میشل نول دوست دارد فکر کند «دفتر کارش» بهترین منظره در دنیا را دارد.
از پنجرهاش، خرابههای شهر رم یا بعضی روزها شفق شمالی را تماشا میکند.
نول ٤٤ساله خلبان شرکتهای بزرگ و نخستين خلبان زن شرکتی است که در لیست «فوربز جهانی ٢٠٠٠» قرار دارد. او به مدت ٦ سال مدیران اجرایی کمپانی را برای شرکت در جلسههای کاری که ممکن است ساعتها یا روزها طول بکشد با هواپیمای خصوصی به پروازهای داخلی و بینالمللی برده است.
داشتن شغل نول شخصیت خاصی میخواهد. (بهعنوان یک زن در صنعتی که مردسالار است) جانسخت است و عاشق همیشه در سفر بودن و تجربههای نو: «من طوری بزرگ شدهام که واقعا تشنه چیزهای متفاوتم. چیزهای ناآشنا را دوست دارم و خیلی خوب با تغییر کنار میآیم.
زمان آمادهسازی
نول باید برای مسافرتی چهار روزه از نیویورک به چارلستون واقع در کارولینایجنوبی آماده شود تا ساعت ١٠ صبح پرواز کند. عصر روز قبل را در آپارتمانش در جرسی سیتی واقع در نیوجرسی به جمعکردن چمدان و لوازم کارش (شامل مدارک کادر پرواز و گواهینامههای خلبانی و پزشکی) و به بررسی برنامه پرواز و بنزین و گزینههای مسیر میپردازد.
میگوید: «خلبانی یک شغل ٢٤ ساعته است» پس خواب مهم است. ٨ ساعت خواب در شب به بدن او کمک میکند که به اختلاف ساعت و نشستنهای طولانی عادت کند.
زمان سر کار رفتن
نول ساعت ٥ صبح با زنگ تلفن موبایل آیفونش از خواب بیدار میشود. (مانند همکاران مردش) کتوشلوار طوسی همیشگیاش را با یک پیرهن سفید یقهدار بروکس برادرز میپوشد. به خاطر شغلش که بیشتر در حالت نشستن است، غذای سبک میخورد: صبحانه او میوه و گرانولا (مخلوط جو دو سر پرک با عسل یا شکر قهوهای) است.
چون در نیویورک زندگی میکند که همیشه ترافیک دارد، ساعت ٦:٣٠ صبح از خانه خارج میشود که تا ساعت ٨ به آشیانه شرکت برسد. همراه خلبان دوم و یک ميهماندار و پرسنل زمینی و تعمیرات و نگهداری به مدت دو ساعت به چک قبل از پرواز (شامل آزمایشکردن تجهیزات و بررسی تعمیرات انجامشده) میپردازد. او خودش به مسافرانش (معمولا بین یک تا ١٢ نفر) خوشامدگویی میکند و شرایط آبوهوایی، زمان پرواز و احتمال تلاطم را توضیح میدهد.
بر فراز آسمان
نول و کمکخلبان هنگام بلندشدن هواپیما و اوجگرفتن تا ارتفاع ١٠هزار پا و در حالت کمکردن ارتفاع، از قانون «کابین استریل» پیروی میکنند؛ یعنی زمانی که تمام مکالمات درباره پرواز است. وقتی که هواپیما با سرعت بهینه حرکت میکند (معمولا در ارتفاع ٤٠هزار پا)، به صورت خودکار بر روی خلبان تنظیم میشود که اجازه میدهد معاشرت شخصی شروع شود. نول میگوید: «وقتی که ساعتها در کابین خلبان مینشینید، میتوانید مردم را بهتر بشناسید. به نوعی در یک خانواده هستید.»
کمکخلبانهای نول معمولا مرد هستند –در حال حاضر از ١٦ خلبان فقط ٣ نفر آنها زن هستند؛ در کل تنها ٦درصد خلبانهای تجاری زن هستند. در حقیقت همه «همیشه» فکر میکنند نول ميهماندار است، مخصوصا وقتی به کشورهایی سفر میکنند که داشتن چنین شغلی برای یک زن غیرمعمول است. نول به یاد میآورد که یکبار، یک پرسنل عملیاتی مدام سوالهایش را از کمکخلبان مرد میپرسید با اینکه کمک خلبان بارها اشاره کرد که «او خلبان است. او خلبان است.»
