم از بازی در رده باشگاهی به بازی در رده ملی برسم بدون اینکه راندمان کاریام تغییری کند. فکر نمیکنم بازیکنان زیادی باشند که در انگلیس، اسپانیا و ایتالیا قهرمان شده باشند، هرچند که شانس داشتهام هرجایی که رفتهام برای تیم بزرگی بازی کردهام. هرجا بودهام، برنده شدهام.
آیا یک گلزن باید خودخواه باشد؟
همه گلزنان کمی خودخواه هستند. همه تیمها هم بازیکنی با این اخلاقیات دارند. مهم این است که در تیم هرکس کار خودش را بلد است.
کارن فیروزی
- 19
- 3