به گزارش ایسنا، حق پخش تلویزیونی یکی از راههای بزرگ درآمدزایی در دنیای فوتبال است که بخش عمدهای از درآمد هر باشگاه را شامل میشود. برای مثال ۴۸ درصد از درآمد باشگاه آرسنال و ۴۲ درصد از درآمد باشگاه لیورپول از محل حق پخش تلویزیونی تامین میشود و یا ۱۲۸ میلیون یورو از درآمد ۲۵۰ میلیون یورویی باشگاه رم در فصل ۲۰۱۸-۲۰۱۷ از همین محل تامین شده است که اعداد و ارقام نشاندهنده نقش مهم حق پخش در متمول شدن و شکوفایی باشگاههای فوتبال دنیا دارد.
با این که حق پخش تلویزیونی نقش اصلی را در درآمدزایی باشگاههای فوتبال دنیا ایفا میکند اما باشگاههای فوتبال در ایران از این مقوله محروم هستند. در این سالها صحبتهای زیادی مبنی بر مذاکره سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال با صداوسیما وجود داشته و حتی پای مجلس هم به این ماجرا کشیده شد اما این مذاکرات هیچگاه خروجی مثبتی در بر نداشت.
طبق ارزیابیای که هیات علمی دانشکده مدیریت دانشگاه تهران انجام داده است، ارزش حق پخش تلویزیونی فوتبال ایران بیش از ۴۰۰ میلیارد تومان برآورد شده است. مبلغی که در مقابل مبالغ قرادادهای تبلیغات محیطی لیگ برتر – که هیچ گاه به طور کامل وصول نشد – مبلغ هنگفتی محسوب میشود و درصورتی که باشگاهها تنها به حقشان از حق پخش تلویزیونی برسند، شرایطشان از این رو به آن رو تغییر میکند. به قول صادق درودگر، مدیر بازاریابی سازمان لیگ فوتبال، عزمی برای دادن حق پخش تلویزیونی به این شته از سوی صداوسیما وجود ندارد.
با این که سازمان لیگ در لیگ هجدهم هم نتوانست حق پخش تلویزیونی را از صداوسیما بگیرد اما تولید محتوای لیگ برتر که مرتبط با حق پخش تلویزیونی میشود را به یک شرکت که متولی تبلیغات محیطی این فصل لیگ برتر است، واگذار کرده است. این شرکت هم با ارسال نامهای به سایتها، خبرگزاریها، روزنامهها و اپلیکیشنهای ورزشی از آنها خواسته تا اگر قصد استفاده از فیلمهای مربوط به بازیهای لیگ برتر دارند، با آنها وارد مذاکره شوند و پس از امضای قرارداد با سازمان لیگ از این فیلمها استفاده کنند!
در این که سازمان لیگ میتواند از طریق تولید محتوای لیگ برتر درآمدزایی کند، موضوعی است که نمیتوان درباره آن به سازمان لیگ خرده گرفته اما این که مدیران فوتبال در گرفتن حق مسلم این رشته از صداوسیما که میتواند بخش اعظمی از مشکلات مالی فوتبال را برطرف کند، ناکام بودند و حالا چشم به درآمد اندکشان از بخش تولید محتوا بستهاند، موضوعی است که نشان میدهد آنها از گرفتن حق پخش تلویزیونی ناامید شدند و به درآمدهای اندک دیگر چشم بستهاند.
همچنین مسئله دیگری که وجود دارد این است که رسانهها و برنامههای ورزشی بخش اعظمی از فعالیتشان به صورت مکتوب و از طریق تصاویر (عکس) است که شامل بخش تولید محتوا نمیشود، در نتیجه آنها میتوانند بدون استفاده از فیلم بازیها به فعالیتشان ادامه دهند که در این صورت باز هم چیزی عاید فوتبال نمیشود. در نتیجه اگر مدیران فوتبال به دنبال رساندن این رشته به حقشان هستند بهتر است تمرکزشان را روی گرفتن حق پخش تلوزیونی از صداوسیما بگذارند نه این که به دنبال خرده درآمدهای این رشته باشند.
- 14
- 3