به گفته نول، زنان خلبانهای بسیار خوبی هستند، چون آنها بهطور طبیعی میتوانند چند کار را با هم انجام دهند و خوشبختانه بورسیهها و کارآموزیهای آموزش پرواز توسط گروههایی مانند «زنان هوانورد» ارایه میشود که زمینه را برای گروههای زنان بیشتری باز میکند.
زمان توقف
بعد از رسیدن به مقصد و وقتی مسافران از هواپیما پیاده شدند، نول باید بهعنوان خلبان از خاموششدن کامل هواپیما و رسیدن خدمه پرواز به هتل محل اقامت، جایی که تا بازگشت مسافران صبر میکنند (در این مورد، سه روز) اطمینان حاصل کند.
نول میگوید «در آن لحظه، کار تمام شده است و میتوانم بروم در شهر بچرخم. این یکی از بهترین جنبههای شغلم است. سفرکردن هیچوقت خستهکننده نمیشود. شغلم را برایم شیرین و جذاب نگه میدارد.»
نول در شهر دیدنی چارلستون به مدت طولانی میدود، در رستورانهای محلی با کادر پرواز غذا میخورد، گزارشهای مخارج را مینویسد، به استخر هتل میرود و کتاب تمرین ماراتن را میخواند. (او میخواهد دو ماه دیگر در نخستين دو ٢٦ مایلی، معادل ٤٢ کیلومتر، شرکت کند.)
هیچجا بهتر از خانه خود آدم نیست
در پایان سفر، نول همیشه لحظه بازگشت را دوست دارد، وقتی وارد خانهاش میشود آهی از سر دلتنگی میکشد. او زمان زیادی را دور از خانه سپری میکند پس ارزش یک بعدازظهر آرامشبخش در خانهبودن را میداند. ایمیلهایش را میخواند، آشپزی میکند و سریال «بازی تاج و تخت» را تماشا میکند و بعد هشت ساعت کامل را میخوابد. چند روز بعد را در مرخصی است، قبل از دستور بعدی برای انجام کارهایش به بیرون از خانه و به دیدن خانواده و دوستانش میرود.
چگونه بالهایش را پیدا کرد
نول در فلوریدا بزرگ شده، با اینکه پدرش در دهه ٦٠-٥٠ بر روی برنامههای فضایی کیپ کاناورال کار میکرد اما او به داشتن شغلی در هوانوردیفکر نمیکرد.
او قبل از اینکه به پرواز فکر کند، از دانشگاه یو.سی.ال.ای فارغالتحصیل شد، در کمپانی والتدیزنی، در بخش بازاریابی و طراحی کار کرد و بعد به کار در توسعه املاک مشغول شد. در ٣٥سالگی از خود پرسید: «واقعا چه چیزی میخواهم؟ واقعا فقط میخواهم یاد بگیرم چگونه هواپیما برانم. میخواهم این تجربه را
داشته باشم.»
او با یاد گرفتن یک درس پرواز در فرودگاهی محلی شروع کرد. او میگوید: «یک درس دیگر گرفتم و عاشق پرواز شدم.» کمی بعد آخر هفتهها برای چتربازها پرواز میکرد، بعد وارد گشت هوایی غیرنظامی شد (نیروی کمکی نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا، جایی که تنها زن حاضر در گردان هوایی خود بود) و اورژانسهای هوایی و پرتاب شناورها را در خلیج مکزیک برای خدمات هواشناسی ملی ایالات متحده آمریکا هدایت میکرد.
با کنجکاوی بیشتر و بیشتر درباره شغل پرواز، نول درخواستهایش را به یک بازار کار در شیکاگو برد که در نتیجه به مصاحبهای کاری و نخستين شغل پرواز تجاری با هواپیمایی یو.اس.ایرویز منتهی شد. سه سال آنجا کار کرد، فضای هوایی شلوغ شمالشرقی را پیمود، با این حال تمام مدت میدانست که درنهایت به هواپیماهای شخصی روی میآورد -برای ایجاد رابطه نزدیکتر با مسافران و اینکه همان راه تکراری را ٤ بار در هفته طی نکند.
نول میگوید: «من واقعا عاشق کارم هستم. هنوز مانند نخستين روزی که درس پرواز گرفتم
ذوق میکنم.»
منبع: فوربز
- 10
- 1