به گزارش تابناک باتو، قطب شمال در طول زمستان نور روز بسیار اندکی دارد، بنابراین گوزنهای شمالی طوری تکامل یافتهاند که تا حد ممکن بتوانند در تاریکی ببینند. رنگ چشم گوزن شمالی در فصل زمستان از طلایی به آبی تغییر میکند و میزان بیشتری از مقدار کم نور موجود را دریافت کرده و بینایی آنها را بهتر میکند.
چرا بابانوئل گوزن شمالی را برای کشیدن سورتمه انتخاب کردتابناک باتو ـــ گوزنهای شمالی در قطب شمال زندگی میکنند، جایی که دما در شبهای طولانی زمستان اغلب به زیر ۳۰ درجه سانتیگراد میرسد. برخلاف اکثر پستانداران که فقط یکلایه خز دارند، گوزن شمالی دارای دولایه خز است: یک پوسته متراکم در زیر پتویی از موهای محافظ توخالی. گوزن شمالی میتواند تا ۲۰۰۰ تار مو در یک سانتیمتر مربع از پوستش داشته باشد یعنی حدود ۱۰ برابر بیشتر از تراکم موی سر انسان.
این لایه دوگانه هوا را به دام میاندازد و پوششی عایق ایجاد میکند که موجب میشود گوزن شمالی گرمای بدنش را از دست ندهد و همچنین مانع رسیدن برف به سطح پوست و خنک شدن آن میشود. این امر به گوزن شمالی امکان میدهد تا گرم بماند.
یکی از دلایل احساس سرما از دست دادن حرارت بدن در بعضی اندامها است. هنگامیکه خون به انگشتان دستوپا یا گوش و بینی میرسد خنک میشود و قلب ما باید با سرعت بیشتری پمپاژ کند تا خون دوباره گرم شود. این روند نیاز به انرژی زیادی دارد که ما از غذا دریافت میکنیم، چیزی که اغلب در قطب شمال وجود ندارد.
رنگ چشم گوزن شمالی در فصل زمستان از طلایی به آبی تغییر میکند
اما گوزنهای شمالی چیزی به نام تبادل حرارتی ضدجریان دارند که به آنها اجازه میدهد که گرما را بازیافت کنند تا قلب نیازی به کار سخت و شدید نداشته باشد. شریانها و سیاهرگهایی که خون را به قلب و از قلب میبرند درهمتنیده شدهاند و اجازه میدهند گرمای خون شریانی گرم به خون وریدی سرد منتقل شود. بسیاری از این تبادل گرما در استخوانهای بینی مخصوص گوزن شمالی رخ میدهد، جایی که مقدار زیادی هوای سرد از طریق سوراخهای بینی استنشاق میشود. رگهای خونیِ بسیار متمرکز در سوراخهای بینی آنها باعث شده که آنها اغلب بینی قرمزی داشته باشند.
تناسباندام و رژیم غذایی
گلسنگ -ارگانیسمی که از رابطه همزیستی بین جلبکها و قارچها به وجود میآید- اصلیترین چیزی است که گوزن شمالی در طول زمستان میخورد. گلسنگها شبیه به پوستهای خشن هستند که اغلب روی تنه درختان و صخرهها وجود دارند.
گلسنگها در قطب شمال به وفور یافت میشوند و منبع غذایی ایدهآلی برای گوزنهای شمالی هستند که میتوانند هر کجا بروند آن را پیدا کنند. این بدان معناست که گوزنهای شمالی نیازی به ذخیره چربی بدن یا ذخیره غذا ندارند و بر خلاف بسیاری از حیوانات دیگر، میتوانند یک وعده کافی و تازه گلسنگ بخورند.
گوزنهای شمالی در واقع تنها پستاندارانی هستند که به لطف باکتریهای مخصوص موجود در روده خود قادر به هضم گلسنگ هستند.
