پیراهن شماره یک برای مدیران و کادر فنی باشگاه پیراهن ارزشمند و مهمی است. قبل از اینکه جراحی کنم، مدیرعامل باشگاه به عیادت من آمد، پیراهن شماره یک را به من داد و گفت این پیراهن برای تو حفظ میشود. برای بازی رفت که در مالزی برگزار شد، من از نروژ به اردو آمدم و در ترکیب اصلی نیز حضور داشتم و بازی صفر بر صفر تمام شد. دروازهبانی که به ترکیب اصلی میرسد، قطعا برای اردوی بعد هم دعوت میشود اما این اتفاق برای من نیفتاد قبل از جام جهانی ۲۰۱۴ و در بازی آخر مقابل کرهجنوبی در تیم ملی حضور داشتم.
همراه فولاد قهرمان لیگ شدیم، عنوان بهترین خط دفاع آسیا را بهدست آوردیم اما خیلی راحت حق من را تضییع کردند انتخاب فوتبالی با وطنفروشی فرق دارد. مگر سامان قدوس به سوئد برود به او میگویند وطنفروش؟ او ترجیح داد ایران را انتخاب کند. من هم اگر ۵ سال قبل بود نروژ را به ایران ترجیح میدادم.
امیر اسدی
حدود ۶ ماه بعد از آن مصدومیت بدموقع، روزگار بر وفق مراد سوشا مکانی است. بازیکنی که مدیران میوندالن قبل از جراحی، قراردادش را به مدت ۳ فصل تمدید کردند و به او قول دادند که همچنان شماره یک تیمشان است. سوشا مکانی اما ناگفتههای بسیاری از دوران حضور در فوتبال ایران دارد. از اتفاقهایی که در تیم امید برای او رخ داد تا تیم ملی بزرگسالان که حسرت حضور در جام جهانی را در دل او باقی گذاشت. سوشا دست به افشاگری زده و حرفهایی به زبان آورده که قابل تأمل است. بخصوص جایی که میگوید چرا همراه ایران به جام جهانی ۲۰۱۴ نرفت و البته آن محرومیتی که مقابل نیجریه شامل حالش شد
درمان آسیبدیدگیات چطور پیش میرود؟ آیا آماده حضور در زمین شدهای؟
باشگاه میوندالن خیلی اصرار داشت که پای آسیبدیدهام را در نروژ عمل کنم اما خودم علاقهمند بودم تا دکتر کیهانی جراحم باشد. به چند دلیل این کار را انجام دادم. ابتدا اینکه خیالم از جراحی راحت باشد و دوم اینکه دکتر کیهانی دوست خوبم است و مطمئن بودم که تمام انرژی، تجربه و توانش را میگذارد تا رباط من را به بهترین شکل درمان کند. به همین دلیل هیچ ترسی ندارم که به فوتبال برگردم و دوباره در زمین حضور داشته باشم.
فوتبالیستها وقتی آسیب میبینند، یک جمله جالب به زبان میآورند. این را مرتضی پورعلیگنجی و سعید عزتاللهی هم در مصاحبههایشان گفتند. اینکهای کاش دشمن آدم هم آسیب نبیند. برای تو هم حتما این ۶ ماه خیلی سخت گذشت. اینطور است؟
دقیقا. جراحی سخت است و دوران نقاهت و درمان آن سختتر. این ۶ ماه خیلی طاقتفرسا است. اگر بازیکن روحیه نداشته باشد، دلزده میشود و دیگر نمیتواند با آمادگی کامل به زمین برگردد. روزهای خستهکننده بعد از مصدومیت باعث میشود تا خیلیها از هدفی که دارند دور شوند. من در این مدت زیر نظر دکتر کیهانی، دکتر نوروزی، خانم محمدی و دکتر صفری کار کردم و خدا را شکر آماده میشوم تا به زمین برگردم. بازگشت به ورزش- بعد از آسیبدیدگی یک بحث تخصصی است که با انجام حرکات اصلاحی و عضلانی آسانتر میشود. اگر اتفاق خاصی نیفتد از یک ماه دیگر میتوانم به ترکیب میوندالن برگردم و در لیگ برتر نروژ بازی کنم.
با میوندالن قرارداد داری؟
من ۳ سال با میوندالن قرارداد دارم و خوشبختانه باشگاه در شرایط خوبی هم قرار دارد. کادر فنی، مدیریتی و بازیکنان اعتماد زیادی به من دارند و به همین دلیل قرارداد من به مدت ۳ فصل تمدید شد. در بازگشت هم همه چیز به خودم بستگی دارد. هر وقت ببینم شرایط بازی دارم، بهعنوان دروازهبان اول روی من حساب میکنند.
