به گزارش عصرایران، اما این اولین دفعه ای نیست که کی روش اعتراض می کند و این اولین باری هم نیست که سرمربی تیم ملی مقابل یکی از تیم های پایتخت قرار گرفته. حالا سوال اینجاست تقابل سرمربی تیم ملی با یک تیم باشگاهی باید چطور در جهت منافع ملی به پایان برسد.
درگیری های کی روش در سال های ابتدایی حضورش در ایران همیشه با باشگاه استقلال بود. تیم آبی پوش پایتخت به دلیل تمول مالی و البته مدیریت تیز و بز در سال های ابتدایی حضور کی روش همیشه تعداد بیشتری ملی پوش در ساختار تیم کی روش داشت. بازیکنانی که غیبت شان به تیم پایتخت نشین ضربه می زد. آن روزها کل ساختار فوتبال ایران در مقابله کی روش با استقلال همراه تیم ملی بود و نتیجه کار هم به شکلی بسیار عالی به نفع تیم ملی ایران شد.
البته که نتیجه به دست آمده قبلا هم در فوتبال ایران به دست آمده بود. یک تساوی در جام جهانی و حذف از میان هشت تیم ملی جام ملت های آسیا نتیجه درخشان کی روش و تیم ملی نیست که مقابله اش با پرویز مظلومی و امیرقلعه نویی و محمد مایلی کهن را موجه کند. حقیقت این است که کی روش یک روند را در فوتبال ملی ایران استارت زد که نمودار سقوط فوتبال ملی را به نمودار صعود تبدیل کرد.
اگر مخاطبان فوتبال ایران در باد پیروزی های اخیر فوتبال ملی خوابیده اند و گذشته یادشان نمی آید در ابتدای ورود کی روش به فوتبال ایران ، نسل طلایی شامل کریمی ، مهدوی کیا و نکونام به سال های پایانی فوتبال شان رسیده بودند و بعد از آنها فوتبال ایران شبیه یک کویر بی آب و علف بود که برای جبران نداشته هایش باید دست به دامن فوتبالیست های تربیت شده در فوتبال حرفه ای مانند دژاگه و قوچان نژاد و نظری و ... می شد.
شاید فوتبال ایران امروز به راحتی در مسیر صعود قراردارد اما نباید فراموش کرد که برای مسابقات مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۰ تیم ملی ایران در جایگاه چهارم گروه و یا هشتم آسیا قرار گرفت. فوتبال بی آب و علف و در حال سقوط ایران در آن سال ها به دست کی روش احیا شد. آن هم در مسیری پر درد و پر سروصدا. نبردهای هر روزه کی روش با قلعه نویی و مظلومی و حتی مانوئل ژوزه و دنیزلی را حتما کسی یادش نرفته.
کی روش بازیکنان تیم ملی را بیش از آنچه در فوتبال حرفه ای لازم است نیاز داشت و در این مسیر فدراسیون فوتبال او را کامل همراهی می کرد. همراهی کامل کی روش اما فوتبال ایران را به این روز رسانده. صدرنشینی در گروه مقدماتی جام جهانی با ستاره های جوانی که هرچند در تیم های مهم بازی نمی کنند اما تن همه تیم های آسیایی را به لرزه درمی آورند.
اما این شرایط نباید کسی را جو زده کند حقیقت فوتبال ایران همچنان همانی است که در سال های گذشته بود. عصرایران در نوزدهم شهریور گزارشی تحقیقی با تیتر «جایگاه فوتبال ایران کجاست؟» منتشر کرد. گزارشی که نشان می دهد به لحاظ امکانات و حتی ستاره های فوتبال ایران همچنان تیم قدرتمندی در فوتبال آسیا به حساب نمی آید. یعنی هرچند در رتبه رنکینگ سال هاست که اول آسیا هستیم اما به نظر دارایی های ساختاری فوتبال گاها به اندازه تیم های هشتم و نهم فوتبال آسیا نیستیم.
درچنین شرایطی و در درگیری های سرمربی تیم ملی با باشگاه ها دو مسیر پیش رو داریم. مسیر اول اینکه به حقوق فوتبالی نگاه کنیم و ببینیم چه کسی حق می گوید و مسیر دوم آنچه تاامروز رفته ایم. مسیری که فوتبال ایران تا امروز رفته است عدم توجه به حقوق باشگاهی بوده و به نتیجه هم رسیده .تیم ملی ایران به خاطر روشی که تا امروز رفته مدت ها تیم اول رنکینگ آسیا بوده و حالا به قدرتی رسیده که در یک سال و نیم اخیر در جریان هشت بازی حتی یک بار هم ترکیب اصلی تکراری ندارد. داستانی که نشان می دهد کی روش در تربیت و پرورش استعدادهای ایرانی به جایی رسیده که نه تنها یک ترکیب که دو ترکیب اصلی برای بازی در هر میدانی دارد.