قطب شمال در طول زمستان نور روز بسیار اندکی دارد، بنابراین گوزنهای شمالی طوری تکامل یافتهاند که تا حد ممکن بتوانند در تاریکی ببینند. رنگ چشم گوزن شمالی در فصل زمستان از طلایی به آبی تغییر میکند و میزان بیشتری از مقدار کم نور موجود را دریافت کرده و بینایی آنها را بهتر میکند.
گوزن شمالی حتی میتواند در اشعه ماوراءبنفش هم ببیند. اگرچه این حس شگفتانگیز در پرندگان و حشرات رایج است، گوزنهای شمالی تنها پستاندارانی هستند که این توانایی را تکامل دادهاند. اشیایی که با چشم انسان در پسزمینه ترکیب میشوند، برای گوزنهای شمالی بسیار بیشتر قابلمشاهده و تشخیص هستند. شاید بتوانیم با اندکی ارفاق بگوییم گوزنهای شمالی میتوانند در تاریکی ببینند.
ثبات و استواری
در کارتهای تبریک کریسمس، گوزنهای شمالی پرواز میکنند اما در واقعیت مجبورند روی زمین سرد و یخزده راه بروند. آنها برای راه رفتن در برف بدون فرورفتن یا سرمازدگی، سمهای هلالی شکلی را دارند که آنها را محکم سر جایشان نگه میدارد، این سمهای همهفنحریف بهعنوان بیل برای حفاری و یافتن گلسنگ زیر برف هم کاربرد دارند.
بالشتکهای سم در طول زمستان منقبض و سخت میشوند و به گوزنهای شمالی اجازه میدهند روی لبههای تیز سم خود راه بروند. (شبیه کفشهای مخصوص یخنوردی) علاوه بر کاهش سطح سم در معرض زمین سرد، لبههای سم در یخ و برف را میبرند تا از لیز خوردن جلوگیری کنند. این یک سازگاری عالی برای ثابت نگه داشتن گوزن شمالی روز زمینهای یخ زده قطبی است.
گوزنهای شمالی تنها گونههای اهلی شده گوزنها هستند که مردم از عصر حجر از آنها برای رفتوآمد استفاده میکردند و جایی که هیچ اسبی زنده نمیماند کاربری نظیر آن برای ساکنان مناطق سردسیر دارند.
گوزنهای شمالی تا ۵۰۰۰ کیلومتر در سال مهاجرت میکنند؛ بیشتر از هر پستاندار خشکی دیگری! آنها بهطور منظم ۵۵ کیلومتر را در طول در روز راه میروند و میتوانند با سرعت ۸۰ کیلومتر در ساعت بدوند.
هرچند این گوزنها تا سالهای سال میتوانند شغل خود را بهعنوان یاوران پخش هدایای کریسمس حفظ کنند اما در ۳۶۴ روز دیگر سال زندگیشان تحت خطر است.
گوزنهای شمالی میتوانند گرم بمانند، در تاریکی ببینند، روی سطوح لغزنده صاف و استوار بمانند و در خشنترین محیطها غذا پیدا کنند؛ اما در برابر یک دشمن ناتوان هستند: تغییرات اقلیمی.
آب شدن یخهای قطبی، محیط و روش زندگی این گوزنها را بهشدت تهدید میکند و برای زنده ماندن و ادامه بقا بیشتر از کارفرمای قرمز پوششان، به تلاش انسانها برای جلوگیری از افزایش دمای کره زمین نیاز دارند.
***
بابانوئل و کادوهایش از کجا پیدا شدند؟ | نقش کوکاکولا در جهانی شدن پیرمرد مهربان
نقشآفرینی پیرمردی شاد و سرخپوش به نام بابانوئل در مراسم کریسمس ریشهای تاریخی ندارد بلکه این شرکت کوکاکولا بود که به شخصیت سانتا چهرهای جهانی داد؛ با این حال داستان قدیمی بابانوئل خواندنی است.