فصل قبل دروازهبان دوم تیم ملی کامرون در میوندالن حضور داشت اما با وجود تو کمتر به او بازی رسید. هنوز هم این دروازهبان در تیمتان حضور دارد؟
این دروازهبان در یکی از بازیهای تدارکاتی پیشفصل دچار شکستگی از ناحیه مچ و ساق پا شده و فعلا نمیتواند برای میوندالن بازی کند. همین مساله در کنار مصدومیت من باعث شد تا میوندالن شرایطی بحرانی را درون دروازه پشت سر بگذارد. در حال حاضر دو دروازهبان در تیم ما حضور دارند که اولی دروازهبان ثابت تیم زیر ۲۳ سالههای نروژ است و در جام جهانی امیدها بازی کرده و دومی هم از تیم مشهور مولده آمده تا برای میوندالن بازی کند. من که برگردم احتمالا یکی از آنها به باشگاه قبلیاش برمیگردد.
مگر به تو گفتهاند که هر وقت برگردی ثابت هستی؟
پیراهن شماره یک برای مدیران و کادر فنی باشگاه پیراهن ارزشمند و مهمی است. قبل از اینکه جراحی کنم، مدیرعامل باشگاه به عیادت من آمد، پیراهن شماره یک را به من داد و گفت این پیراهن برای تو حفظ میشود. گفت هر وقت شرایط بازی پیدا کنی، این پیراهن را میپوشی و به زمین میروی. نه تنها مدیرعامل باشگاه بلکه سرمربی هم چنین نظری دارد و از این بابت اصلا نگران نیستم.
اخبار فوتبال ایران را پیگیری میکنی؟
اصلا، اصلا. اخبار را پیگیری نمیکنم اما گاهی در اینستاگرام سری میزنم و گذرا برخی اتفاقها را میبینم. فقط متاسفم سالها در فوتبالی حضور داشتم که به جای پرورش استعدادهای ناب، دنبال آتو گرفتن و تخریب یکدیگر هستند. همه فقط کسب موفقیت به هر قیمتی را دوست دارند و به ساختار و نحوه باشگاهداری هیچ توجهی نمیکنند. چند روز قبل مصاحبهای از یک مربی لیگ برتری را دیدم. او حرفهای جالبی میزد و میگفت از نظر سواد فوتبالی زیر خط فقر بهسر میبریم. روز به روز بدتر میشویم و هر کسی هم میگوید پیشرفت میکنیم قطعا دروغ میگوید. کسانی که فوتبال ایران را سر پا نگه داشتهاند استعدادها هستند. تنها کسی هم که از این استعدادها استفاده کرد، کارلوس کیروش بود. کیروش را فراری دادیم و با شفر هم برخورد مناسبی نکردیم. آسیاب به نوبت است و شک نکنید تمام میهمانها را فراری میدهیم، چون سواد فوتبالی نداریم.
اما انتظار از وینفرد شفر زیاد بود، بخصوص در دو فصل و نیمی که از حضورش در استقلال میگذشت.
من کاری به نتایج ندارم. منظور حرفهای من سواد برخورد است. مدیر یا باید یک خارجی را نمیآورد و اگر به هر دلیلی میآورد، چنین برخوردهایی انجام ندهد. شفر را همین دو هفته قبل به بالا پرتاب میکردند اما حالا به نگهبان باشگاه میگویند که او را راه نده. شفر میهمان ایران بوده و اینجا کار کرد. کاری ندارم پولش را گرفته، اخراج شده یا نشده اما نحوه خداحافظی با او واقعا زشت بود. فوتبال ما نتیجهگرا است و شاید همین اتفاق برای برانکو هم بیفتد. باید این فرهنگ را جا بیندازیم که میهمانهای خارجی را با گل و شیرینی بدرقه کنیم نه اینکه چنین برخوردی انجام بدهیم. اصلا مگر کیروش آدم کوچکی بود که اینچنین با او قطع همکاری کردیم؟
تو یکی از بازیکنانی بودی که در این سالهای اخیر توسط کیروش به اردوی تیم ملی دعوت شدی. چطور شد که نتوانستی حتی یک بار در فهرست تیم ملی برای حضور در جام جهانی راه پیدا کنی؟
این ماجرا مفصل است و قبلا در تیمهای پایه هم برای من رخ داده. در تیم امید و زمان مربیگری رنه سیموئز، یک نفر کارهای گذرنامه بازیکنان را انجام میداد. سیموئز از نظر فنی خیلی مرا قبول داشت و البته من هم دوران آموزشی خدمت سربازی را میگذراندم. به سیموئز گفته بودند سوشا سرباز است و نمیتواند از ایران خارج شود. گفته بود مگر میشود چنین اتفاقی رخ بدهد که گفته بودند چرا که نه. حتی به سیموئز گفتند باید یک نفر دیگر را به جای مکانی انتخاب کند. ببینید کار تا چه حد زشت و غیر فوتبالی بوده. حالا بماند که این مسوول گذرنامه برای چه کسی کار میکرد و چطور اینقدر راحت با فریب آینده فوتبالی یک نفر را خراب کرد.
