استقلال این روزها، ماکتی از کل ایران است؛ کشوری که در آن بناهای باشکوه با گذشت زمان و خون جگر خوردنها ساخته میشوند و یکشبه پلاسکووار در آتش سوءتدبیر میسوزند. آندرهآ استراماچونی یک تفکر موفق را در تیم پیاده ساخت؛ تفکری مبتنی بر چینش ۲-۵-۳ و سبک فوتبال ایتالیایی. مدیران استقلال چگونه بر آن شدند تا برای هدایت این کشتی شکسته ناخدای ایرانی بیابند که با این چینش آشنایی ندارد؟ چنین ناخدایی قرار است در آستانه بازی با الکویت، الریان و پرسپولیس این کشتی را بکوبد و از نو بسازد؟ یا بدون آنکه از شیوه هدایت آن سر در بیاورد دست روی سکان بگذارد؟
یک سناریوی تکراری در ساختمان سعادتآباد؛ وعدهها و مژدهها یک خواب شیرین بودند که در پی آن یک حقیقت کابوسوار پدیدار گشت. در کمتر از ۱۸ ماه، این اتفاق برای مامه تیام، سیدمجید حسینی، اللهیار صیادمنش، آیاندا پاتوسی و حالا آندرهآ استراماچونی افتاد. شخصی شایعه میکند شیخ دیاباته، مهدی قائدی، روزبه چشمی و هروویه میلیچ در آستانه پیوستن به تیمهای دیگر هستند. سران باشگاه این شایعات را با بیانیه و مصاحبه و هر سلاح دیگری تکذیب میکنند. این سخنان اعتماد چه شخصی را میتوانند جلب کنند؟
میگویند تحریم، FATF و امثال اینها استراماچونی را فراری دادند اما بازیکنان داخلی نظیر مهدی قائدی، سیدحسین حسینی و علی کریمی نیز دریافتیشان تا نیمفصل به ۱۰ درصد نمیرسد. چه رخ داده که باشگاه بزرگ استقلال حقوق نیروی کار داخلی خود را نیز نمیتواند بپردازد؟
باشگاه الریان، رقیب استقلال در پلیآف لیگ قهرمانان آسیا، وینگر سرشناسی به نام یاسین براهیمی دارد که ارزشش در سایت ترانسفرمارکت ۵/ ۱برابر ارزش کل تیم استقلال است. با این حال، آنها به دنبال جذب یک مهاجم مطرح نیز هستند. برای مقابله با نماینده قطر، استقلالیها فعلاً شمشیری تیزتر از جمله تکراری و ملالتآور «خب، آنها پول نفت را به فوتبال تزریق میکنند» ندارند. آیا بهراستی آنها از این وضعیت باخبرند اما برنامهای ندارند؟
بهجز پاداش فیفا که بخشی از آن خرج طلب پروپژیچ شد، از انتقال بازیکنانی نظیر تیام، مجید حسینی و صیادمنش و همچنین پاداش حضور استقلال در لیگ قهرمانان آسیا، بالغ بر ۵/ ۲ میلیون دلار به منابع مالی باشگاه افزوده شده است. خارجیهای باشگاه که پول خود را نمیگیرند و میروند. پس این پول به کجا رفته است؟ کدام شعبدهبازی در باشگاه این مبلغ هنگفت را غیب کرده است؟
سام ستارزاده
- 18
- 3