به گزارش همشهری آنلاین، ننه سرمای قصهگوی ما که شب یلدا را با داستانهای پرهیجانش گرم و دلنشین میکند، شخصیتی فولکلور و بومی دارد اما چهره بابا نوئل را شرکت کوکاکولا و در همین سالهای اخیر خلق کرده است!
اواخر قرن هجدهم بود که یک خانواده اروپایی مراسمی در نیویورک برگزار کرد تا یاد یک روحانی مسیحی مهربان و حامی کودکان به نام سانتا کلاوس را گرامی بدارد. این مهمانی با جورابهای پر از شکلات و شومینههایی آراسته با شاخههای میوه تزئین شده بود و پس از آن بود که سانتا توسط یک تاریخنویس نیویورکی به نام جان پینتارد وارد تاریخ معاصر آمریکا شد.
به گزارش کمپانی کوکاکولا، در سال ۱۹۳۱، این شرکت به یک تصویرگر سفارش داد تا سانتا را برای تبلیغات کریسمس نقاشی کند و از آن برای تبلیغ نوشیدنیهای خود استفاده کرد. تبلیغات کوکاکولا نقش زیادی در شهرت جهانی شخصیت شاد و امروزی سانتا پیدا کرد.
تا پیش از آن و به بهانه تولد حضرت عیسی، پیروان این دین مهمانیهایی خانوادگی به صرف شام و هدیه برگزار میکردند؛ مسیحیان سنتی ایتالیا از مجسمههایی که در شهر ناپل، ایتالیا، ساخته میشد و عمدتا به شکل شخصیت حضرت مریم، نوزادش عیسی و دیگر قدیسهای مسیحیت بود برای دکور کریسمس استفاده میکردند و خبری از بابا نوئل نبود.
سنت (قدیس) نیکلاس یا سانتا کلاوس به عنوان یک روحانی خوشنام مسیحی در قرن سوم میلاد و در ترکیه امروزی زندگی میکرد و بعد از انقلاب پروتستانها در اروپا شهرت یافت؛ حتی رسم درخت کاج کریسمس نیز از اروپای شمالی وارد آمریکا و سپس دیگر کشورهای مسیحی شد چراکه محل تولد حضرت عیسی، شهر بیت لحم در فلسطین اشغالی است و درختی که حضرت مریم به آن پناه برد یک نخل خرما است.
تا زمان جنگ جهانی دوم و تسلط آمریکا بر اروپا، سنتهایی مانند هدیه دادن بابا نوئل وجود نداشت و مردم از بازارچههای موسوم به پرزپه سمبلها و مجسمههای تولد عیسی مسیح را خریداری میکردند اما تبلیغات و رسانه نقشی بسزا در ماندگاری شخصیت بابا نوئل و افزایش هیجان جشن کریسمس داشتند و اکنون سانتا شهرتی جهانی یافته است.
امروزه، شخصیت بابا نوئل عمدتا به عنوان مردی سرخپوش شناخته میشود که در شب کریسمس برای دختران و پسران خوب اسباببازی میآورد؛ بچههای خوب در صبح کریسمس به ذوق هدیههای خود بیدار میشوند و البته بچههای بد هم چند روز بعدتر از عجوزهای به نام «بفانا» ذغال میگیرند! با این حال داستان اصلی سنت نیکلاس کمتر نقل میشود.
***
حقایق جالب و جذاب در مورد کریسمس
همزمان با سالروز تولد عیسی مسیح در تاریخ ۲۵ دسامبر، در آیین مسیحیت جشنی با عنوان کریسمس یا نوئل برگزار می شود.
کریسمس از مهمترین تعطیلات در جهان است که مسیحیان با برگزاری آن به استقبال سال نو میلادی یعنی اولین روز ژانویه می روند و معمولا این جشن تا پایان روز ۶ ژانویه ادامه دارد.
