
تصویری که از سروش رفیعی طی سالهای اخیر به ذهن سپردهایم، تصویری شفاف و در بردارنده انواع مهارتهای فنی و خصلتهای مرد جوانی بوده که اگر بخواهد و روز خوبش باشد، قادر به انجام هر کار زیبایی در مستطیل سبز است. با این حال آنچه در ارتباط با وی از نخستین روزهای شناسایی شدنش در سطح اول فوتبال کشور تا بهحال رؤیت شده، نوسانهای متعدد و آشکاری بوده که برخی محصول ناسازگاریهای زمانه است، بعضی هم نتیجه کوچهای او به باشگاههایی که گاهی با نوع بازی وی همخوانی لازم را نداشتهاند.
در یک مسیر میانبر دو مقطع حضور وی در پرسپولیس یعنی تیم فعلیاش نیز خصلتهای متفاوتی را نزد او به تصویر کشیده و از «کاکو» فانتزیباز فوتبال ایران مردی را ساخته است که باید با اشتیاق به تماشای حرکاتش نشست ولی گمان نکرد که حضور بعدی وی را هم میتوان به درستی حدس زد و از چند و چون آن مطمئن بود
گرهگشایی از کار سرخها
فقط چهار ماه و نیم حضور در پرسپولیس در نیم فصل دوم لیگ شانزدهم کافی بود تا برانکو ایوانکوویچ بیش از پیش مطمئن شود که رویکردش به این بازیکن خلاق کار اشتباهی نبوده است. او بهرغم کوتاه بودن حضورش در پرسپولیس و مشارکت در شهرآوردی که بهرغم گلزنی اولیه وی نتیجه نهایی آن برتری ۲-۳ آبیها بود، سهمی محسوس در ثبت نخستین قهرمانی قاطع سرخها تحت هدایت این مربی کروات داشت و با حرکات فنی ظریف، دریبلهای ریز و پاسهای تودر دقیقاش گرههایی را از کار پرسپولیس گشود که طبعاً هافبکهای پرقدرتتر اما خشکتری مثل ربیعخواه، نوراللهی و کامیابینیا قادر به بازکردن آن نبودند. خطای پرسپولیس این بود که نه قرار دادی طولانی مدت بلکه موقتی با سروش بست که طبق خواست این بازیکن او را قادر میساخت با رسیدن هر پیشنهاد پرصرفهخارجی بهوی بارش را ببندد و برود.
انتقالی ضعیف
رفیعی در الخور قطر که تیمی ضعیف از لیگ این کشور بود، بهجایی نرسید و در بازگشت از آنجا دوباره با پرسپولیس قرارداد بست اما قراردادی که به سبب محروم بودن سرخها از جذب نفرات تازه عاجل، اجرای آن به نیم فصل دوم لیگ هفدهم ارجاع شد.
بهاین ترتیب سروش بعد از یک نیمفصل بازی توأم با دعوا برای قرمز و زردهای اهوازی سرانجام از شروع نیم فصل دوم مجدداً به یکی از نفرات پرسپولیس تبدیل شد. اینکه برآورد دقیق حضور مجدد رفیعی در جمع سرخها چه بوده، مسألهای است که هم واضح و عیان نشان میدهد و هم به سلایقی بر میگردد که اهالی مختلف فوتبال نسبت به نحوه کار سروش دارند اما در این برآورد کلی نمیتوان شک کرد که اولاً حاصل کار رفیعی در پرسپولیس نسبت به مقطع نخست قدری ناموفقتر بوده و ثانیاً او به آرامی در حال نزدیک شدن به همان میزان کارآیی و بهتبع آن همان مقدار موفقیت در مقطع کنونی است و حتی با اینکه مدت اندک باقیمانده از فصل جاری امکان رسیدن کامل او به سطوح گذشته و آمار قبلیاش را بسیار سخت میسازد اما پرسپولیس همیشه یک فصل بعدی را هم پیشرو دارد تا روی آن حسابهای خود را باز کند و سروش را هم جزیی از آن بینگارد.
مثل مبعلی
سروش که بچه شیراز است و نخستین فصلهای او در لیگ برتر در تیم فجر سپاسی این شهر و در سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۰ سپری شد، با بازی در فولادخوزستان در سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۵ شهره و بهچیزی تبدیل شد که میبینیم. بازیهای فنی و توأم با حس درست از فوتبالی که باید طی هر مسابقه در زمینجاری شود از رفیعی مردی ساخت که فولاد برای ادامه حضور معقولش در لیگ برتر به آن نیاز مبرم داشت و اگر فولاد نخستین قهرمانیاش در لیگبرتر را که در اوایل دهه ۱۳۸۰ حاصل آمد مدیون معماریهای هافبک هنرمندی مثل ایمان مبعلی بود، سروش هم با خصوصیاتی مشابه و بهعنوان یک هافبک- مهاجم خلاق در دومین قهرمانی که در نیمه اول دهه ۱۳۹۰ و با هدایت حسین فرکی حاصل آمد، بینقش و سهم نبود و هرچند کپی کاملاً برابری برای مبعلی نشد اما از او فاصله کلان و گرانی هم نداشت.
دوران «کیروشی» رفیعی
گذراندن دوران خدمت سربازی در تیم آن زمان (۹۵ و ۱۳۹۴) نظامی تراکتورسازی الزامی بود که رفیعی راه دوری جستن از آن را نداشت و پس از آن او به آرامی در قالب همان بازیکنی فرو رفت که کارلوسکیروش هم قبل از قطع ارتباط کاری و فنیاش با هر بازیکن فانتزی بازی طی دو سال آخر حضورش در ایران بارها بهوی روی آورد و حتی دعوتهای مکرر از سروش به اردوها و مسابقات ملی ابتدا این باور را بهوجود آورده بود که آیا کیروش بیش از حد اهمیت برای وی قایل نیست.
درهای باز شده تیم ملی
امروز که آن ابهامها زدوده شده، رفیعی بهعنوان یک هافبک خلاق که در ۲۹ سالگی به نقطه اوج تکاملش رسیده میتواند آیندهای روشنتر را برای خود پیریزی و پایهای محکم و مهرهای مهم در ساختار سرخهای تهرانی در سالهای پیش رو باشد.
عوض شدن سرمربی تیم ملی و روی کار آمدن مردی که به احتمال قوی به بازیکنانی فانتزی مثل رفیعی بهای بسیار بیشتری خواهد داد، دریچههای تازهای را در این زمینه هم بهروی سروش خواهد گشود تا اندوخته دیدارهای ملی وی فقط ۵ مسابقهای نباشد که تاکنون بهنام وی ثبت شده است. اینکه سروش چطور و به چه میزان در این مدت افتخار اندوزی میکند البته مسألهای است که به همت وی و نوع طراحی مربیان پرسپولیس و شاید تیم ملی برای او باز میگردد اما قدر مسلم اینکه یک دنیا موقعیتهای تازه پیش روی او خودنمایی میکند..
- 10
- 5