البته نمی شود رفتار زشت سرمربی تیم ملی ایران در مدت اخیر را توجیه کرد. کی روش بازیکنان پرسپولیس را اخراج کرده و گفته دعوت نمی کند و یک ماه بحرانی برای تیم ملی و پرسپولیس فراهم کرده است. اما چرا نباید در این روزها نقش مدیران فدراسیون فوتبال را پر رنگ دانست. شاید حقیقت این است که کارلوس کی روش علی رغم حمایت های دولت از حمایتهای گذشته در فدراسیون فوتبال برخوردار نیست و همین سبب می شود که عصبانی شود و کارهای عجیب و غریب بیشتری هم انجام دهد.
آنچه برای نویسنده مشخص است که کی روش اگر برای حقوق عقب افتاده خود تلاش می کندو اگر جوش می زند که اردوهای تیم ملی به موقع برگزار شود همه تلاش اش را در مسیر موفقیت تیم ملی انجام داده. در اصل کی روش برای چیزی می جنگند که شیرینی موفقیت اش حتما زیر دندان تک تک ایرانی ها خواهد رفت . او اگر به موقع حقوق اش را دریافت کند و اگر بازیکنان به موقع در اختیارش باشند تیم ملی موفقی خواهیم داشت که مسیر پنج سال اخیر را طی می کند.
مسیری که حتی اگر به صعود به جام جهانی منجر نشود به پرورش استعدادهایی منجر شده که قبل از کی روش به نظر خشک شده بودند. حالا سوال اینجاست که اگر کی روش برای موفقیت تیم ملی تلاش می کند چرا باید مقابل تعدادی از ایرانی ها قرار بگیرد؟و اگر روزگاری تعدادی از استقلالی ها جلوی کی روش ایستادند و فدراسیون حمایت کرد حالا چرا فدراسیون در مقابل تعدادی از پرسپولیسی ها از کی روش حمایت نمی کند؟ و آیا اگر فدراسیون حمایت کامل از کی روش بکند باز سرمربی تیم ملی مجبور است این طور با برانکو سرشاخ شود؟
رفتار این روزهای سرمربی تیم ملی در مقابل پرسپولیس اصلا قابل تایید نیست و اصولا زننده هم به حساب می آید اما تا زمانی که همه هزینه های لیگ برتر از جیب مردم تامین می شود منافع یک باشگاه و یکی دونفر در برابر منافع ملی هیچ نیستند.شما تصور کنید پیروزی استقلال در برابر تیم قطری چه حس خوبی را در میان مردم ایجاد کرد و موفقیت پرسپولیس هم در جام باشگاه های آسیا حتما همین مقدار خوشحالی ایجاد خواهد کرد.
اما قهرمانی پرسپولیس و استقلال در جام باشگاه های آسیا به لحاظ کیفیت فنی مسابقات به هیچ وجه به اندازه حضورتیم ملی ایران در جام جهانی ارزشمند نیست و زمانی که هزینه برگزاری لیگ از جیب مردم پرداخت می شود باید با این پول اتفاقی رخ بدهد که همه خوشحال باشند. از تبریز تا مشهد از سیستان تا اهواز از خاش تا کردستان تا یزد تا اصفهان تا ارومیه تا ... باید طوری شودکه هم طرفدار تراکتورسازی خوشحال باشد هم پرسپولیس ، هم سپاهان و هم استقلال .
این روزها سرک کشیدن به صفحه شخصی سرمربی تیم ملی نشان می دهد که اوضاع برای تیم های باشگاهی خوب است اما شرایط سرمربی تیم ملی چندان مناسب نیست . او در جنگ برای منفعت تیم ملی تک و تنها افتاده و طوری وانمود شده که او می خواهد مقابل موفقیت پرسپولیس بایستد آن هم در حالی که او برای موفقیت تیم ملی می جنگد.
فدراسیون فوتبال ایران در مدت اخیر نشان داده قدرت کنترل اش روی کی روش را از دست داده و تیم های لیگ برتری را هم نمی تواند به سکوت مجاب کند. در این شرایط پیشنهاد می شود قرارداد کی روش را تمدید کند. کی روش فوتبال ایران از حضیض به سقف موفقیتی رسانده که از نظر ساختاری حق فوتبال ایران هم نیست. کی روش تا زمانی که در فوتبال ایران است می تواند این موفقیتها را تکرار کند و خروج او از فوتبال ایران بعد از جام جهانی ضرری خواهد زد که هیچ وقت جبران نخواهد شد.
- 11
- 4