نمیگویی برای کدام دروازهبان این راهکارها را در نظر گرفته بود؟
نوشدارو پس از مرگ سهراب فایدهای ندارد. از این سنگاندازیها و اتفاقهای خارج از محدوده فوتبال خیلی به فوتبال من ضرر زد. یک موضوع دیگر. سال آخری که من در لیگ ایران بودم، بروید آمار در بیاورید و ببینید چند هفته مرا بیدلیل محروم کردند. در هیچیک از اتفاقها هم مقصر نبودم.
چه اتفاقهای دیگر برای تو رخ داد؟ فکر میکنم در این دو جام جهانی، حداقل میتوانستی در یکی از آنها بهعنوان یکی از ۳ دروازهبان ایرانی حضور داشته باشی اما این اتفاق هرگز رخ نداد. آن هم پشت پردهای داشت؟
قبل از جام جهانی ۲۰۱۴ و در بازی آخر مقابل کرهجنوبی در تیم ملی حضور داشتم. همراه فولاد قهرمان لیگ شدیم، عنوان بهترین خط دفاع آسیا را بهدست آوردیم اما خیلی راحت حق من را تضییع کردند. من را خیلی راحت صدا زدند که بیا این برگه را امضا کن تا وکیل فدراسیون فوتبال حق تو و کارلوس کیروش را بگیرد. آن هم به خاطر اتفاقهایی که بعد از پیروزی ایران مقابل کرهجنوبی و صعود به جام جهانی افتاد. بعد از یک ماه خبر دادند که سوشا مکانی از بازی نخست ایران در جام جهانی و مقابل نیجریه محروم شده. یک درصد فکر نکنید که همه اینها با هماهنگی بوده. مشخص بود که میخواستند تمام تقصیرها را گردن من بیندازند تا مربی تیم ملی محروم نشود. من را محروم کردند تا یک مجری یک دروازهبان را از کشوری دیگر به تیم ملی بیاورد و به جام جهانی ببرد. نوش جانشان.
تو تنها دروازهبانی بودی که به جز بیرانوند در مقدماتی جام جهانی و مقابل سوریه بازی کردی. در آخرین اردوی قبل از جام جهانی چه اتفاقی افتاد که خط خوردی و به روسیه نرفتی؟ آیا باز هم اتفاقی غیرفوتبالی رخ داد؟
ایران در مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۸ فقط ۲ گل خورد که آنهم از سوریه در بازی برگشت و در ورزشگاه آزادی بود. این میتواند قدرت سوریه را نشان بدهد. کیروش، میک مکدرموت را مأمور کرده بود تا بازیهای مرا در نروژ ببیند و آنالیز کند. در نروژ خوب کار کردم و به تیم ملی دعوت شدم. برای بازی رفت که در مالزی برگزار شد، من از نروژ به اردو آمدم و در ترکیب اصلی نیز حضور داشتم. بازی در آن شرایط آب و هوایی عجیب با نتیجه صفر بر صفر تمام شد. دروازهبانی که به ترکیب اصلی میرسد، قطعا برای اردوی بعد هم دعوت میشود اما این اتفاق برای من نیفتاد. شما خودتان قضاوت کنید که چه شد از فهرست تیم ملی خط خوردم؟ اصلا مشخص نبود که از بیرون به کیروش گفتهاند سوشا را دیگر به تیم ملی دعوت نکن.
انگار از این اتفاقها خیلی ناراحتی.
چرا ناراحت نباشم؟ بیشتر از همه، وقوع چنین اتفاقهایی به من ضربه زد. شما فکر کنید جایی کار میکنید که تمرکز شما را به هم میریزند. آیا میتوانید دوباره بهترین مطالب را بنویسید؟ در مورد من هم چنین چیزی صادق است. باور کنید اگر ۵ سال زودتر به نروژ میآمدم، برای تیم ملی این کشور بازی میکردم.