در ادامه به حقایق و نکات جالب در رابطه با جشن کریسمس اشاره خواهیم نمود:
بزرگترین درخت کریسمس در واشنگتن به نمایش گذاشته شده است که ۶۷ متر ارتفاع دارد.
هنگامی که شکلات cane در آلمان اختراع شد، آن را شبیه به حرف J ساختند که حرف اول Jesus یا عیسی مسیح بود. راه راه قرمز هم سمبل خون عیسی مسیح است.
بلک فرایدی یا جمعه سیاه شلوغ ترین روز برای مغازه ها است که دو روز قبل از کریسمس است.
یک سوم از ۲۰ فیلم پرفروش دنیا در دوران کریسمس بیرون داده شده است.
در ژاپن رسم دارند که برای کریسمس؛ KFC می خورند و باید از دو ماه قبل سفارش بدهند.
زنگوله مخصوص کریسمس مربوط به آهنگی در مورد جشن شکرگزاری است که در سال ۱۸۵۷ سروده شد؛ اولین آهنگی که فضانوردان آن را سرودند.
از هر سه نفر؛ یک نفر منتظر کریسمس است تا خرید هایش را انجام دهد.
واژه کریسمس به معنای جشن مسیح است.
درخت کریسمس معمولاً ۱۵ سال قبل از این که فروخته شود، کاشته می شود.
رودولف و بینی قرمز رنگش به عنوان نمادی برای تبلیغات در سال ۱۸۳۹ روی کار آمدند.
هرسال بیش از ۴۰۰ هزار بیماری به دلیل مواد دور ریختنی و زباله های حاصل از جشن کریسمس، اتفاق می افتد.
بر خلاص تصور عموم، کریسمس تولد عیسی مسیح نیست و طبق کتاب انجیل، عیسی مسیح در ماه زمستان متولد نشده است.
حدود شش هفته طول کشید تا چارلز دیکنز سرود کریسمس را بسراید.
مطالعه دپای در فیسبوک در سال ۲۰۱۰ انجام شد و نشان داد که دو هفته قبل از کریسمس؛ رایج ترین تایم جدایی زوج ها از یکدیگر است.
در بعضی از کشورهای آسیایی؛ فیل های سفید، مقدس شناخته می شوند اما قیمت آن ها زیاد است، بنابراین نمادی از این فیل ها را به عنوان کادو به یکدیگر می دهند که ارزش زیادی برایشان دارد.
در سال ۲۰۱۲ بیش از ۱۵۰۰۰ آسیب دیدگی در ماه نوامبر و دسامبر اتفاق افتاد که به خاطر چیدمان و دکوراسیون تعطیلات کریسمس بود و ۳۴ درصد آن ها حین انجام کار تزئینات از بلندی افتاده بودند.
بزرگترین نمایش نورها برای جشن کریسمس در استرالیا انجام شد که در آن بیش از یک میلیون لامپ ال ای دی نصب شد که ۳۸۰۰ متر را پوشش داده بود.
۶ مورد از بهترین درخت های کریسمس، درخت های ایالت اورگن، کارولینای شمالی، پنسیلوانیا، میشیگان، واشنگتن و ویسکانسین هستند.
شهر ونکوور در کانادا اولین محلی است که جشن سویشرت های زشت کریسمس در آن برگزار شد.
در سال ۱۹۸۰ پرفروش ترین اسباب بازی کریسمس مکعب روبیک بود که ۱.۹۹ فروخته می شد. اکنون قیمت آن ۱۰ دلار است.
مشهورترین تئوری از اینکه چرا کلوچه ها و شیر را در مراسم کریسمس برای بابا نوعل می گذارند، این است که در زمان های قدیم مردم برای ست نیکولاس شیر و کلوچه تهیه می کردند.
مردم یونان باستان گیاه دارواش را یک گیاه مقدس می دانستند و عقیده داشتند که بوسه زیر این درخت در زندگی زناشویی شانس زیادی به وجود خواهد آورد.
- 14
- 1