واقعا میگویی یا شوخی میکنی؟
واقعا میگویم. همانطور که سامان قدوس بین ایران و سوئد حق انتخاب داشت و ایران را انتخاب کرد، من هم اگر زودتر به نروژ میآمدم. برای تیم ملی بازی میکردم. از آن موقع تا امروز ۵۰ بازی ملی برای نروژ انجام میدادم و چه بسا به باشگاههای بزرگتر هم میرفتم. شما هم وقتی جایی هستی که نمیتوانی حقات را بگیری، صدر درصد چنین تصمیمی میگیری.
اما اگر چنین انتخابی انجام میدادی، قطعا با انتقادهایی هم رو به رو میشدی.
انتخاب فوتبالی با وطنفروشی فرق دارد. مگر سامان قدوس به سوئد برود به او میگویند وطنفروش؟ او ترجیح داد ایران را انتخاب کند. من هم اگر ۵ سال قبل بود نروژ را به ایران ترجیح میدادم. الان هم ناامید نیستم. تیمم یکی از بهترین تیمهای فوتبال نروژ است و من به محض بازگشت تمام وجودم را میگذارم تا میوندالن به موفقیت برسد.
شایعه شرطبندی در فوتبال ایران را شنیدهای؟
تا حدودی، چطور؟ در این سالهایی که برای باشگاههای مختلف در لیگ ایران بازی میکردی، چنین پیشنهادی به تو دادند یا نه؟
شخصیت من طوری بود که کسی جرأت نداشت در رابطه با این حرفها نزدیک من شود. الان مد شده که مدیر برنامهها حضور دارند و با فلان مربی و بازیکن کار میکنند. من اما همیشه از چنین روابطی دور بودم. درباره شرطبندی متأسفانه وجود دارد و من هم چیزهایی شنیدهام. این اتفاق اما با روح جوانمردی در فوتبال متضاد است. از مربی تا مدیرعامل، بازیکن و حتی مربی وارد شرطبندی شدهاند و کسی هم نمیتواند جلوی این قضیه را بگیرد. هر جا پول وارد شود، فساد هم پشت سرش میآید. اینکه چطور بتوانی با آن برخورد کنی مهم است.
اما شرطبندی نه تنها در فوتبال ایران بلکه در اروپا هم وجود دارد.
همینطور است. شما ببینید فوتبال ایتالیا، بلژیک و پرتغال تا چه حد درگیر این ماجراها بودهاند. حتی پای برخی از چهرهها به زندان و دادگاه هم باز میشود. این اتفاقها در همه جای دنیا رخ میدهد اما فکر نمیکنم در فوتبال اروپا هیچ بازیکنی پیدا شود که آیندهاش را با شرط بندی گره بزند. در ایران چون سواد فوتبالی کم است، خانواده فوتبال خیلی دیر متوجه ترکشها میشوند.
یک سوال که دوست دارم از تو بپرسم. اگر برگردی به چند سال قبل، کدام اشتباهت را تکرار نمیکنی یا کدام کار را انجام نمیدهی؟
همه کارها را انجام میدهم. حتی با شدت بیشتر. تنها افسوسم این است که به برخی آدمها اعتماد کردم.
برخیها که لایق این اعتماد نبودند.
اما به خاطر برخی کارهایت جو عجیبی هم به راه افتاد.
برای هر یک از کارهایم دلیل دارم. اگر بخواهیم درباره فوتبالم صحبت کنیم از خودم مطمئن هستم. من از رقابت سالم با هیچ دروازهبانی ترس ندارم. همین الان بگویید برو با دخئا رقابت کن. اگر سالم باشد هیچ واهمهای ندارم.
متأسفانه در ایران اینطور نیست. یکسریها خارج از زمین قدرت دارند و با استفاده از آنها مسیر خود را طی میکنند.
همه این نقطه ضعف من را میدانستند و به همین خاطر خارج از زمین تمرکزم را به هم میریختند.
قبول نداری که برخی جاها خودت هم مقصر بودی؟
نمیدانم منظور شما کجاهاست اما در ایران هر چقدر هم تلاش کنی اما اگر یک روز خوب نباشی، آن را به چیزی ربط میدهند که اصلا درست نیست. همه اتفاقها را سمتی میبرند که تو ضرر کنی. بنابراین یک بازیکن در رقابت سالم دوام نمیآورد و نمیتواند به آنچه لیاقتش را دارد، برسد. سرکوفت زدن همراه با انرژی منفی. این چیزی است که خیلی به من ضربه زد و اجازه نداد به اهدافم برسم. حالا اما با اتکا به تمام این تجربیات تلاش میکنم تا به زمین برگردم و بازیکن مهمی برای میوندالن در لیگ برتر نروژ باشم.
- 9
- 3